گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۲۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
كلُوا مِن طيِّبَتِ مَا رَزَقْنَكُمْ وَ لا تَطغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكمْ غَضبى وَ مَن يحْلِلْ عَلَيْهِ غَضبى فَقَدْ هَوَى (۸۱)
كلُوا مِن طيِّبَتِ مَا رَزَقْنَكُمْ وَ لا تَطغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكمْ غَضبى وَ مَن يحْلِلْ عَلَيْهِ غَضبى فَقَدْ هَوَى (۸۱)
وَ إِنى لَغَفَّارٌ لِّمَن تَاب وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صلِحاً ثمَّ اهْتَدَى (۸۲)
وَ إِنى لَغَفَّارٌ لِّمَن تَاب وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صلِحاً ثمَّ اهْتَدَى (۸۲)
* وَ مَا أَعْجَلَك عَن قَوْمِك يَمُوسى (۸۳)
وَ مَا أَعْجَلَك عَن قَوْمِك يَمُوسى (۸۳)
قَالَ هُمْ أُولاءِ عَلى أَثَرِى وَ عَجِلْت إِلَيْك رَب لِترْضى (۸۴)
قَالَ هُمْ أُولاءِ عَلى أَثَرِى وَ عَجِلْت إِلَيْك رَب لِترْضى (۸۴)
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَك مِن بَعْدِك وَ أَضلَّهُمُ السامِرِى (۸۵)
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَك مِن بَعْدِك وَ أَضلَّهُمُ السامِرِى (۸۵)
خط ۲۷: خط ۲۷:
إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَسِعَ كلَّ شىْءٍ عِلْماً(۹۸)
إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَسِعَ كلَّ شىْءٍ عِلْماً(۹۸)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۵۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۵۹ </center>
ترجمه آيات
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
 
اى بنى اسرائيل ! همانا ما شما را از دشمنان نجات داديم و طرف راست طور را با شما وعده گاه كرديم ، و من و سلوى براى شما فرود آورديم (۸۰)
اى بنى اسرائيل ! همانا ما شما را از دشمنان نجات داديم و طرف راست طور را با شما وعده گاه كرديم ، و من و سلوى براى شما فرود آورديم (۸۰)
از چيرهاى پاكيزه كه روزيتان كرده ايم بخوريد و در مورد آن طغيان مكنيد كه غضب من به شما مى رسد و به هر كس كه غضب من برسد سقوط كرده است (۸۱)
از چيرهاى پاكيزه كه روزيتان كرده ايم بخوريد و در مورد آن طغيان مكنيد كه غضب من به شما مى رسد و به هر كس كه غضب من برسد سقوط كرده است (۸۱)
و من آمرزگار همه آن كسانم كه توبه آورده و كار شايسته كرده و بر هدايت استوار بوده اند(۸۲)
و من آمرزگار همه آن كسانم كه توبه آورده و كار شايسته كرده و بر هدايت استوار بوده اند(۸۲)
اى موسى ! براى چه با شتاب از قوم خود جلو افتادى ؟(۸۳)
اى موسى ! براى چه با شتاب از قوم خود جلو افتادى ؟(۸۳)
عرض كرد: اينك آنها دنبال منند و من كه به شتاب آمدم بدين جهت بود كه تو اى پروردگار خوشنود شوى (۸۴)
عرض كرد: اينك آنها دنبال منند و من كه به شتاب آمدم بدين جهت بود كه تو اى پروردگار خوشنود شوى (۸۴)
فرمود: ما از پى تو قومت را امتحان كرديم و سامرى گمراهشان كرد(۸۵)
فرمود: ما از پى تو قومت را امتحان كرديم و سامرى گمراهشان كرد(۸۵)
موسى خشمگين و اندوهگين سوى قوم خود بازگشت و گفت : اى قوم ! مگر پروردگارتان شما را وعده نيكو نداده بود آيا اين مدت به نظرتان طولانى نمود، يا خواستيد غضب خدا شما را بگيرد كه از وعده من تخلف كرديد؟ (۸۶)
موسى خشمگين و اندوهگين سوى قوم خود بازگشت و گفت : اى قوم ! مگر پروردگارتان شما را وعده نيكو نداده بود آيا اين مدت به نظرتان طولانى نمود، يا خواستيد غضب خدا شما را بگيرد كه از وعده من تخلف كرديد؟ (۸۶)
گفتند: ما به اراده خويش از وعده تو تخلف نكرده ايم اما محموله هايى از زيور فرعونيان با خود برداشته بوديم كه در آتش افكنديم و همچنين سامرى نيز بيفكند(۸۷)
گفتند: ما به اراده خويش از وعده تو تخلف نكرده ايم اما محموله هايى از زيور فرعونيان با خود برداشته بوديم كه در آتش افكنديم و همچنين سامرى نيز بيفكند(۸۷)
و براى آن ها مجسمه گوساله اى را ساخت كه صداى گوساله داشت گفت : اين خداى شما و خداى موسى است ، و ايمان را رها كرد (۸۸)
و براى آن ها مجسمه گوساله اى را ساخت كه صداى گوساله داشت گفت : اين خداى شما و خداى موسى است ، و ايمان را رها كرد (۸۸)
آيا نمى ديدند كه گوساله سخنى به آنها باز نمى گويد و براى ايشان سود و زيانى ندارد؟ (۸۹)
آيا نمى ديدند كه گوساله سخنى به آنها باز نمى گويد و براى ايشان سود و زيانى ندارد؟ (۸۹)
هارون از پيش به آنها گفته بود: اى قوم ! گوساله پرستى فريبتان داده است ، پروردگارتان فقط خداى رحمان است ، مرا پيروى كنيد و مطيع فرمانم شويد (۹۰)
هارون از پيش به آنها گفته بود: اى قوم ! گوساله پرستى فريبتان داده است ، پروردگارتان فقط خداى رحمان است ، مرا پيروى كنيد و مطيع فرمانم شويد (۹۰)
گفتند: ما همچنان او را عبادت مى كنيم تا موسى به نزد ما برگردد (۹۱)
گفتند: ما همچنان او را عبادت مى كنيم تا موسى به نزد ما برگردد (۹۱)
گفت : اى هارون وقتى ديدى كه ايشان گمراه شدند مانع تو چه بود؟ (۹۲)
گفت : اى هارون وقتى ديدى كه ايشان گمراه شدند مانع تو چه بود؟ (۹۲)
كه از من متابعت كنى ؟ چرا فرمان مرا عصيان كردى ؟ (۹۳)
كه از من متابعت كنى ؟ چرا فرمان مرا عصيان كردى ؟ (۹۳)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۶۰ </center>
گفت : اى پسر مادرم ! ريش و سر مرا مگير، من بيم داشتم بگويى ميان پسران اسرائيل تفرقه انداختى و رعايت گفتار من نكردى (۹۴)
گفت : اى پسر مادرم ! ريش و سر مرا مگير، من بيم داشتم بگويى ميان پسران اسرائيل تفرقه انداختى و رعايت گفتار من نكردى (۹۴)
گفت : اى سامرى قصه تو چيست ؟ (۹۵)
گفت : اى سامرى قصه تو چيست ؟ (۹۵)
گفت : چيزى را كه آنها نديدند بديدم و از جاى پاى فرشته مرسل كفى بر گرفتم و آن را در قالب گوساله انداختم كه ضميرم براى من چنين جلوه گر ساخت (۹۶)
گفت : چيزى را كه آنها نديدند بديدم و از جاى پاى فرشته مرسل كفى بر گرفتم و آن را در قالب گوساله انداختم كه ضميرم براى من چنين جلوه گر ساخت (۹۶)
گفت : برو كه نصيب تو در زندگى اين است كه (هر كس به تو نزديك شود) مرتب بگويى با من تماس نگير، و موعدى دارى كه هرگز از آن تخلف نكنند، خدايت را كه پيوسته به خدمتش كمر بسته بودى بنگر كه آن را بسوزانيم و به دريا بريزيم و پراكنده اش كنيم پراكندگى كامل (۹۷)
گفت : برو كه نصيب تو در زندگى اين است كه (هر كس به تو نزديك شود) مرتب بگويى با من تماس نگير، و موعدى دارى كه هرگز از آن تخلف نكنند، خدايت را كه پيوسته به خدمتش كمر بسته بودى بنگر كه آن را بسوزانيم و به دريا بريزيم و پراكنده اش كنيم پراكندگى كامل (۹۷)
خداى شما فقط خداى يكتا است كه جز او خدايى نيست و علم او به همه چيز مى رسد (۹۸)
خداى شما فقط خداى يكتا است كه جز او خدايى نيست و علم او به همه چيز مى رسد (۹۸)
بيان آيات
 
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
 
<span id='link196'><span>
<span id='link196'><span>
==بيان آيات مربوط به آخرين فصل از داستان موسى (عليه السلام ) ==
==بيان آيات مربوط به آخرين فصل از داستان موسى (عليه السلام ) ==
در اين آيات آخرين فصل از آنچه از سرگذشت موسى (عليه السلام ) در اين سوره آمده ايراد شده است ، و در آن خداى تعالى جمله اى از منت هاى خود را بر بنى اسرائيل مى شمارد، مانند اينكه از قبطيان نجاتشان داد، و در طرف راست طور ميعادى برايشان معين كرد، و من و سلوى برايشان نازل فرمود، آنگاه اين فصل را با داستان سامرى و گمراه كردنش ‍ مردم را به وسيله گوساله پرستى ، خاتمه داده است ، و اين قصه متصل است به داستان ميعاد در طور. البته منظور اصلى از اين فصل بيان تعرض بنى اسرائيل است نسبت به غضب خدا كه با گوساله پرستى خود متعرض غضب الهى شدند، و به همين جهت داستان را با حرف عطف (واو) نياورد، و مانند بقيه مسائل به اشاره برگزار نكرد، بلكه اين قصه را مفصل بيان نمود.
در اين آيات آخرين فصل از آنچه از سرگذشت موسى (عليه السلام ) در اين سوره آمده ايراد شده است ، و در آن خداى تعالى جمله اى از منت هاى خود را بر بنى اسرائيل مى شمارد، مانند اينكه از قبطيان نجاتشان داد، و در طرف راست طور ميعادى برايشان معين كرد، و من و سلوى برايشان نازل فرمود، آنگاه اين فصل را با داستان سامرى و گمراه كردنش ‍ مردم را به وسيله گوساله پرستى ، خاتمه داده است ، و اين قصه متصل است به داستان ميعاد در طور. البته منظور اصلى از اين فصل بيان تعرض بنى اسرائيل است نسبت به غضب خدا كه با گوساله پرستى خود متعرض غضب الهى شدند، و به همين جهت داستان را با حرف عطف (واو) نياورد، و مانند بقيه مسائل به اشاره برگزار نكرد، بلكه اين قصه را مفصل بيان نمود.
۱۴٬۲۰۵

ویرایش