تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۵: خط ۸۵:
<span id='link137'><span>
<span id='link137'><span>


==آيات ۷۱ - ۱۱۳ سوره صافات ==
==آيات ۷۱ - ۱۱۳ سوره صافّات ==
وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكثرُ الاَوَّلِينَ(۷۱)
وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكثرُ الاَوَّلِينَ(۷۱)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ(۷۲)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ(۷۲)
خط ۹۷: خط ۹۷:
إِنَّا كَذَلِك نَجْزِى الْمُحْسِنِينَ(۸۰)
إِنَّا كَذَلِك نَجْزِى الْمُحْسِنِينَ(۸۰)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ(۸۱)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ(۸۱)
ثمَّ أَغْرَقْنَا الاَخَرِينَ(۸۲)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الاَخَرِينَ(۸۲)
وَ إِنَّ مِن شِيعَتِهِ لابْرَاهِيمَ(۸۳)
وَ إِنَّ مِن شِيعَتِهِ لابْرَاهِيمَ(۸۳)
إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سلِيمٍ(۸۴)
إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سلِيمٍ(۸۴)
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
فَقَالَ إِنّى سقِيمٌ(۸۹)
فَقَالَ إِنّى سقِيمٌ(۸۹)
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ(۹۰)
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ(۹۰)
فَرَاغَ إِلى ءَالِهَتهِمْ فَقَالَ أَ لا تَأْكلُونَ(۹۱)
فَرَاغَ إِلى ءَالِهَتهِمْ فَقَالَ أَلا تَأْكلُونَ(۹۱)
مَا لَكُمْ لا تَنطِقُونَ(۹۲)
مَا لَكُمْ لا تَنطِقُونَ(۹۲)
فَرَاغَ عَلَيهِمْ ضَرْبَا بِالْيَمِينِ(۹۳)
فَرَاغَ عَلَيهِمْ ضَرْبَا بِالْيَمِينِ(۹۳)
فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ(۹۴)
فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ(۹۴)
قَالَ أَ تَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ(۹۵)
قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ(۹۵)
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ(۹۶)
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ(۹۶)
قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَاناً فَأَلْقُوهُ فى الجَْحِيمِ(۹۷)
قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَاناً فَأَلْقُوهُ فى الجَْحِيمِ(۹۷)
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
   
   
قبل از ايشان هم بيشتر اقوام گذشته گمراه شدند (۷۱).
قبل از ايشان هم، بيشتر اقوام گذشته گمراه شدند (۷۱).
و همانا ما در بين آنان انذار كنندگانى فرستاديم (۷۲).
 
حال ببين عاقبت آن اقوام انذار شده چگونه بود (۷۳).
و همانا ما در بين آنان، انذار كنندگانى فرستاديم (۷۲).
(همه محروم از سعادت و هلاك گشتند) مگر بندگان مخلص خدا (۷۴).
 
از آن جمله نوح ما را ندا كرد و چه پاسخگوى خوبى بوديم براى او (۷۵).
حال ببين عاقبت آن اقوام انذار شده، چگونه بود (۷۳).
 
(همه محروم از سعادت و هلاك گشتند)، مگر بندگان مخلص خدا (۷۴).
 
از آن جمله، نوح ما را ندا كرد و چه پاسخگوى خوبى بوديم براى او (۷۵).
 
او و اهلش را از اندوه عظيم نجات داديم (۷۶).
او و اهلش را از اندوه عظيم نجات داديم (۷۶).
و تنها ذريه او را در روى زمين باقى گذاشتيم (۷۷).
 
و ذكر خيرش را در امت هاى بعد حفظ كرديم (۷۸).
و تنها ذرّيه او را در روى زمين باقى گذاشتيم (۷۷).
 
و ذكر خيرش را در امت هاى بعد، حفظ كرديم (۷۸).
 
سلام بر نوح در همه عالميان (۷۹).
سلام بر نوح در همه عالميان (۷۹).
آرى ما نيكوكاران را اين طور جزا مى دهيم (۸۰).
 
آخر او از بندگان مؤ من ما بود (۸۱ ).
آرى، ما نيكوكاران را اين طور جزا مى دهيم (۸۰).
 
آخر، او از بندگان مؤمن ما بود (۸۱ ).
 
او را باقى گذاشته و ديگران را غرق كرديم (۸۲).
او را باقى گذاشته و ديگران را غرق كرديم (۸۲).
به درستى كه ابراهيم يكى از پيروان اوست (۸۳).
 
ابراهيمى كه با دلى سالم به درگاه پروردگارش شتافت (۸۴).
به درستى كه ابراهيم، يكى از پيروان اوست (۸۳).
آن زمان كه به پدر و همه بستگانش و مردم شهرش گفت : آخر اين چيست كه مى پرستيد؟ (۸۵).
 
آيا (سزاوار است ) كه از كوته بينى و افتراء به جاى خدا مريد چيرهايى پست تر از خود شويد (۸۶).
ابراهيمى كه با دلى سالم، به درگاه پروردگارش شتافت (۸۴).
راستى شما درباره رب العالمين چه فكر مى كنيد؟ (۸۷).
 
در اين هنگام نظر مخصوصى به ستارگان كرد (۸۸).
آن زمان كه به پدر و همه بستگانش و مردم شهرش گفت: آخر اين چيست كه مى پرستيد؟ (۸۵)
 
آيا (سزاوار است) كه از كوته بينى و افتراء به جاى خدا، مريد چيزهايى پست تر از خود شويد (۸۶).
 
راستى، شما درباره ربّ العالَمين چه فكر مى كنيد؟ (۸۷)
 
در اين هنگام، نظر مخصوصى به ستارگان كرد (۸۸).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۱۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۱۸ </center>
و گفت : من بيمارم (۸۹).
و گفت: من بيمارم (۸۹).
مردم شهر به ناچار او را به حال خود گذاشته به بيرون شهر رفتند (۹۰).
 
ابراهيم كه شهر را خالى از اغيار ديد به سوى خدايان ايشان رفت (و ديد كه بر حسب معمول هر عيدى ، طعام پيش روى آنهاست ) پرسيد: پس ‍ چرا نمى خوريد؟ (۹۱).
مردم شهر، به ناچار او را به حال خود گذاشته، به بيرون شهر رفتند (۹۰).
(و چون جوابى نشنيد) گفت : چرا حرف نمى زنيد؟! (۹۲).
 
پس با نيروى هر چه تمامتر بر آنها كوفت (و همه را خرد كرد) (۹۳).
ابراهيم كه شهر را خالى از اغيار ديد، به سوى خدايان ايشان رفت (و ديد كه بر حسب معمول هر عيدى، طعام پيش روى آن هاست) پرسيد: پس ‍ چرا نمى خوريد؟ (۹۱)
مردم شهر كه خبردار شده بودند سراسيمه به سوى او شتافتند (۹۴).
 
ابراهيم پرسيد چيزى را كه خودتان مى تراشيد مى پرستيد؟ (۹۵).
(و چون جوابى نشنيد) گفت: چرا حرف نمى زنيد؟! (۹۲)
با اينكه خدا شما و عمل شما را آفريده ؟ (۹۶).
 
گفتند بايد براى سوزاندنش آتشخانه اى بسازيد و او را در آتش بيفكنيد (۹۷).
پس با نيروى هرچه تمامتر، بر آن ها كوفت (و همه را خرد كرد) (۹۳).
آرى آنها نقشه اين كار را مى كشيدند ولى خدا پستشان كرد (۹۸).
 
(ابراهيم پس از نجات از آتش ) گفت من به سوى پروردگارم خواهم رفت و او به زودى مرا راهنمايى مى كند (۹۹).
مردم شهر كه خبردار شده بودند، سراسيمه به سوى او شتافتند (۹۴).
پروردگارا فرزندى به من بده كه از صالحان باشد (۱۰۰).
 
ما هم او را به فرزندى حليم بشارت داديم (۱۰۱).
ابراهيم پرسيد: چيزى را كه خودتان مى تراشيد، مى پرستيد؟ (۹۵)
همين كه به حد كار كردن رسيد بدو گفت پسرم در خواب مى بينم كه تو را ذبح مى كنم نظرت در اين باره چيست ؟ گفت پدرجان آنچه ماءمور شده اى انجام ده كه به زودى ان شاءاللّه مرا از صابران خواهى يافت (۱۰۲).
 
با اين كه خدا، شما و عمل شما را آفريده؟ (۹۶)
 
گفتند: بايد براى سوزاندنش، آتشخانه اى بسازيد و او را در آتش بيفكنيد (۹۷).
 
آرى، آن ها نقشه اين كار را مى كشيدند، ولى خدا پستشان كرد (۹۸).
 
(ابراهيم پس از نجات از آتش) گفت: من به سوى پروردگارم خواهم رفت و او، به زودى، مرا راهنمايى مى كند (۹۹).
 
پروردگارا! فرزندى به من بده كه از صالحان باشد (۱۰۰).
 
ما هم، او را به فرزندى حليم، بشارت داديم (۱۰۱).
 
همين كه به حد كار كردن رسيد، بدو گفت: پسرم! در خواب مى بينم كه تو را ذبح مى كنم، نظرت در اين باره چيست؟ گفت: پدرجان! آنچه مأمور شده اى، انجام ده كه به زودى، إن شاء اللّه، مرا از صابران خواهى يافت (۱۰۲).
 
همين كه تسليم امر خدا شدند و ابراهيم او را به زمين انداخت و پهلوى صورتش را به زمين نهاد (۱۰۳).
همين كه تسليم امر خدا شدند و ابراهيم او را به زمين انداخت و پهلوى صورتش را به زمين نهاد (۱۰۳).
ما او را ندا داديم كه اى ابراهيم ماءموريت را به انجام رساندى ما اين چنين نيكوكاران را جزا مى دهيم (۱۰۵).
 
اين به راستى آزمايشى بس آشكارا بود (۱۰۶).
ما او را ندا داديم كه: اى ابراهيم! مأموريت را به انجام رساندى. ما اين چنين، نيكوكاران را جزا مى دهيم (۱۰۵).
و آن ذبح را به ذبحى بزرگ عوض كرديم (۱۰۷).
 
اين به راستى، آزمايشى بس آشكارا بود (۱۰۶).
 
و آن ذبح را، به ذبحى بزرگ عوض كرديم (۱۰۷).
 
و نام نيكش را در آيندگان حفظ نموديم (۱۰۸).
و نام نيكش را در آيندگان حفظ نموديم (۱۰۸).
سلام بر ابراهيم (۱۰۹).
سلام بر ابراهيم (۱۰۹).
ما اين چنين نيكوكاران را جزاء مى دهيم (۱۱۰).
 
آرى راستى او از بندگان مومن ما بود (۱۱۱).
ما اين چنين، نيكوكاران را جزاء مى دهيم (۱۱۰).
 
آرى، راستى او از بندگان مؤمن ما بود (۱۱۱).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۱۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۱۹ </center>
و ما او را به اسحاق بشارت داديم در حالى كه پيامبرى از صالحان باشد (۱۱۲).
و ما او را به اسحاق بشارت داديم، در حالى كه پيامبرى از صالحان باشد (۱۱۲).
و بر او و بر اسحاق بركت نهاديم و از ذريه ايشان بعضى نيكوكار بودند و بعضى آشكارا به خود ستم كردند (۱۱۳).
 
و بر او و بر اسحاق بركت نهاديم و از ذرّيه ايشان، بعضى نيكوكار بودند و بعضى، آشكارا به خود ستم كردند (۱۱۳).


<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>


اين آيات غرض سياق سابق را كه متعرض شرك و تكذيب كفار به آيات خدا بود و ايشان را به عذابى اليم تهديد مى كرد تعقيب نموده ، مى فرمايد: بيشتر امت هاى گذشته نيز ضلالتى شبيه ضلالت اينان را داشتند، رسولان خدا را كه ايشان را انذار مى كردند تكذيب نمودند، همانطورى كه اينان تكذيب مى كنند. آنگاه به عنوان شاهد داستانهايى از نوح ، ابراهيم ، موسى ، هارون ، الياس ، لوط و يونس (عليهما السّلام ) مى آورد. و آنچه كه در آيات مورد بحث آمده داستان نوح و خلاصه داستان ابراهيم (عليهم السّلام ) است .
اين آيات، غرض سياق سابق را كه متعرض شرك و تكذيب كفار به آيات خدا بود و ايشان را به عذابى اليم تهديد مى كرد، تعقيب نموده، مى فرمايد: بيشتر امت هاى گذشته نيز، ضلالتى شبيه ضلالت اينان را داشتند. رسولان خدا را كه ايشان را انذار مى كردند، تكذيب نمودند، همان طورى كه اينان تكذيب مى كنند.  
 
آنگاه به عنوان شاهد، داستان هايى از نوح، ابراهيم، موسى، هارون، الياس، لوط و يونس «عليهما السّلام» مى آورد. و آنچه كه در آيات مورد بحث آمده، داستان نوح و خلاصه داستان ابراهيم «عليهم السّلام» است.
 
«'''وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكثرُ الاَوَّلِينَ ... * الْمُخْلَصِينَ'''»:


«'''وَ لَقَدْ ضلَّ قَبْلَهُمْ أَكثرُ الاَوَّلِينَ ... الْمُخْلَصِينَ'''»:
اين كلامى است كه سياقش براى انذار مشركان اين امت است. مى خواهد تشبيه كند اين مشركان را به امت هاى هلاك شده قبل. چون اكثر امت هاى گذشته گمراه شدند، همان طور كه اينان گمراه گشتند، و به سوى آن امت ها، رسولانى فرستاده شدند، همان طور كه به سوى اين امت رسولى فرستاده شد، و آن ها، رسولان خود را تكذيب كردند، و در اثر تكذيب هلاك شدند، مگر عدّه معدودى كه مخلص بودند.
اين كلامى است كه سياقش براى انذار مشركين اين امت است ، مى خواهد تشبيه كند اين مشركين را به امت هاى هلاك شده قبل ، چو ن اكثر امت هاى گذشته گمراه شدند، همان طور كه اينان گمراه گشتند و به سوى آن امت ها رسولانى فرستاده شدند، همان طور كه به سوى اين امت رسولى فرستاده شد و آنها رسولان خود را تكذيب كردند، و در اثر تكذيب هلاك شدند، مگر عده معدودى كه مخلص بودند.


لام در جمله ((لقد ضل (( لام قسم است ، و همچنين لام در جمله ((لقد ارسلنا((. و ((منذرين (( - به كسره ذال - در آيه ((۷۲(( پيغمبران هستند كه انذار كنندگان امت هاى گذشته بودند و ((منذرين ((- به فتحه ذال - در آيه ((۷۳(( امت هاى گذشته هستند.
«لام» در جمله «لَقَد ضَلّ»، «لام» قسم است. و همچنين «لام» در جمله «لَقَد أرسَلنَا». و «مُنذِرِين» - به كسره ذال - در آيه (۷۲پيغمبران هستند كه انذار كنندگان امت هاى گذشته بودند. و «مُنذَرِين» - به فتحه ذال - در آيه (۷۳امت هاى گذشته هستند.


«'''الا عباد اللّه'''» - اگر مراد از آنان بندگان مخلص از امت ها باشد، استثناء متصل مى شود و اگر منظور اعم از مخلصين و انبيا باشد، استثنا منقطع مى شود مگر اينكه غير انبيا را بر انبيا غلبه داده باشد و نام همه را مخلصين نهاده باشد. و معناى آيه روشن است .
«'''إلّا عِبَادَ اللّه'''» - اگر مراد از آنان، بندگان مخلَص از امت ها باشد، استثناء متصل مى شود. و اگر منظور اعمّ از مخلَصين و انبيا باشد، استثناء منقطع مى شود. مگر اين كه غير انبيا را بر انبيا غلبه داده باشد و نام همه را مخلَصين نهاده باشد. و معناى آيه روشن است.
<span id='link138'><span>
<span id='link138'><span>