تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۸: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
«'''رَبّ هَب لِى مِنَ الصّالِحِينَ'''»: | «'''رَبّ هَب لِى مِنَ الصّالِحِينَ'''»: | ||
اين جمله، حكايت دعا و فرزند خواستن ابراهيم «عليه السلام» از خدا است، و معنايش اين است كه ابراهيم گفت: «پروردگارا...»، و آن جناب فرزندى را كه خواست، مقيد كرد به اين كه از | اين جمله، حكايت دعا و فرزند خواستن ابراهيم «عليه السلام» از خدا است، و معنايش اين است كه ابراهيم گفت: «پروردگارا...»، و آن جناب فرزندى را كه خواست، مقيد كرد به اين كه از «صالحان» باشد. | ||
«'''فَبَشرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ'''»: | «'''فَبَشرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ'''»: | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
«اسلام»، به معناى رضايت دادن و تسليم شدن است. و كلمۀ «تلّ»، به معناى به زمين انداختن كسى است. و كلمه «جبين»، به معناى يكى از دو طرف پيشانى است. و «لام» در «لِلجَبِين»، بيان مى كند كه كجاى اسماعيل روى زمين قرار گرفت. نظير آيه «يَخِرُّونَ لِلأذقَانِ سُجّداً». | «اسلام»، به معناى رضايت دادن و تسليم شدن است. و كلمۀ «تلّ»، به معناى به زمين انداختن كسى است. و كلمه «جبين»، به معناى يكى از دو طرف پيشانى است. و «لام» در «لِلجَبِين»، بيان مى كند كه كجاى اسماعيل روى زمين قرار گرفت. نظير آيه «يَخِرُّونَ لِلأذقَانِ سُجّداً». | ||
و معناى آيه اين است كه: ابراهيم و اسماعيل، تسليم امر خدا شدند و به آن رضايت دادند، و ابراهيم «عليه السلام»، فرزندش | و معناى آيه اين است كه: ابراهيم و اسماعيل، تسليم امر خدا شدند و به آن رضايت دادند، و ابراهيم «عليه السلام»، فرزندش را به پهلو خواباند. | ||
و اين جمله، پاسخى مى خواهد كه در كلام نيامده. چون معناى تحت اللفظى كلام چنين است: «پس همين كه تسليم شدند، ابراهيم، فرزند خود را به زمين خواباند و يك طرف پيشانى اش را به زمين نهاد». و ديگر نفرموده كه چه شد، و اين، به خاطر آن است كه بفهماند جواب «لمّا» از بس مهم و مصيبت آن جناب، آن قدر شديد و تلخ بود، كه قابل گفتن نيست. | و اين جمله، پاسخى مى خواهد كه در كلام نيامده. چون معناى تحت اللفظى كلام چنين است: «پس همين كه تسليم شدند، ابراهيم، فرزند خود را به زمين خواباند و يك طرف پيشانى اش را به زمين نهاد». و ديگر نفرموده كه چه شد، و اين، به خاطر آن است كه بفهماند جواب «لمّا» از بس مهم و مصيبت آن جناب، آن قدر شديد و تلخ بود، كه قابل گفتن نيست. |