تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۳۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۴: خط ۲۴:
<span id='link290'><span>
<span id='link290'><span>
==اشاره بر مضاعف بودن پاداش و كيفر، زنان پيامبر(ص ) در برابرعمل خوب و بد خود ==
==اشاره بر مضاعف بودن پاداش و كيفر، زنان پيامبر(ص ) در برابرعمل خوب و بد خود ==
يَنِساءَ النَّبىِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَحِشةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضعَف لَهَا الْعَذَاب ضِعْفَينِ ...
«'''يَا نِساءَ النَّبىِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضاعَف لَهَا الْعَذَاب ضِعْفَينِ ...'''»:
در اين آيه از خطابى كه قبلا به خود رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در باره همسران او داشت ، عدول نموده ، روى سخن را متوجه خود آنان كرده ، تا تكليفى را كه متوجه ايشان است مسجل و موكد كند، و اين آيه و آيه بعدش به نحوى تقرير و توضيح جمله ((فان الله اعد للمحسنات منكن اجرا عظيما(( مى باشد، و هم اثباتا آن را توضيح مى دهد، كه چگونه اجرى عظيم داريد، و هم نفيا كه چرا غير از محسنات از شما آن اجر عظيم را ندارند
در اين آيه از خطابى كه قبلا به خود رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در باره همسران او داشت ، عدول نموده ، روى سخن را متوجه خود آنان كرده ، تا تكليفى را كه متوجه ايشان است مسجل و موكد كند، و اين آيه و آيه بعدش به نحوى تقرير و توضيح جمله ((فان الله اعد للمحسنات منكن اجرا عظيما(( مى باشد، و هم اثباتا آن را توضيح مى دهد، كه چگونه اجرى عظيم داريد، و هم نفيا كه چرا غير از محسنات از شما آن اجر عظيم را ندارند
كلمه ((فاحشه (( در جمله ((من يات منكن بفاحشه مبينه - هر يك از شما كه گناهى آشكار مرتكب شود(( به معناى عملى است كه در زشتى و شناعت به نهايت رسيده باشد، مانند آزار دادن به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) افتراء، غيبت ، و امثال اينها، و كلمه ((مبينه (( به معناى آشكار است ، يعنى گناهى كه زشتى اش براى همه روشن باشد
كلمه ((فاحشه (( در جمله ((من يات منكن بفاحشه مبينه - هر يك از شما كه گناهى آشكار مرتكب شود(( به معناى عملى است كه در زشتى و شناعت به نهايت رسيده باشد، مانند آزار دادن به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) افتراء، غيبت ، و امثال اينها، و كلمه ((مبينه (( به معناى آشكار است ، يعنى گناهى كه زشتى اش براى همه روشن باشد
خط ۴۲: خط ۴۲:
مويد و بلكه دليل بر اننكه تكليف همسران آن جناب سخت تر و شديدتر است ، اين است كه پاداش و كيفرشان دو چندان است ، همان طور كه ديديد آيه قبلى آن را مضاعف خواند، و معقول نيست تكليف از همه يكسان باشد، ولى كيفر و پاداش از بعضى مضاعف ، پس اگر كيفر و پاداش بعضى مضاعف بود، بايد بفهميم كه تكليف آنان موكد، و مسئووليتشان سنگين تر است
مويد و بلكه دليل بر اننكه تكليف همسران آن جناب سخت تر و شديدتر است ، اين است كه پاداش و كيفرشان دو چندان است ، همان طور كه ديديد آيه قبلى آن را مضاعف خواند، و معقول نيست تكليف از همه يكسان باشد، ولى كيفر و پاداش از بعضى مضاعف ، پس اگر كيفر و پاداش بعضى مضاعف بود، بايد بفهميم كه تكليف آنان موكد، و مسئووليتشان سنگين تر است
<span id='link291'><span>
<span id='link291'><span>
==دستوراتى چند به همسران پيامبر اكرم (ص ) ==
==دستوراتى چند به همسران پيامبر اكرم (ص ) ==
«'''فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض'''» - بعد از آنكه علو مقام ، و رفعت منزلت همسران رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را به خاطر انتسابشان به آن جناب بيان نموده ، اين علو مقامشان را مشروط به تقوى نموده ، و فرموده كه فضيلت آنان به خاطر اتصالشان به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نيست ، بلكه به خاطر تقوى است ، اينك در اين جمله ايشان را از خضوع در كلام نهى مى كند، و خضوع در كلام به معناى اين است كه در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازك و لطيف كنند، تا دل او را دچار ريبه ، و خيالهاى شيطانى نموده ، شهوتش را بر انگيزانند، و در نتيجه آن مردى كه در دل بيمار است به طمع بيفتد، و منظور از بيمارى دل ، نداشتن نيروى ايمان است ، آن نيرويى كه آدمى را از ميل به سوى شهوات باز مى دارد
«'''فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض'''» - بعد از آنكه علو مقام ، و رفعت منزلت همسران رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را به خاطر انتسابشان به آن جناب بيان نموده ، اين علو مقامشان را مشروط به تقوى نموده ، و فرموده كه فضيلت آنان به خاطر اتصالشان به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نيست ، بلكه به خاطر تقوى است ، اينك در اين جمله ايشان را از خضوع در كلام نهى مى كند، و خضوع در كلام به معناى اين است كه در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازك و لطيف كنند، تا دل او را دچار ريبه ، و خيالهاى شيطانى نموده ، شهوتش را بر انگيزانند، و در نتيجه آن مردى كه در دل بيمار است به طمع بيفتد، و منظور از بيمارى دل ، نداشتن نيروى ايمان است ، آن نيرويى كه آدمى را از ميل به سوى شهوات باز مى دارد