گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۳۲: خط ۳۲:


==اشاره به سنت الهى درباره نصرت رسولان و عدم آن از جانب خداوند ==
==اشاره به سنت الهى درباره نصرت رسولان و عدم آن از جانب خداوند ==
وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا رُسلاً مِّن قَبْلِك مِنْهُم مَّن قَصصنَا عَلَيْك وَ مِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصص عَلَيْك ...
«'''وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا رُسلاً مِّن قَبْلِك مِنْهُم مَّن قَصصنَا عَلَيْك وَ مِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصص عَلَيْك ...'''»:
 
اين آيه كيفيت نصرت مزبور در آيه قبل را چنين بيان مى كند كه : خداى تعالى زمام امر آن نصرت را - كه آيه ((و لكل امة رسول فاذا جاء رسولهم قضى بينهم بالقسط و هم لا يظلمون (( آن را سنت خدا معرفى مى كند كه به منظور داورى بين هر رسول و امتش و به منظور پيروز كردن حق بر باطل نازل مى كند - به دست هيچ رسولى از رسولان قبل از تو نسپرد، بلكه هر پيغمبرى كه خود خدا مى خواست از آن نصرت بهره مند مى كرد و حال تو نيز مانند حال ساير انبيا است ، ممكن است ما به تو اذن بدهيم كه آن نصرت را بياورى و در نتيجه گوشه اى از آن عذابها كه به كفار وعده داديم بر كفار نازل كنى و خودت هم آن را ببينى و ممكن هم هست قبل از نزول چنين عذابى بر كفار، ما جان تو را بگيريم ، ولى به هر حال اين مسلم است كه امر خدا وقتى بيايد، در بين آنان به حق داورى مى كند و در آن صورت پيروان باطل زيانكار خواهند بود. اين آن معنايى است كه سياق به آيه مى دهد.
اين آيه كيفيت نصرت مزبور در آيه قبل را چنين بيان مى كند كه : خداى تعالى زمام امر آن نصرت را - كه آيه ((و لكل امة رسول فاذا جاء رسولهم قضى بينهم بالقسط و هم لا يظلمون (( آن را سنت خدا معرفى مى كند كه به منظور داورى بين هر رسول و امتش و به منظور پيروز كردن حق بر باطل نازل مى كند - به دست هيچ رسولى از رسولان قبل از تو نسپرد، بلكه هر پيغمبرى كه خود خدا مى خواست از آن نصرت بهره مند مى كرد و حال تو نيز مانند حال ساير انبيا است ، ممكن است ما به تو اذن بدهيم كه آن نصرت را بياورى و در نتيجه گوشه اى از آن عذابها كه به كفار وعده داديم بر كفار نازل كنى و خودت هم آن را ببينى و ممكن هم هست قبل از نزول چنين عذابى بر كفار، ما جان تو را بگيريم ، ولى به هر حال اين مسلم است كه امر خدا وقتى بيايد، در بين آنان به حق داورى مى كند و در آن صورت پيروان باطل زيانكار خواهند بود. اين آن معنايى است كه سياق به آيه مى دهد.
پس آيه مورد بحث مى خواهد اشاره كند به سنت جاريهاى از خداى تعالى كه در آخر سوره متعرض آن مى شود.
پس آيه مورد بحث مى خواهد اشاره كند به سنت جاريهاى از خداى تعالى كه در آخر سوره متعرض آن مى شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۳۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۳۵ </center>
((و ما كان لرسول ان ياتى باية الا باذن اللّه ...(( - كلمه ((آيت (( هر چند اعم از معجزه اى است كه يك پيامبر براى تاءييد رسالت خود مى آورد بلاهايى كه خدا به منظور نصرت دادن به حق و داورى عملى بين هر پيامبر و امتش مى فرستد و ليكن در آيه مورد بحث - به طورى كه از سياق استفاده كردهايم - منظور قسم دوم است .
«'''و ما كان لرسول ان ياتى باية الا باذن اللّه ...'''» - كلمه ((آيت (( هر چند اعم از معجزه اى است كه يك پيامبر براى تاءييد رسالت خود مى آورد بلاهايى كه خدا به منظور نصرت دادن به حق و داورى عملى بين هر پيامبر و امتش مى فرستد و ليكن در آيه مورد بحث - به طورى كه از سياق استفاده كردهايم - منظور قسم دوم است .
((فاذا جاء امر اللّه قضى بالحق و خسر هنالك المبطلون (( - يعنى و چون امر خدا به عذاب صادر شود، به حق داورى مى شود، يعنى حق را غالب و باطل را رسوا مى كند و در اين هنگام است كه افرادى كه به باطل تمسك مى كرده اند زيانكار مى شوند، هم در دنيا و هم در آخرت ، اما در دنيا دچار هلاكت مى گردند، و اما در آخرت به عذاب دائم مبتلا مى شوند.
 
«'''فاذا جاء امر اللّه قضى بالحق و خسر هنالك المبطلون'''» - يعنى و چون امر خدا به عذاب صادر شود، به حق داورى مى شود، يعنى حق را غالب و باطل را رسوا مى كند و در اين هنگام است كه افرادى كه به باطل تمسك مى كرده اند زيانكار مى شوند، هم در دنيا و هم در آخرت ، اما در دنيا دچار هلاكت مى گردند، و اما در آخرت به عذاب دائم مبتلا مى شوند.
 
بعضى از مفسرين به اين آيه شريفه استدلال كرده اند بر اينكه : بعضى از پيغمبران بوده اند كه داستانشان در قرآن نيامده . و ليكن اين استدلال درست نيست ، زيرا آيه شريفه در مكه نازل شده و بيش از اين دلالت ندارد كه تا اين تاريخ ، سرگذشت بعضى از انبيا را برايت شرح نداده ايم ، ولى در سوره نساء كه بعد از سوره مورد بحث و در مدينه نازل شده ، مى فرمايد: ((و رسلا قد قصصناهم عليك من قبل و رسلا لم نقصصهم عليك (( يعنى سرگذشت پيغمبرانى را قبلا برايت گفتيم و بعضى ديگر را نگفتيم ، و به همين جهت مى بينيم در سوره هايى كه بعد از سوره نساء نازل شده ، نام هيچ يك از انبيايى كه نامشان در قرآن آمده برده نشده (و خلاصه اينكه آيه مورد بحث دلالتى بر اين مدعا ندارد، ولى آيه سوره نساء اين دلالت را دارد).
بعضى از مفسرين به اين آيه شريفه استدلال كرده اند بر اينكه : بعضى از پيغمبران بوده اند كه داستانشان در قرآن نيامده . و ليكن اين استدلال درست نيست ، زيرا آيه شريفه در مكه نازل شده و بيش از اين دلالت ندارد كه تا اين تاريخ ، سرگذشت بعضى از انبيا را برايت شرح نداده ايم ، ولى در سوره نساء كه بعد از سوره مورد بحث و در مدينه نازل شده ، مى فرمايد: ((و رسلا قد قصصناهم عليك من قبل و رسلا لم نقصصهم عليك (( يعنى سرگذشت پيغمبرانى را قبلا برايت گفتيم و بعضى ديگر را نگفتيم ، و به همين جهت مى بينيم در سوره هايى كه بعد از سوره نساء نازل شده ، نام هيچ يك از انبيايى كه نامشان در قرآن آمده برده نشده (و خلاصه اينكه آيه مورد بحث دلالتى بر اين مدعا ندارد، ولى آيه سوره نساء اين دلالت را دارد).
و در مجمع البيان است كه از على (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: خداى تعالى پيغمبرى سياه چهره مبعوث كرد و داستان او را در قرآن براى ما بيان نفرمود.
و در مجمع البيان است كه از على (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: خداى تعالى پيغمبرى سياه چهره مبعوث كرد و داستان او را در قرآن براى ما بيان نفرمود.
و نيز الدر المنثور، نظير اين معنا را از تفسير اءوسط طبرانى ، و از ابن مردويه ، از آن جناب روايت كرده .
و نيز الدر المنثور، نظير اين معنا را از تفسير اءوسط طبرانى ، و از ابن مردويه ، از آن جناب روايت كرده .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۳۶ </center>
<span id='link343'><span>
<span id='link343'><span>
==آيات ۷۹ - ۸۵ سوره مؤمن ==
==آيات ۷۹ - ۸۵ سوره مؤمن ==
اللَّهُ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الاَنْعَامَ لِترْكبُوا مِنهَا وَ مِنهَا تَأْكلُونَ(۷۹)
اللَّهُ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الاَنْعَامَ لِترْكبُوا مِنهَا وَ مِنهَا تَأْكلُونَ(۷۹)
۱۴٬۲۰۵

ویرایش