تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۰: خط ۹۰:
<span id='link264'><span>
<span id='link264'><span>


==واكنش فرعون در مقابل ايمان آوردن ساحران ==
==واكنش فرعون، در مقابل ايمان آوردن ساحران ==
«'''قَالَ ءَامَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِى عَلَّمَكُمُ السحْرَ فَلَسوْف تَعْلَمُونَ'''»:
«'''قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِى عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْف تَعْلَمُونَ'''»:


گوينده اين سخن فرعون است ، و مرادش از اينكه گفت : «'''آمنتم له قبل ان آذن لكم '''» اين است كه چرا بدون اجازه من به وى ايمان آورديد، و كلمه «'''قبل '''» در اينجا معناى خود را نمى دهد، همچنان كه در آيه «'''لنفد البحر قبل ان تنفد كلمات ربى '''» نداده .
گوينده اين سخن، فرعون است. و مرادش از اين كه گفت: «آمَنتُم لَهُ قَبلَ أن آذَنَ لَكُم»، اين است كه چرا بدون اجازه من، به وى ايمان آورديد. و كلمۀ «قبل» در اين جا، معناى خود را نمى دهد، همچنان كه در آيه «لَنَفِدَ البَحرَ قَبلَ أن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّى» نداده.


زيرا اگر كلمه قبل را به معناى خودش بگيريم ، آن وقت مفاد آيه اين مى شود كه
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۸۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۸۵ </center>
ممكن بود فرعون به ساحران اجازه دهد كه به موسى ايمان بياورند و انتظارش مى رفت ، ولى آنان قبل از اجازه فرعون ايمان آورند،(و نيز در آيه اى كه مثل زديم معنا اين مى شود كه كلمات پروردگارم نيز ممكن است تمام شود، ولى آب دريا قبل از آن تمام مى شد)، بعضى ديگر از مفسرين نيز كلمه قبل را به معناى «'''بدون '''» گرفته اند.
زيرا اگر كلمۀ «قبل» را به معناى خودش بگيريم، آن وقت مفاد آيه اين مى شود كه: ممكن بود فرعون به ساحران اجازه دهد كه به موسى ايمان بياورند و انتظارش مى رفت، ولى آنان قبل از اجازه فرعون ايمان آورند. (و نيز در آيه اى كه مثل زديم، معنا اين مى شود كه كلمات پروردگارم نيز ممكن است تمام شود، ولى آب دريا قبل از آن تمام مى شد).  


فرعون در جمله «'''انه لكبيركم الذى علمكم السحر'''»، بهتان ديگرى به مو سى (عليه السلام ) زده ، تا دلها را و مخصوصا بزرگان قوم را از او برگرداند.
بعضى ديگر از مفسران نيز، كلمۀ «قبل» را به معناى «بدون» گرفته اند.


و در جمله «'''فلسوف تعلمون '''» ايشان را به طور مبهم تهديد نموده مى گويد: به زودى خواهيد فهميد و بيان نكرده كه به چه عذابى شكنجه تان مى دهم تا دلالت كند بر اينكه احتياجى نيست كه من نام آن را ببرم ، خودتان به زودى خواهيد فهميد.
فرعون در جملۀ «إنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِى عَلَّمَكُمُ السِّحر»، بهتان ديگرى به موسى «عليه السلام» زده، تا دل ها را و مخصوصا بزرگان قوم را از او برگرداند.


«'''لاقطعن ايديكم و ارجلكم من خلاف و لاصلبنكم اجمعين '''» - «'''قطع از خلاف '''» به اين معنا است كه دست راست و پاى چپ كسى را قطع كنند - و يا به عكس و تصليب به معناى به دار آويختن مجرم است و نظير اين آيه در دو سوره اعراف و طه گذشت .
و در جملۀ «فَلَسَوفَ تَعلَمُون»، ايشان را به طور مبهم تهديد نموده، مى گويد: به زودى خواهيد فهميد، و بيان نكرده كه به چه عذابى شكنجه تان مى دهم، تا دلالت كند بر اين كه احتياجى نيست كه من نام آن را ببرم، خودتان به زودى خواهيد فهميد.


«'''قَالُوا لا ضيرَ إِنَّا إِلى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ'''»:
«'''لَأُقَطِّعَنَّ أيدِيكُم وَ أرجُلَكُم مِن خِلَافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُم أجمَعِين '''» - «قطع از خلاف»، به اين معنا است كه دست راست و پاى چپ كسى را قطع كنند - و يا به عكس. و «تصليب»، به معناى به دار آويختن مجرم است، و نظير اين آيه در دو سوره «اعراف» و «طه» گذشت.


كلمه «'''ضير'''» به معناى ضرر است (يعنى اينكه تو ما را به دار بياويزى ضررى ندارد) و جمله «'''انا الى ربّنا منقلبون '''» همان گفتار «'''لا ضير'''» را تعليل مى كند كه چرا ضرر ندارد، براى اينكه ما در مقابل اين عذابى كه ما را بدان تهديد مى كنى صبر مى كنيم و به سوى پروردگار خود باز مى گرديم ، كه عالى ترين بازگشتها است .
«'''قَالُوا لا ضَيرَ إِنَّا إِلى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ'''»:


«'''إِنَّا نَطمَعُ أَن يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطيَنَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ'''»:
كلمۀ «ضير»، به معناى «ضرر» است. (يعنى اين كه: تو ما را به دار بياويزى، ضررى ندارد). و جملۀ «إنَّا إلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُون»، همان گفتار «لا ضَيرَ» را تعليل مى كند كه چرا ضرر ندارد. براى اين كه ما در مقابل اين عذابى كه ما را بدان تهديد مى كنى، صبر مى كنيم و به سوى پروردگار خود باز مى گرديم، كه عالى ترين بازگشت ها است.


اين جمله ، تعليل آن مطلبى است كه از كلام سابقشان استفاده مى شد و آن اين است كه ما نه تنها از مرگ و كشته شدن باك نداريم ، بلكه مشتاق آن نيز هستيم تا پروردگار خود را ديدار كنيم ، چرا كه با مردن و كشته شدن به سوى پروردگار خود بر مى گرديم و از اين برگشتن هم خوفى نداريم ، براى اينكه ما اميدواريم پروردگارمان خطاهاى ما را بيامرزد و براى اينكه ما اولين كسى هستيم كه به موسى و هارون ، فرستادگان پروردگارمان ايمان آورديم .
«'''إِنَّا نَطمَعُ أَن يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطانَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ'''»:


و اين تعليل تعليلى است صحيح ، براى اينكه فتح باب در هر امر خيرى اثرى از خيرات دارد كه هيچ عقل سالمى در آن شك نمى كند، پس اگر خداى سبحان بنا داشته باشد
اين جمله، تعليل آن مطلبى است كه از كلام سابقشان استفاده مى شد و آن، اين است كه ما نه تنها از مرگ و كشته شدن باك نداريم، بلكه مشتاق آن نيز هستيم، تا پروردگار خود را ديدار كنيم. چرا كه با مُردن و كشته شدن، به سوى پروردگار خود بر مى گرديم، و از اين برگشتن هم خوفى نداريم. براى اين كه ما اميدواريم پروردگارمان خطاهاى ما را بيامرزد و براى اين كه ما اولين كسى هستيم كه به موسى و هارون، فرستادگان پروردگارمان، ايمان آورديم.
 
و اين تعليل، تعليلى است صحيح. براى اين كه فتح باب در هر امر خيرى، اثرى از خيرات دارد كه هيچ عقل سالمى در آن شك نمى كند. پس اگر خداى سبحان بنا داشته باشد مؤمنی را به علت این که به
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۸۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۸۶ </center>
مؤمنى را به علت اينكه به رحمت و مغفرت او ايمان دارد بيامرزد، قطعا رحمت و مغفرت او اولين كسى را كه فتح باب ايمان كرده و راه را براى ديگران هموار ساخته وا نمى گذارد.
«رحمت» و «مغفرت» او ايمان دارد، بيامرزد، قطعا رحمت و مغفرت او، اولين كسى را كه فتح باب ايمان كرده و راه را براى ديگران هموار ساخته، وا نمى گذارد.
 
 
<span id='link265'><span>
<span id='link265'><span>