گمنام

النساء ٨٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۶٬۱۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۲#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۲#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۲۹#link26 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۲۹#link26 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً «82»
چرا در معانى قرآن تدّبر نمى‌كنند؟ در حالى كه اگر اين قرآن، از طرف غيرخدا بود قطعاً اختلاف‌هاى بسيارى در آن مى‌يافتند.
===نکته ها===
از تهمت‌هايى‌كه به پيامبر اسلام مى‌زدند، آن بود كه قرآن را شخص ديگرى به او ياد داده است: «يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ» «1» اين آيه در پاسخ آنان نازل شده است.
معمولًا در نوع سخنان و نوشته‌هاى افراد بشر در دراز مدّت تغيير، تكامل و تضادّ پيش مى‌آيد. امّا اين كه قرآن در طول 23 سال نزول، در شرايط گوناگون جنگ و صلح، غربت و شهرت، قوّت و ضعف، و در فراز و نشيب‌هاى زمان آن هم از زبان شخصى درس نخوانده، بدون هيچ گونه اختلاف و تناقض بيان شده، دليل آن است كه كلام خداست، نه آموخته‌ى بشر.
فرمان تدبّر در قرآن براى همه و در هر عصر ونسلى، رمز آن است كه هر انديشمندى هر زمان، به نكته‌اى خواهد رسيد. حضرت على عليه السلام درباره‌ى بى‌كرانگى مفاهيم قرآن فرموده است: «بَحراً لا يُدرك قَعره» «2» قرآن، دريايى است كه تهِ آن درك نمى‌شود.
===پیام ها===
1- انديشه نكردن در قرآن، مورد توبيخ و سرزنش خداوند است. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ»
2- تدبّر در قرآن داروى شفابخش نفاق است. وَ يَقُولُونَ طاعَةٌ ... أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ‌ ... 3- راه گرايش به اسلام و قرآن، انديشه و تدبر است نه تقليد. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ»
4- قرآن همه را به تدبّر فراخوانده است و فهم انسان به درك معارف آن مى‌رسد.
«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ»
----
«1». نحل، 103.
«2». نهج‌البلاغه، خطبه 198.
جلد 2 - صفحه 117
5- پندار وجود تضاد و اختلاف در قرآن، نتيجه‌ى نگرش سطحى و عدم تدبّر و دقّت است. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ»
6- قرآن، دليل حقّانيت رسالت پيامبر است. لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ‌ ...
7- يكدستى و عدم اختلاف در آيات نشان آن است كه سرچشمه‌ى آن، وجودى تغيير ناپذير است. «لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ»
8- هرچه از طرف خداست حقّ و ثابت و دور از تضاد و پراكندگى و تناقض است. لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا ...
9- در قوانين غير الهى همواره تضاد و تناقض به چشم مى‌خورد. لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا ...
10- اختلاف، تغيير وتكامل، لازمه‌ى نظريات انسان است. «لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً»
11- براى ابطال هر مكتبى، بهترين راه كشف و بيان تناقض‌هاى آن است.
«لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (82)
بعد از آن بر سبيل تقريع و توبيخ مى‌فرمايد:
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ‌: آيا پس تأمل و تدبر نمى‌نمايند اين منافقان در معانى قرآن، و تفكر نمى‌كنند در الفاظ آن تا آثار اعجاز بر ايشان ظاهر گردد كه اين كلام الهى است. وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ‌: و اگر بودى اين قرآن از جانب غير خدا، يعنى كلام مخلوق بود، چنانچه زعم اهل كفر و نفاق است، لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً: هر آينه يافتندى ارباب عقل و فهم، در آن اختلاف بسيار از تناقض معنى و تفاوت نظم و فصاحت بعضى و ركاكت برخى ديگر، و صعوبت بعضى در معارضه و سهولت برخى ديگر، و مطابقه قسمتى از اخبار مستقبله دون قسمتى ديگر، و موافقت بعضى احكام آن با عقل، دون بعضى ديگر؛ زيرا به حسب استقراء و تتبع، كلام بشر خالى از خلل نيست، خواه از حيث فصاحت يا بلاغت.
در «مجمع» فرمايد: در اين كلام چند قول است: اول- «قتاده» گويد كه: معنى آنست كه هر آينه يافتندى در آن تناقض از جهت حق و باطل. دوم- «زجاج» گفته: مراد اختلاف در اخبار است. سيّم- «ابى على» گفته:
اختلاف بر وجه بلاغت و عدم آنست. چهارم- «ابن عباس» گفته: تناقض بسيار است چه كلام بشر در حينى كه به طول انجاميد، خالى از تناقض در معنى و اختلاف در لفظ نيست. و همه اين از قرآن منتفى است، كما قال سبحانه: لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ‌ (الخ).
تبصره: اختلاف در كلام از سه نوع است: اختلاف تناقض، و اختلاف‌
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 520
تفاوت، و اختلاف تلاوت.
أمّا اختلاف تناقض معلوم السلب است.
و أما اختلاف تفاوت در حسن و قبح و خطا و ثواب است و مانند آن از آنچه حكمت داعى آن باشد و يا صارف از آن و اين جنس اختلاف در قرآن يافت نميشود، مانند اختلاف تناقض.
و اما اختلاف تلاوت آن استكه متلايم باشد در حسن چون اختلاف وجوه قرآن و اختلاف مقادير آيات و سور، و اختلاف احكام ناسخ و منسوخ، و اين در قرآن هست و همه آن حق است و صواب، و الله اعلم.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (82)
ترجمه‌
آيا پس تأمل نمى‌كنند در قرآن و اگر بود از نزد غير خدا هر آينه يافته بودند در آن اختلاف بسيارى..
تفسير
يكى از امور مهمه لازمه تدبّر و تأمل و تفكر در الفاظ و معانى قرآن است كه هر كس از روى انصاف در اين وادى قدم نهد يقين حاصل مينمايد كه آن كلام خداوند و خارج از قدرت بشر است و حق مطلب آنستكه اين قبيل امور قابل توصيف و بيان نيست و بايد بذوق الهى ادراك شود نميتوان گفت از حيث فصاحت و بلاغت است يا از حيث اسلوب و نهج يا از جهت اشتمال بر مصالح و حكم فوق ادراك بشر يا از جهت اخبار از غيب يا از جهت لحن وعظ و ارشاد اگر چه از تمام اين جهات است ولى از هيچ يك از اين جهات نيست بلكه از جهت آنستكه از ابتداء تا انتهاء با آنكه فصيح و بليغ است تمام در اعلى درجه فصاحت و بلاغت است و با آنكه داراى اسلوب و نهج مخصوصى است كه نه نثر معمولى است و نه نظم و نه خطبه است و نه مقامه همه بيك منوال است و اين اسلوب و نهج خاص با آنكه خارج از انواع متعارفه كلام فصيح است هيچ از دست داده نشده و اختلافى در آن روى نداده است و با آنكه مشتمل بر معانى و علوم دقيقه و حكم و مصالح عامه است كه ادراك بشر از نيل بعشرى از اعشار آن عاجز است و هر قدر بشر در علم و صنعت كامل شود اعتراف آن بعجز از فهم اسرار و معانى و رموز و اشارات قرآنيه بيشتر ميشود اين خصوصيّت در هيچ موضع تخلف پيدا نكرده و اين طريقت هميشه مطابق با حقيقت و حقيقت موافق با اين طريقت است و اخبار غيبيه آن بشهود رسيده بلكه غيب بآن مشهود شده است و هيچ جا تخلف ننموده و از همه بالاتر آن لحن جان گداز است كه براى وعظ و ارشاد برگ و ساز شده و ابدا تغييرى پيدا نكرده كه اگر قصّه است در عين حال موعظه است و اگر حكمت است در حقيقت ارشاد است و اگر مصلحت عامه است نصيحت تامه است و اگر اخبار از غيب است پند بلا ريب است و ابدا اختلافى در آن روى نداده و البته چنين كتابى با اين تفصيل اتيانش از بشر محال عادى است و تصور نشود كه اختلاف از حيث عموم و خصوص و اجمال و تبيين و اطلاق و تقييد و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه منافى با اين معنى است زيرا كه اين اختلافات بدوى است و بعد از تدبر رفع ميشود و وجه جمع عرفى بدست ميآيد و شايد بهمين سبب‌
----
جلد 2 صفحه 91
امر بتدبّر شده است تا معلوم شود كه اختلافى نيست و ايتلاف ظاهر است و كلام بشر عادة از بسيارى از اين اختلافات مأمون نيست لذا ميبينيم هر قدر گوينده فصيح و بليغ باشد گاهى كلامش خارج از حد بلاغت ميشود و هر قدر عالم و حكيم باشد گاهى در منطقش خلل روى ميدهد و هر قدر داراى حدس و فراست باشد گاهى خطا ميكند و هر قدر لحنش جانسوز و جانگداز باشد گاهى تغيير ميكند و در مطالبش تعارض و تناقض و تنافى پيدا ميشود و در سى جزو قرآن ابدا اختلافى از هيچ يك از اين وجوه پيدا نشده و اين دليل است بر آنكه از نزد خدا است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ فَلا يَتَدَبَّرُون‌َ القُرآن‌َ وَ لَو كان‌َ مِن‌ عِندِ غَيرِ اللّه‌ِ لَوَجَدُوا فِيه‌ِ اختِلافاً كَثِيراً (82)
آيا تدبر نميكنيد قرآن‌ ‌را‌ و ‌اگر‌ ‌از‌ جانب‌ ‌غير‌ خداوند ‌بود‌ ‌هر‌ آينه‌
جلد 5 - صفحه 149
مييافتيد ‌در‌ ‌او‌ اختلاف‌ بسياري‌.
‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌در‌ مقام‌ بيان‌ يك‌ جهة ‌از‌ جهات‌ معجزه‌ قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ سلامتي‌ ‌از‌ تناقضات‌ و اختلافات‌ ‌باشد‌ و ‌ما ‌در‌ مجلد اول‌ ‌اينکه‌ كتاب‌ ‌در‌ باب‌ معجزه‌ بودن‌ قرآن‌ ‌در‌ مقدمه‌ ‌اينکه‌ جهة ‌را‌ ششمي‌ جهات‌ معجزه‌ بيان‌ كرده‌ايم‌ صفحه‌ 57‌-‌ 59، و خلاصه‌ كلام‌ اينكه‌ ‌ما ‌در‌ كتب‌ بزرگان‌ ‌از‌ حكماء مثل‌ ‌إبن‌ سينا و ملا صدري‌ و بزرگان‌ ‌از‌ علماء مثل‌ علامه‌ حلي‌ و خواجه‌ نصير الدين‌ طوسي‌ و ساير بزرگان‌ ‌با‌ اينكه‌ ‌در‌ يك‌ فن‌ ‌از‌ فنون‌ علمي‌ ‌است‌ چقدر اختلاف‌ و تناقض‌ مشاهده‌ ميكنيم‌ و ‌در‌ انجيل‌ مسيحيان‌ ‌با‌ اينكه‌ يك‌ تاريخچه‌ ‌از‌ مسيح‌ ‌است‌ چه‌ قدر تناقض‌ دارد، مسيح‌ ‌را‌ گاهي‌ انسان‌، گاهي‌ پسر ‌خدا‌، گاهي‌ ‌خدا‌، گاهي‌ ‌از‌ نسل‌ داود معرفي‌ ميكند بعلاوه‌ اختلافاتي‌ ‌که‌ ‌در‌ اناجيل‌ اربعه‌ ‌است‌، و نيز ‌در‌ قوانين‌ ملل‌ و دول‌ ‌با‌ اينكه‌ عقلاء مملكت‌ جعل‌ كرده‌اند چه‌ اندازه‌ مواد متناقضه‌ دارد، و ليكن‌ قرآن‌ مجيد ‌با‌ اينكه‌ مشتمل‌ ‌بر‌ فنون‌ بسيار ‌است‌: علم‌ الهي‌، فن‌ اخلاقي‌، تشريع‌ احكام‌، سياست‌ مدن‌، فنون‌ جنگي‌، تنظيم‌ معاش‌، اصلاح‌ معاد، علم‌ معاشرت‌، حجج‌، امثال‌، مواعظ، حكم‌، ترغيب‌، تهديد، بشارت‌، انذار، قصص‌، تاريخ‌، اخبار غيبي‌ و ‌غير‌ اينها ‌است‌. كوچكترين‌ اختلاف‌ و تناقض‌ ‌در‌ ‌او‌ يافت‌ نميشود لذا ببانك‌ بلند فرياد ميزند أَ فَلا يَتَدَبَّرُون‌َ القُرآن‌َ تدبر و تفكر و تامل‌ و نظر و تفهم‌ نميكنند ‌در‌ ‌اينکه‌ كتاب‌ آسماني‌ ‌که‌ ‌از‌ جانب‌ ذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ صادر ‌شده‌.
وَ لَو كان‌َ مِن‌ عِندِ غَيرِ اللّه‌ِ ‌يعني‌ چنانچه‌ توهم‌ كردند كفار ‌که‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌از‌ پيش‌ ‌خود‌ اينها ‌را‌ بافته‌ و تلفيق‌ كرده‌ و گفتند افتراء بسته‌ أَم‌ يَقُولُون‌َ افتَراه‌ُ الاية هود ‌آيه‌ 13.
لَوَجَدُوا فِيه‌ِ اختِلافاً كَثِيراً بخصوص‌ ‌از‌ كسي‌ ‌که‌ نزد كسي‌ درس‌ نخوانده‌ و ‌در‌ جزيرة العرب‌ ‌با‌ اهل‌ جاهلية بسر برده‌ و يتيم‌ و بدون‌ مربي‌ بوده‌ البته‌ تناقضات‌
جلد 5 - صفحه 150
‌در‌ كلماتش‌ بسيار يافت‌ ميشد و ‌اينکه‌ دليل‌ محكمي‌ ‌است‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس