تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:


<span id='link358'><span>
<span id='link358'><span>
==گفتارى پيرامون داستان سليمان (عليه السّلام ) ==
==گفتارى پيرامون داستان سليمان «ع» ==
آنچه در قرآن آمده
۱ - آنچه در قرآن از داستان او آمده


در قرآن كريم از سرگذشت آن جناب جز مقدارى مختصر نيامده ، چيزى كه هست دقت در همان مختصر، آدمى را به همه داستانهاى او و مظاهر شخصيت شريفش راهنمايى مى كند.
* ''' ۱- آنچه در قرآن از داستان او آمده: '''


يكى اينكه : آن جناب فرزند و وارث داود (عليه السّلام ) بود، كه در اين باره فرمود: «و وهبنا لداود سليمان». و نيز فرموده : «و ورث سليمان داود».
در قرآن كريم، از سرگذشت آن جناب، جز مقدارى مختصر نيامده. چيزى كه هست، دقت در همان مختصر، آدمى را به همه داستان هاى او و مظاهر شخصيت شريفش، راهنمايى مى كند.


يكى ديگر اينكه خداى تعالى ملكى عظيم به او داد، جن و طير و باد را برايش مسخر كرد و زبان مرغان را به وى آموخت ، كه ذكر اين چند نعمت در كلام مجيدش مكرر آمده است ، در سوره بقره آيه ۱۰۲، در سوره انبياء، آيه ۸۱، در سوره نمل ، آيه ۱۶ تا ۱۸، در سوره سباء، آيه ۱۲ تا ۱۳ و در سوره ص ، آيه ۳۵ تا ۳۹.
يكى اين كه: آن جناب، فرزند و وارث داود «عليه السّلام» بود، كه در اين باره فرمود: «وَ وَهَبنَا لِدَاوُدَ سُلَيمَان». و نيز فرموده: «وَ وَرِثَ سُلَيمَانُ دَاوُدَ».


قسمت سوم ، آن است كه به مساءله انداختن جسد، بر روى تخت وى اشاره مى كند، كه در سوره ص ، آيه ۳۳ واقع است .
يكى ديگر اين كه: خداى تعالى، مُلكى عظيم به او داد. جن و طير و باد را برايش مسخّر كرد و زبان مرغان را به وى آموخت، كه ذكر اين چند نعمت، در كلام مجيدش مكرر آمده است. در سوره بقره، آيه ۱۰۲، در سوره انبياء، آيه ۸۱، در سوره نمل، آيه ۱۶ تا ۱۸، در سوره سباء، آيه ۱۲ تا ۱۳ و در سوره ص، آيه ۳۵ تا ۳۹.
 
قسمت سوم، آن است كه به مسأله انداختن جسد، بر روى تخت وى اشاره مى كند، كه در سوره «ص»، آيه ۳۳ واقع است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۲۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۲۴ </center>
قسمت چهارم ، آيات مربوط به «عرض صافنات جياد» بر وى است ، كه در آيات ۳۱ تا ۳۳ سوره ص ، آمده است .
قسمت چهارم: آيات مربوط به «عرض صافنات جِياد»، بر وى است، كه در آيات ۳۱ تا ۳۳ سوره «ص»، آمده است.


قسمت پنجم ، آياتى است كه به مساءله داورى او در مساءله افتادن گوسفند در زراعت پرداخته و اين آيات در سوره انبياء، آيه ۷۸ تا ۷۹ آمده است .
قسمت پنجم: آياتى است كه به مسأله داورى او، در مسأله افتادن گوسفند در زراعت پرداخته، و اين آيات در سوره انبياء، آيه ۷۸ تا ۷۹ آمده است.


قسمت ششم ، اشاره به داستان مورچه است ، كه در سوره مورد بحث ، آيه ۱۸ و ۱۹ آمده .
قسمت ششم: اشاره به داستان مورچه است، كه در سوره مورد بحث، آيه ۱۸ و ۱۹ آمده.


قسمت هفتم ، آيات مربوط به داستان هدهد و ملكه سباء است ، كه در همين سوره ، آيات ۲۰ تا ۴۴ آمده .
قسمت هفتم: آيات مربوط به داستان هُدهُد و ملكه «سباء» است، كه در همين سوره، آيات ۲۰ تا ۴۴ آمده.


قسمت هشتم ، آيه مربوط به كيفيت درگذشت آن جناب است كه در سوره سبا آيه ۱۴ واقع شده و ما شرحى كه مربوط به يك يك اين هشت قسمت است در ذيل آياتش در اين كتاب آورديم .
قسمت هشتم: آيه مربوط به كيفيت درگذشت آن جناب است، كه در سوره «سباء»، آيه ۱۴ واقع شده، و ما شرحى كه مربوط به يك يك اين هشت قسمت است، در ذيل آياتش در اين كتاب آورديم.
<span id='link359'><span>
<span id='link359'><span>
==آياتى كه آن جناب را مى ستايد ==
==آياتى كه آن جناب را مى ستايد ==
در قرآن كريم ، در پانزده - شانزده - مورد نام آن جناب را آورده و ثناى بسيارى از او كرده ، بنده اش خوانده ، اوابش ناميده و فرموده : «نعم العبد انه اواب» و به علم و حكمتش ستوده و فرموده : «ففهمناها سليمان و كلا آتينا حكما و علما» و نيز فرموده : «'و لقد آتينا داود و سليمان علما» و باز فرموده : «يا ايها الناس علمنا منطق الطير» و او را از انبياء مهدى و راه يافته خوانده ، فرموده : «و ايوب و يونس و هارون و سليمان» و نيز فرموده : «و نوحا هدينا من قبل و من ذريته داود و سليمان».
در قرآن كريم ، در پانزده - شانزده - مورد نام آن جناب را آورده و ثناى بسيارى از او كرده ، بنده اش خوانده ، اوابش ناميده و فرموده : «نعم العبد انه اواب» و به علم و حكمتش ستوده و فرموده : «ففهمناها سليمان و كلا آتينا حكما و علما» و نيز فرموده : «'و لقد آتينا داود و سليمان علما» و باز فرموده : «يا ايها الناس علمنا منطق الطير» و او را از انبياء مهدى و راه يافته خوانده ، فرموده : «و ايوب و يونس و هارون و سليمان» و نيز فرموده : «و نوحا هدينا من قبل و من ذريته داود و سليمان».