گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


<span id='link49'><span>
<span id='link49'><span>
==ترجيح پيروى هدى بر ترك آن با مقايسه حال پيروان هدايت باحال پيروان هوى ==
«'''أَفَمَن وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسناً فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَن مَّتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا ثمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضرِينَ...'''»:
«'''أَفَمَن وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسناً فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَن مَّتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا ثمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضرِينَ...'''»:


اين آيه تا آخر هفت آيه بعد توضيح مضمون آيه قبل است ، و همان معنا را يعنى ترجيح پيروى هدى بر ترك آن ، و بر پيروى هواى نفس در بهره گيرى از متاع حيات دنيا را با بيانى ديگر روشن مى كند، و در اين بيان حال پيروان هدايت را با حال پيروان هوى مقايسه مى نمايد، كه دسته اول به وعده هاى نيكى ، كه خدا به آنان داده ، مى رسند، و دسته دوم در روز قيامت احضار مى شوند و خدايان دروغى آنان از آنان بيزارى جسته ، و دعايشان را مستجاب نمى كنند، و از اينكه دعوت رسولان را اجابت نكردند، بازخواست مى شوند
اين آيه تا آخر هفت آيه بعد، توضيح مضمون آيه قبل است، و همان معنا را، يعنى ترجيح پيروى هُدى بر ترك آن، و بر پيروى هواى نفس در بهره گيرى از متاع حيات دنيا را، با بيانى ديگر روشن مى كند. و در اين بيان، حال پيروان هدايت را با حال پيروان هوا مقايسه مى نمايد، كه دسته اول به وعده هاى نيكى، كه خدا به آنان داده، مى رسند. و دسته دوم در روز قيامت احضار مى شوند و خدايان دروغى آنان، از آنان بيزارى جسته، و دعايشان را مستجاب نمى كنند. و از اين كه دعوت رسولان را اجابت نكردند، بازخواست مى شوند.
پس اينكه فرمود: ((افمن وعدناه وعدا حسنا فهو لاقيه ((، استفهامى است انكارى ،
 
پس اين كه فرمود: «أفَمَن وَعَدنَاهُ وَعداً حَسَناً فَهُوَ لَاقِيِه»، استفهامى است انكارى،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۹۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۹۰ </center>
و وعده حسن عبارت است از وعده خداى تعالى به مغفرت و بهشت ، همچنان كه خودش فرموده : ((وعد الله الذين آمنوا و عملوا الصالحات لهم مغفره و اجر عظيم (( و خداوند وعده خود را تكذيب نمى كند، همچنان كه باز خودش فرموده : ((الا ان وعد الله حق ((
و «وعدۀ حسن»، عبارت است از: وعدۀ خداى تعالى به مغفرت و بهشت. همچنان كه خودش فرموده: «وَعَدَ اللهُ الّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَاتِ لَهُم مَغفِرَةٌ وَ أجرٌ عَظِيم»، و خداوند وعدۀ خود را تكذيب نمى كند. همچنان كه باز خودش فرموده: «ألِا إنّ وَعدَ اللهِ حَقٌّ».


و اينكه فرمود: ((كمن متعناه متاع الحيوه الدنيا(( يعنى آن كسى كه ما از متاع زندگى دنيا برخوردارش كرده ايم از آن وعده حسن محروم است ، براى اينكه به تمتع از متاع دنيا قناعت كرد، دليل بر اين تقييد اين است كه در آيه شريفه ، بين وعده حسن و بين تمتيع و برخوردار كردن از متاع دنيا مقابله انداخته
و اين كه فرمود: «كَمَن مَتّعنَاهُ مَتَاعَ الحَيَوة الدُّنيَا». يعنى: آن كسى كه ما از متاع زندگى دنيا برخوردارش كرده ايم، از آن وعدۀ حسن محروم است. براى اين كه به تمتع از متاع دنيا قناعت كرد. دليل بر اين تقييد، اين است كه در آيه شريفه، بين وعدۀ حسن و بين تمتيع و برخوردار كردن از متاع دنيا، مقابله انداخته.


«'''ثم هو يوم القيامه من المحضرين'''» - يعنى او در روز قيامت از احضار شدگان براى عذاب و يا براى سوال و مواخذه است ، و كلمه ((ثم - سپس ((، در اينجا ترتيب كلامى را مى رساند، نه ترتيب وقوع در خارج را، و اگر مطلب رابا جمله اسميه آورد، نه فعليه ، (و نفرمود ما او را احضار مى كنيم ، و يا احضار مى شود)، براى اين است كه تحقق را برساند، و بفهماند كه چنين روزى به طور مسلم خواهد رسيد، همچنان كه در جمله مقابلش نيز اسميه آورد، و فرمود: ((فهو لاقيه ((
«'''ثُمّ هُوَ يَومَ القِيَامَةِ مِنَ المُحضَرِين'''» - يعنى: او در روز قيامت، از احضار شدگان براى عذاب، و يا براى سؤال و مؤاخذه است. و كلمۀ «ثُمّ: سپس»، در اين جا ترتيب كلامى را مى رساند، نه ترتيب وقوع در خارج را. و اگر مطلب را با جمله اسميه آورد، نه فعليه، (و نفرمود ما او را احضار مى كنيم، و يا احضار مى شود)، براى اين است كه تحقق را برساند، و بفهماند كه چنين روزى به طور مسلّم خواهد رسيد، همچنان كه در جمله مقابلش نيز اسميه آورد، و فرمود: «فَهُوَ لَاقِيِه».


«'''وَ يَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شرَكاءِى الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ'''»:
«'''وَ يَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شرَكائى الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ'''»:


منظور از ((شركاء(( همان معبودهايى است كه مشركين در دنيا آنها را مى پرستيدند، و اگر آن معبودها را ((شركاء(( خواند، به خاطر اين است كه مشركين بعضى از شوون خداى تعالى را از قبل خود به آنها داده بودند، و به آنها نسبت مى دادند، از قبيل پرستش و تدبير و تعبير به ((نداء(( دراين آيه شريفه اشاره است به دورى آنان از خدا و بى ياورى ايشان در روز قيامت
منظور از «شُرَكاء»، همان معبودهايى است كه مشركان در دنيا آن ها را مى پرستيدند، و اگر آن معبودها را «شركاء» خواند، به خاطر اين است كه مشركان، بعضى از شؤون خداى تعالى را از قبل خود به آن ها داده بودند، و به آن ها نسبت مى دادند، از قبيل پرستش و تدبير و تعبير به «نداء» در اين آيه شريفه، اشاره است به دورى آنان از خدا و بى ياورى ايشان در روز قيامت.
<span id='link50'><span>
<span id='link50'><span>
==سخن پيشوايان شرك در روز قيامت كه در مقام بيزارى جستن از پيروان خود (مشركين ) ==
==سخن پيشوايان شرك در روز قيامت كه در مقام بيزارى جستن از پيروان خود (مشركين ) ==
«'''قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَهُمْ كَمَا غَوَيْنَا'''»:
«'''قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَهُمْ كَمَا غَوَيْنَا'''»:
۱۴٬۰۶۶

ویرایش