تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۵: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
==بيان اينكه مشركين در قيامت آلهه دروغين خود را نمى يابند. == | ==بيان اينكه مشركين در قيامت آلهه دروغين خود را نمى يابند. == | ||
انظرْ كَيْف كَذَبُوا عَلى أَنفُسِهِمْ وَ ضلَّ عَنهُم مَّا كانُوا يَفْترُونَ | «'''انظرْ كَيْف كَذَبُوا عَلى أَنفُسِهِمْ وَ ضلَّ عَنهُم مَّا كانُوا يَفْترُونَ'''»: | ||
اين آيه ، محل استشهادى را كه در داستان قيامت مشركين بود، بيان مى كند. و مراد اين است كه اينان به زودى بر خود دروغ بسته شركائى را كه افترا مى بستند نمى يابند. و اگر اينان در ظلمى كه كردند و در آنچه كه انتظارش را داشتند (شفاعت بتها) رستگار مى بودند كارشان منجر به اينجا نمى شد كه نه از شركاى خود عين و اثرى بيابند و نه از شفاعت آنها بهره مند شوند. | اين آيه ، محل استشهادى را كه در داستان قيامت مشركين بود، بيان مى كند. و مراد اين است كه اينان به زودى بر خود دروغ بسته شركائى را كه افترا مى بستند نمى يابند. و اگر اينان در ظلمى كه كردند و در آنچه كه انتظارش را داشتند (شفاعت بتها) رستگار مى بودند كارشان منجر به اينجا نمى شد كه نه از شركاى خود عين و اثرى بيابند و نه از شفاعت آنها بهره مند شوند. | ||
و اما اينكه چطور بر خود دروغ بستند؟ براى اينكه وقتى سوگند خوردند كه ما هرگز مشرك نبوديم در حقيقت انكار كردند ادعائى را كه در دنيا مى كردند، و مى گفتند براى خدا شركائى است ، و بر اين ادعا هم پافشارى نموده ، و از روى غرور و طغيان زير بار هيچ حجت و برهانى هر چه هم دندانشكن بود نمى رفتند، اين همان دروغ به خود بستن است . | و اما اينكه چطور بر خود دروغ بستند؟ براى اينكه وقتى سوگند خوردند كه ما هرگز مشرك نبوديم در حقيقت انكار كردند ادعائى را كه در دنيا مى كردند، و مى گفتند براى خدا شركائى است ، و بر اين ادعا هم پافشارى نموده ، و از روى غرور و طغيان زير بار هيچ حجت و برهانى هر چه هم دندانشكن بود نمى رفتند، اين همان دروغ به خود بستن است . | ||
و اما اينكه چطور در قيامت آلهه دروغى خود را نمى يابند؟ براى اين است كه روز قيامت روزى است كه بر هر كس عيان مى شود كه امر و ملك و قوت همگى از آن خدا است و بس ، و كسى غير او هيچ نشانى از اين شؤ ون را به طور استقلال دارا نيست ، مگر ذلت و فقر و احتياج كه لازمه عبوديت است . | |||
خداى تعالى در اين باره مى فرمايد: | و اما اينكه چطور در قيامت آلهه دروغى خود را نمى يابند؟ براى اين است كه روز قيامت روزى است كه بر هر كس عيان مى شود كه امر و ملك و قوت همگى از آن خدا است و بس ، و كسى غير او هيچ نشانى از اين شؤ ون را به طور استقلال دارا نيست ، مگر ذلت و فقر و احتياج كه لازمه عبوديت است. | ||
خداى تعالى در اين باره مى فرمايد: «و لو يرى الذين ظلموا اذ يرون العذاب ان القوة لله جميعا و ان الله شديد العذاب» و نيز مى فرمايد: «لمن الملك اليوم لله الواحد القهار» و نيز مى فرمايد: «يوم لا تملك نفس لنفس شيئا و الامر يومئذ لله» . | |||
در چنين وقتى به طور عيان مشاهده مى كنند كه الوهيت تنها براى خدا است ، و براى او در اين امر شريكى نيست ، بتها و شركائى كه براى خدا قائل بودند در مقابلشان ظاهر شده مى بينند كه اين شركاء نه نفع و ضررى را براى خود مالك هستند و نه براى غير خود، و نيز مى بينند اوصافى كه براى اين بتها قائل بودند، از قبيل ربوبيت و شفاعت و غير آن ، همه اوصاف خداى تعالى بوده و بس ، | در چنين وقتى به طور عيان مشاهده مى كنند كه الوهيت تنها براى خدا است ، و براى او در اين امر شريكى نيست ، بتها و شركائى كه براى خدا قائل بودند در مقابلشان ظاهر شده مى بينند كه اين شركاء نه نفع و ضررى را براى خود مالك هستند و نه براى غير خود، و نيز مى بينند اوصافى كه براى اين بتها قائل بودند، از قبيل ربوبيت و شفاعت و غير آن ، همه اوصاف خداى تعالى بوده و بس ، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۶۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۶۹ </center> | ||
و امر بر آنها مشتبه شده بود، و به غلط خيال مى كردند كه ديگرى هم داراى چنين اوصافى | و امر بر آنها مشتبه شده بود، و به غلط خيال مى كردند كه ديگرى هم داراى چنين اوصافى هست، «و ضل عنهم ما كانوا يفترون : و آنچه به دروغ به خدا نسبت مى دادند، محو و نابود شد». | ||
و به فرضى هم كه از شركاى خيالى استمداد بجويند همان شركا چنان دست ردى به سينهشان مى زنند كه براى هميشه از خود ماءيوسشان مى كنند. و خداى تعالى در اين باره مى فرمايد: | |||
دقت در اين آيات شريفه اين معنا را روشن مى سازد كه مقصود از | و به فرضى هم كه از شركاى خيالى استمداد بجويند همان شركا چنان دست ردى به سينهشان مى زنند كه براى هميشه از خود ماءيوسشان مى كنند. و خداى تعالى در اين باره مى فرمايد: «و اذا راى الذين اشركوا شركاءهم قالوا ربنا هؤ لاء شركاءنا الذين كنا ندعوا من دونك فالقوا اليهم القول انكم لكاذبون ، و القوا الى الله يومئذ السلم و ضل عنهم ما كانوا يفترون». | ||
و نيز فرموده : «ذلكم الله ربكم له الملك و الذين تدعون من دونه ما يملكون من قطمير، ان تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم و لو سمعوا ما استجابوا لكم و يوم القيمة يكفرون بشرككم» و نيز مى فرمايد: «و يوم نحشرهم جميعا ثم نقول للذين اشركوا مكانكم انتم و شركاؤ كم فزيلنا بينهم و قال شركاؤ هم ما كنتم ايانا تعبدون ، فكفى بالله شهيدا بيننا و بينكم ان كنا عن عبادتكم لغافلين هنالك تبلوا كل نفس ما اسلفت و ردوا الى الله موليهم الحق و ضل عنهم ما كانوا يفترون». | |||
دقت در اين آيات شريفه اين معنا را روشن مى سازد كه مقصود از «و ضل عنهم ما كانوا يفترون» كه در آيه مورد بحث نيز هست ، اين است كه شركاى خيالى آنان در آنروز حقيقتشان ظاهر شده | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۷۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۷۰ </center> | ||
و معلوم مى شود كه فاقد وصف شركت و شفاعتند، و به خوبى متوجه مى شوند كه آن جلوه اى كه اين شركا در نظرشان داشتند، جز جلوه اى سرابى نبوده ، همچنانكه خداى تعالى در اين باره مى فرمايد: | و معلوم مى شود كه فاقد وصف شركت و شفاعتند، و به خوبى متوجه مى شوند كه آن جلوه اى كه اين شركا در نظرشان داشتند، جز جلوه اى سرابى نبوده ، همچنانكه خداى تعالى در اين باره مى فرمايد: «و الذين كفروا اعمالهم كسراب بقيعة يحسبه الظمان ماء حتى اذا جائه لم يجده شيئا و وجد الله عنده فوفيه حسابه». | ||
<span id='link30'><span> | <span id='link30'><span> | ||
==سرّ دروغگويى كفار در روز قيامت . == | ==سرّ دروغگويى كفار در روز قيامت . == | ||
در اينجا راجع به آيه مورد بحث سؤ الى پيش مى آيد، و آن اين است كه از آياتى كه متعرض وصف روز قيامت است همانطورى كه گذشت برمى آيد كه آنروز، روزِ بُروز حقايق و بيرون افتادن اسرار است و خدعه و دروغى كه از لوازم نشات دنيوى است در آنروز تصور ندارد، به شهادت خود قرآن كه مى فرمايد: «''' يوم هم بارزون لا يخفى على الله منهم شى ء '''» و با اين حال به فرضى هم كه مشركين به دروغ سوگند ياد كنند چه نفعى بر دروغشان مترتب مى شود؟ و چطور ممكن است دروغ بگويند و حال آنكه هر دروغى كه بگويند خلافش مشهود و عيان است ؟ به شهادت اينكه خداى تعالى مى فرمايد: «''' يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا و ما عملت من سوء '''» . | در اينجا راجع به آيه مورد بحث سؤ الى پيش مى آيد، و آن اين است كه از آياتى كه متعرض وصف روز قيامت است همانطورى كه گذشت برمى آيد كه آنروز، روزِ بُروز حقايق و بيرون افتادن اسرار است و خدعه و دروغى كه از لوازم نشات دنيوى است در آنروز تصور ندارد، به شهادت خود قرآن كه مى فرمايد: «''' يوم هم بارزون لا يخفى على الله منهم شى ء '''» و با اين حال به فرضى هم كه مشركين به دروغ سوگند ياد كنند چه نفعى بر دروغشان مترتب مى شود؟ و چطور ممكن است دروغ بگويند و حال آنكه هر دروغى كه بگويند خلافش مشهود و عيان است ؟ به شهادت اينكه خداى تعالى مى فرمايد: «''' يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا و ما عملت من سوء '''» . |