تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۳۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۴: خط ۳۴:
<span id='link217'><span>
<span id='link217'><span>


==بحث رواییت: (رواياتى ذيل آیات گذشته)==
==بحث روایتی: (رواياتى ذيل آیات گذشته)==
در كافى به سند خود از فضيل بن يسار نقل كرده كه گفت : از امام صادق (عليهالسلام ) شنيدم كه مى فرمود: خداى تعالى را نميتوان وصف كرد، و چگونه وصف او ممكن است و حال آنكه خودش در كتاب خود فرموده : «''' و ما قدروا الله حق قدره '''» چون از اين آيه برمى آيد كه به هيچ قدرى توصيف نمى شود مگر آنكه او از آن قدر افزون است .
در كافى به سند خود از فضيل بن يسار نقل كرده كه گفت : از امام صادق (عليهالسلام ) شنيدم كه مى فرمود: خداى تعالى را نميتوان وصف كرد، و چگونه وصف او ممكن است و حال آنكه خودش در كتاب خود فرموده : «''' و ما قدروا الله حق قدره '''» چون از اين آيه برمى آيد كه به هيچ قدرى توصيف نمى شود مگر آنكه او از آن قدر افزون است .
و در الدرالمنثور است كه : ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم ، ابو الشيخ و ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده اند كه در ذيل آيه «''' و ما قدروا الله حق قدره '''» گفته است : مخاطب سخن در اين آيه كفارى هستند كه به قدرت خدا ايمان نياوردهاند، و اما مؤ منينى كه قبول كرده اند كه خدا بر هر چيزى قادر است آنان خداى را بطور صحيح و به نحوى كه ميبايست شناخته و تقدير كرده اند. و اما كفارى كه گفتند: «''' ما انزل الله على بشر من شى ء '''» آنان خداى را نشناخته و به حق تقدير نكردند، و آنان همان يهوديها هستند كه گفتند: اى محمد آيا خداوند به تو كتابى داده ؟! فرمود آرى ، گفتند: به خدا سوگند كه هرگز خداوند كتابى از آسمان نفرستاده . خداى تعالى در پاسخ آنان اين آيه را فرستاد: «''' قل من انزل الكتاب الذى جاء به موسى نورا و هدى للناس '''» تا آنجا كه مى فرمايد «''' و لا آباءكم قل الله '''» .
و در الدرالمنثور است كه : ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم ، ابو الشيخ و ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده اند كه در ذيل آيه «''' و ما قدروا الله حق قدره '''» گفته است : مخاطب سخن در اين آيه كفارى هستند كه به قدرت خدا ايمان نياوردهاند، و اما مؤ منينى كه قبول كرده اند كه خدا بر هر چيزى قادر است آنان خداى را بطور صحيح و به نحوى كه ميبايست شناخته و تقدير كرده اند. و اما كفارى كه گفتند: «''' ما انزل الله على بشر من شى ء '''» آنان خداى را نشناخته و به حق تقدير نكردند، و آنان همان يهوديها هستند كه گفتند: اى محمد آيا خداوند به تو كتابى داده ؟! فرمود آرى ، گفتند: به خدا سوگند كه هرگز خداوند كتابى از آسمان نفرستاده . خداى تعالى در پاسخ آنان اين آيه را فرستاد: «''' قل من انزل الكتاب الذى جاء به موسى نورا و هدى للناس '''» تا آنجا كه مى فرمايد «''' و لا آباءكم قل الله '''» .
خط ۹۲: خط ۹۲:
حمران از آنجناب از معناى «''' بديع السموات و الارض '''» پرسيد، حضرت در جوابش فرمود: خداوند تمام اشيا را به علم خود ابتكار كرد، نه اينكه الگوى آنها را از موجوداتى مثل آنها برداشته باشد، آسمانها و زمينها را آفريد در حالى كه قبلا هيچ آسمان و زمينى نبود. مگر نشنيدى كه خودش مى فرمايد: «''' و كان عرشه على الماء '''» .
حمران از آنجناب از معناى «''' بديع السموات و الارض '''» پرسيد، حضرت در جوابش فرمود: خداوند تمام اشيا را به علم خود ابتكار كرد، نه اينكه الگوى آنها را از موجوداتى مثل آنها برداشته باشد، آسمانها و زمينها را آفريد در حالى كه قبلا هيچ آسمان و زمينى نبود. مگر نشنيدى كه خودش مى فرمايد: «''' و كان عرشه على الماء '''» .
<span id='link221'><span>
<span id='link221'><span>
==چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار). ==
==چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار). ==
و در كافى به سند خود از عبدالله بن سنان از امام صادق (عليهالسلام ) روايت كرده كه در ذيل آيه «''' لا تدركه الابصار '''» فرمود. مقصود از درك ابصار احاطه اوهام است ، مگر نميبينى كه در جمله «''' قد جاءكم بصائر من ربكم '''» نيز معناى لغوى «''' بصائر '''» ديدن به چشم و همچنين در «''' و من عمى فعليها '''» كورى چشم اراده نشده ، آرى ، در همه اين موارد مقصود از بصيرت احاطه وهم است . عرب هم اين كلمه را به همين معنا استعمال مى كند، مثلا مى گويد: فلانى بصير به شعر و فلانى بصير به فقه است و فلانى در شناختن پولها بصيرت دارد و فلانى بصير به انواع لباسها و پارچه ها است . وقتى در بشر صحيح باشد كه اين كلمه به معناى احاطه استعمال شود در خداى تعالى چگونه صحيح نباشد و حال آنكه خداوند بزرگتر از آن است كه به چشمها ديده شود.
و در كافى به سند خود از عبدالله بن سنان از امام صادق (عليهالسلام ) روايت كرده كه در ذيل آيه «''' لا تدركه الابصار '''» فرمود. مقصود از درك ابصار احاطه اوهام است ، مگر نميبينى كه در جمله «''' قد جاءكم بصائر من ربكم '''» نيز معناى لغوى «''' بصائر '''» ديدن به چشم و همچنين در «''' و من عمى فعليها '''» كورى چشم اراده نشده ، آرى ، در همه اين موارد مقصود از بصيرت احاطه وهم است . عرب هم اين كلمه را به همين معنا استعمال مى كند، مثلا مى گويد: فلانى بصير به شعر و فلانى بصير به فقه است و فلانى در شناختن پولها بصيرت دارد و فلانى بصير به انواع لباسها و پارچه ها است . وقتى در بشر صحيح باشد كه اين كلمه به معناى احاطه استعمال شود در خداى تعالى چگونه صحيح نباشد و حال آنكه خداوند بزرگتر از آن است كه به چشمها ديده شود.