تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۴}}
__TOC__
__TOC__


خط ۹: خط ۱۱:
<span id='link22'><span>
<span id='link22'><span>
==معناى اين كلام موسى (ع ) كه فرمود: اگر سما و تمامىاهل زمين كافر شويد خدا غنى و حميد است ==
==معناى اين كلام موسى (ع ) كه فرمود: اگر سما و تمامىاهل زمين كافر شويد خدا غنى و حميد است ==
وَ قَالَ مُوسى إِن تَكْفُرُوا أَنتُمْ وَ مَن فى الاَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنىُّ حَمِيدٌ
وَ قَالَ مُوسى إِن تَكْفُرُوا أَنتُمْ وَ مَن فى الاَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنىُّ حَمِيدٌ
بعد از آنكه خداى تعالى در آيه قبل ، دستور مى دهد كه شكر نعمتهايش را بجاى آورند، و به مقتضاى عزت مطلقه اش اعلام مى دارد كه اگر شكرگزار باشند نعمتش را برايشان زياد مى كند، و اگر كفران كنند عذابش ‍ شديد است ، اينك در اين آيه ، سخن موسى را كه از آيه مورد بحث شروع شده و تا آخر آيات مورد بحث ادامه مى يابد بعنوان مثال ايراد مى فرمايد.
بعد از آنكه خداى تعالى در آيه قبل ، دستور مى دهد كه شكر نعمتهايش را بجاى آورند، و به مقتضاى عزت مطلقه اش اعلام مى دارد كه اگر شكرگزار باشند نعمتش را برايشان زياد مى كند، و اگر كفران كنند عذابش ‍ شديد است ، اينك در اين آيه ، سخن موسى را كه از آيه مورد بحث شروع شده و تا آخر آيات مورد بحث ادامه مى يابد بعنوان مثال ايراد مى فرمايد.
و علت اينكه فرمود:«'''او غنى است ، هر چند كه شما و تمامى مردم روى زمين كفر بورزيد'''».اين است كه غناى او از هر چيز، ذاتى اوست ، و او از شكر كسى بهره مند، و از كفر كسى متضرر نمى شود، بلكه نفع شكر، و ضرر كفر به خود انسانهاى شاكر و كافر بر مى گردد.
و علت اينكه فرمود:«'''او غنى است ، هر چند كه شما و تمامى مردم روى زمين كفر بورزيد'''».اين است كه غناى او از هر چيز، ذاتى اوست ، و او از شكر كسى بهره مند، و از كفر كسى متضرر نمى شود، بلكه نفع شكر، و ضرر كفر به خود انسانهاى شاكر و كافر بر مى گردد.
خط ۱۷: خط ۱۹:
<span id='link23'><span>
<span id='link23'><span>
==حكايت تكذيب انبياء توسط اقوام پيشين ==
==حكايت تكذيب انبياء توسط اقوام پيشين ==
أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِن قَبْلِكمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عَادٍ وَ ثَمُودَ ...
أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِن قَبْلِكمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عَادٍ وَ ثَمُودَ ...
اين آيه نيز از سخنان موسى (عليه السلام ) است كه ايام الهى را كه در امت هاى گذشته وجود داشته و در آن ايام ، اقوام را دچار عذاب و انقراض ‍ نموده و آثارشان را از صفحه وجود محو نموده خاطرنشان مى سازد، و نيز اينكه كسى جز خدا بطور تفصيل از سرنوشت آن اقوام خبر ندارد، مانند قوم نوح و عاد و ثمود و اقوام بعد از ايشان .و از همين جا معلوم مى شود كه :
اين آيه نيز از سخنان موسى (عليه السلام ) است كه ايام الهى را كه در امت هاى گذشته وجود داشته و در آن ايام ، اقوام را دچار عذاب و انقراض ‍ نموده و آثارشان را از صفحه وجود محو نموده خاطرنشان مى سازد، و نيز اينكه كسى جز خدا بطور تفصيل از سرنوشت آن اقوام خبر ندارد، مانند قوم نوح و عاد و ثمود و اقوام بعد از ايشان .و از همين جا معلوم مى شود كه :
اولا - مراد از «'''نبا'''» در جمله «'''الم ياتكم نبوا الذين من قبلكم '''» خبر هلاكت و انقراض آن اقوام است ، چون كلمه «'''نبا'''» به معناى خبر مهم و قابل اعتناء است ، پس ديگر منافات ندارد كه بعد از آن بفرمايد:«'''لا يعلمهم الا الله '''» (زيرا در اين جمله ، اطلاع از جزئيات داستان اقوام گذشته را به خدا اختصاص مى دهد و در آن جمله خبر هلاكت و انقراض ‍ را بطور اجمال براى مردم اثبات مى كند و آنان را ملامت مى كند كه مگر نشنيده ايد).
اولا - مراد از «'''نبا'''» در جمله «'''الم ياتكم نبوا الذين من قبلكم '''» خبر هلاكت و انقراض آن اقوام است ، چون كلمه «'''نبا'''» به معناى خبر مهم و قابل اعتناء است ، پس ديگر منافات ندارد كه بعد از آن بفرمايد:«'''لا يعلمهم الا الله '''» (زيرا در اين جمله ، اطلاع از جزئيات داستان اقوام گذشته را به خدا اختصاص مى دهد و در آن جمله خبر هلاكت و انقراض ‍ را بطور اجمال براى مردم اثبات مى كند و آنان را ملامت مى كند كه مگر نشنيده ايد).
خط ۴۰: خط ۴۲:
خواننده محترم به خوبى مى داند كه اين چند معنايى كه نقل كرديم معناهاى بعيدى است كه از فهم عرف به دور است ، و كلام خداى تعالى برتر از اين است كه به چنين معانى حمل شود.
خواننده محترم به خوبى مى داند كه اين چند معنايى كه نقل كرديم معناهاى بعيدى است كه از فهم عرف به دور است ، و كلام خداى تعالى برتر از اين است كه به چنين معانى حمل شود.
«'''و قالوا انا كفرنا بما ارسلتم به و انا لفى شك مما تدعوننا اليه مريب '''» - اين جمله ، به منزله بيان براى جمله «'''فردوا ايديهم فى افواههم '''» است و جمله اولى آن ، يعنى «'''انا كفرنا بما ارسلتم به '''» انكار شريعت الهى است كه در حقيقت متن رسالت است و جمله دوم يعنى و «'''انا لفى شك ...'''» انكار حجتها و معجزات ايشان و اظهار ترديد در آن چيزى است كه بدان دعوت مى كنند كه همان توحيد ربوبيت باشد.
«'''و قالوا انا كفرنا بما ارسلتم به و انا لفى شك مما تدعوننا اليه مريب '''» - اين جمله ، به منزله بيان براى جمله «'''فردوا ايديهم فى افواههم '''» است و جمله اولى آن ، يعنى «'''انا كفرنا بما ارسلتم به '''» انكار شريعت الهى است كه در حقيقت متن رسالت است و جمله دوم يعنى و «'''انا لفى شك ...'''» انكار حجتها و معجزات ايشان و اظهار ترديد در آن چيزى است كه بدان دعوت مى كنند كه همان توحيد ربوبيت باشد.
قَالَت رُسلُهُمْ أَ فى اللَّهِ شكُّ فَاطِرِ السمَوَتِ وَ الاَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرَكمْ إِلى أَجَلٍ مُّسمًّى
قَالَت رُسلُهُمْ أَ فى اللَّهِ شكُّ فَاطِرِ السمَوَتِ وَ الاَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرَكمْ إِلى أَجَلٍ مُّسمًّى
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۴ </center>
معناى «'''فطر'''» و «'''فاطر'''» و اثبات توحيد ربوبى خداوند در اين آيه
معناى «'''فطر'''» و «'''فاطر'''» و اثبات توحيد ربوبى خداوند در اين آيه
خط ۸۲: خط ۸۴:
«'''و يوخركم الى اجل مسمى '''» - يعنى خداوند، در عقوبت و هلاكت شما عجله نمى كند، بلكه آن را تا زمانى كه هرگز تاخير ندارد، و براى شما معين كرده است به تاخير مى اندازد و قول او تخلف پذير نيست و ما در تفسير اول سوره انعام ، گذرانديم كه اجل دو تا است :
«'''و يوخركم الى اجل مسمى '''» - يعنى خداوند، در عقوبت و هلاكت شما عجله نمى كند، بلكه آن را تا زمانى كه هرگز تاخير ندارد، و براى شما معين كرده است به تاخير مى اندازد و قول او تخلف پذير نيست و ما در تفسير اول سوره انعام ، گذرانديم كه اجل دو تا است :
يكى اجل معلق و موقوف ، و يكى اجل مسمى كه هيچ تاخير نمى پذيرد، و يكى از ادله اين معنا، گفتار حضرت نوح (عليه السلام ) است كه در همين مقام به مردم خود گفته و خداوند آن را چنين حكايت مى كند:«'''و يوخركم الى اجل مسمى ان اجل الله اذا جاء لا يوخر'''».
يكى اجل معلق و موقوف ، و يكى اجل مسمى كه هيچ تاخير نمى پذيرد، و يكى از ادله اين معنا، گفتار حضرت نوح (عليه السلام ) است كه در همين مقام به مردم خود گفته و خداوند آن را چنين حكايت مى كند:«'''و يوخركم الى اجل مسمى ان اجل الله اذا جاء لا يوخر'''».
قَالُوا إِنْ أَنتُمْ إِلا بَشرٌ مِّثْلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصدُّونَا عَمَّا كانَ يَعْبُدُ ءَابَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسلْطانٍ مُّبِينٍ
قَالُوا إِنْ أَنتُمْ إِلا بَشرٌ مِّثْلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصدُّونَا عَمَّا كانَ يَعْبُدُ ءَابَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسلْطانٍ مُّبِينٍ
توضيحى درباره معجزه در بيان جمله : «'''فاءتوا بسلطان مبين '''»
توضيحى درباره معجزه در بيان جمله : «'''فاءتوا بسلطان مبين '''»
در مباحث نبوت در جلد دوم اين كتاب گذشت كه گفتيم :آيت معجزه ، حجت و دليلى است عام ، بر نبوت هر پيغمبرى ، نه حجت عاميانه و مخصوص عوام ، مخصوصا معجزه وحى و نبوت كه خود يك نوع اتصال به غيب مى باشد امرى خارق العاده در ميان افراد بشر است كه در بين خود، نظير آن را نمى يابند، پس هر كه مدعى نبوت باشد بايد ادعاى خود را اثبات كند، و راهى براى اثبات آن ندارد جز از طريق خارق عادت ديگرى كه دلالت بر صحت اين اتصال غيبى بكند.چون به اصطلاح اهل علم «'''حكم الامثال واحد : حكم مثلها يكى است '''» و خلاصه ، وقتى جايز و ممكن باشد كه كسى ارتباط و اتصال به عالم غيب ، كه خود يك خارق عادت است داشته باشد، بايد بتواند خارق عادتهاى ديگرى هم بياورد تا خارق عادت اولى را تاييد و اثبات كند.
در مباحث نبوت در جلد دوم اين كتاب گذشت كه گفتيم :آيت معجزه ، حجت و دليلى است عام ، بر نبوت هر پيغمبرى ، نه حجت عاميانه و مخصوص عوام ، مخصوصا معجزه وحى و نبوت كه خود يك نوع اتصال به غيب مى باشد امرى خارق العاده در ميان افراد بشر است كه در بين خود، نظير آن را نمى يابند، پس هر كه مدعى نبوت باشد بايد ادعاى خود را اثبات كند، و راهى براى اثبات آن ندارد جز از طريق خارق عادت ديگرى كه دلالت بر صحت اين اتصال غيبى بكند.چون به اصطلاح اهل علم «'''حكم الامثال واحد : حكم مثلها يكى است '''» و خلاصه ، وقتى جايز و ممكن باشد كه كسى ارتباط و اتصال به عالم غيب ، كه خود يك خارق عادت است داشته باشد، بايد بتواند خارق عادتهاى ديگرى هم بياورد تا خارق عادت اولى را تاييد و اثبات كند.
خط ۹۰: خط ۹۲:
اولا - گفتار كفار در آيه مورد بحث ، از قبيل انكار ادعاى انبياء است و جمله «'''ان انتم الا بشر مثلنا'''» سند انكار ايشان است ، و جمله «'''فاتونا بسلطان مبين '''» تصريح به در خواست دليل است ، (در جمله اول ، مى گويند:ما به اين دليل قبول نداريم ، و در جمله دوم مى گويند:دليل مدعاى شما چيست ؟).
اولا - گفتار كفار در آيه مورد بحث ، از قبيل انكار ادعاى انبياء است و جمله «'''ان انتم الا بشر مثلنا'''» سند انكار ايشان است ، و جمله «'''فاتونا بسلطان مبين '''» تصريح به در خواست دليل است ، (در جمله اول ، مى گويند:ما به اين دليل قبول نداريم ، و در جمله دوم مى گويند:دليل مدعاى شما چيست ؟).


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۴}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]