تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۵۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
<span id='link444'><span>
<span id='link444'><span>
==هدايت تشريعى، سنت اختصاصى الهى در رساندن انسان به سوى كمال ==
==هدايت تشريعى، سنت اختصاصى الهى در رساندن انسان به سوى كمال ==
در اين آيه با هر دو جمله اش، به هدايت ربوبى به هر دو نوعش: «ارائه طريق» و «رساندن به مطلوب» اشاره شده است. توضيح اين كه: يكى از سنت هاى عامّه ربوبى - كه در سراسر عالَم جارى است - اين است كه هر نوع از انواع موجودات را به كمال لايقش و آن هدف نهايى كه بر حسب وجود خاص به خودش متوجه آن است برسد، و به همين منظور، آن موجود را به جهازات و ابزارى مجهز كرده كه او را در رسيدن بدان هدف كمك كند. همچنان كه قرآن كريم فرمود: «الّذِى أعطى كُلّ شَئٍ خَلقَهُ ثُمّ هَدى». و نيز فرموده: «الّذِى خَلَقَ فَسَوّى وَ الّذِى قَدَّرَ فَهَدى»، كه توضيح آن، در تفسير دو سوره «طه» و «اعلى» و غير آن دو گذشت.
در اين آيه با هر دو جمله اش، به هدايت ربوبى به هر دو نوعش: «ارائه طريق» و «رساندن به مطلوب» اشاره شده است.  
 
توضيح اين كه: يكى از سنت هاى عامّه ربوبى - كه در سراسر عالَم جارى است - اين است كه هر نوع از انواع موجودات را به كمال لايقش و آن هدف نهايى كه بر حسب وجود خاص به خودش متوجه آن است برسد، و به همين منظور، آن موجود را به جهازات و ابزارى مجهز كرده كه او را در رسيدن بدان هدف كمك كند. همچنان كه قرآن كريم فرمود: «الّذِى أعطى كُلّ شَئٍ خَلقَهُ ثُمّ هَدى». و نيز فرموده: «الّذِى خَلَقَ فَسَوّى وَ الّذِى قَدَّرَ فَهَدى»، كه توضيح آن، در تفسير دو سوره «طه» و «اعلى» و غير آن دو گذشت.


انسان هم در اين كه استكمالى تكوينى و راهى به سوى كمال وجوديش دارد، مانند ساير انواع موجودات مادى است، كه همه به هدايت ربوبى به سوى كمال وجودی شان سوق داده مى شوند. چيزى كه هست، انسان به هدايت ديگرى اختصاص يافته، و آن «هدايت تشريعى» است. آرى، نفس انسانى استكمالى از طريق افعال اختيارى خود دارد. چون اين افعال اختيارى در اثر تكرار، اوصاف و حالات درونى در او پديد مى آورد، و در زندگى دنيایی اش، داراى ملكات و احوالى مى شود كه همين ملكات، غايت و نتيجۀ زندگى او است ، و با اين ملكات، سرنوشت زندگى ابدی اش معين مى شود.
انسان هم در اين كه استكمالى تكوينى و راهى به سوى كمال وجوديش دارد، مانند ساير انواع موجودات مادى است، كه همه به هدايت ربوبى به سوى كمال وجودی شان سوق داده مى شوند. چيزى كه هست، انسان به هدايت ديگرى اختصاص يافته، و آن «هدايت تشريعى» است. آرى، نفس انسانى استكمالى از طريق افعال اختيارى خود دارد. چون اين افعال اختيارى در اثر تكرار، اوصاف و حالات درونى در او پديد مى آورد، و در زندگى دنيایی اش، داراى ملكات و احوالى مى شود كه همين ملكات، غايت و نتيجۀ زندگى او است ، و با اين ملكات، سرنوشت زندگى ابدی اش معين مى شود.