گمنام

الأحقاف ١٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۱٬۹۰۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link189 | آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link189 | آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link190 | غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link190 | غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف]]
خط ۴۳: خط ۴۴:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۴#link204 | روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۴#link204 | روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱۶#link142 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱۶#link142 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «14»
أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ: آن گروه مستقيم در دين ملازمان بهشتند، خالِدِينَ فِيها: در حالى كه باقى و جاويد هستند در آن پاداش داده شوند، جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ‌: پاداش دادنى به آنچه بودند كه عمل مى‌كردند از اكتساب فضايل علميه و عمليه.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كانَ خَيْراً ما سَبَقُونا إِلَيْهِ وَ إِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هذا إِفْكٌ قَدِيمٌ «11» وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‌ إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى‌ لِلْمُحْسِنِينَ «12» إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ «13» أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «14» وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‌ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ «15»
ترجمه‌
و گفتند آنها كه كافر شدند بآنانكه ايمان آوردند اگر بود بهتر پيشى نميگرفتند بر ما بسوى آن و چون هدايت نشدند بآن پس زود است كه بگويند اين حكايات دروغى است از پيشينيان‌
و پيش از آن كتاب موسى است كه پيشوا و رحمت بود و اين كتابيست تصديق كننده با آنكه زبانى است عربى تا بيم دهد آنانرا كه ستم كردند و مژده باشد براى نيكوكاران‌
همانا آنانكه گفتند پروردگار ما خدا است پس ايستادگى كردند پس نيست ترسى بر آنان و نه ايشان اندوهگين ميشوند
آنگروه اهل بهشتند جاودانيان در آن بپاداش آنچه بودند كه ميكردند
و سفارش نموديم انسانرا نسبت به پدر و مادرش به نيكى كردن بارور گرديد او را مادرش بكراهت و دشوارى و نهادش بزحمت و دشوارى و باروريش و از شير گرفتنش سى ماه است تا چون برسد بكمال رشد خود و برسد به چهل سال گويد پروردگارا الهام فرما مرا كه شكر كنم نعمت تو را كه انعام فرمودى بر من و بر پدر و مادرم و اينكه بجا آورم كار نيكى كه بپسندى آنرا و مقرّر فرما صلاح را براى من در اولادم همانا من بازگشتم بسوى تو و همانا من از منقادانم.
تفسير
جماعت يهود يا مشركين مكّه باهل ايمان گفتند يا در باره آنها با خودشان صحبت كردند كه اگر ايمان يا قرآن خوب و مفيد بود مردمان‌
----
جلد 4 صفحه 650
فرومايه پست سبقت نميگرفتند بقبول بر ما و گفته‌اند مقصود يهود عبد اللّه بن سلام و امثال او بودند كه اسلام آورده بودند و در آيات سابقه ذكر شد و خداوند در ردّ آنها فرموده چون قابل هدايت نبودند اين سخن را گفتند و پس از اين خواهند گفت قرآن بيش از يك افسانه دروغ قديمى نيست با آنكه قبل از قرآن تورية حضرت موسى پيشوا و مقتدا و نور و رحمت براى مردم بود و فعلا اين قرآن اصول معارفش با آن موافق و تصديق كننده است كتب سماوى قبل را و بزبان عربى فصيح نازل شده براى آنكه بيم دهد ستمكاران را از عذاب و مژده دهد نيكوكاران را بثواب و تخصيص تورية بذكر از بين كتب سماوى شايد بملاحظه بودن روى سخن به يهود باشد يا كثرت افرادشان در عربستان با آنكه مشركين مكّه از آن اعراض نمودند و يهود كاملا بآن عمل ننمودند و كسانيكه در مقام علم موحّد و متوكّل بخدا شدند و در وادى عمل استقامت و ثبات قدم بخرج دادند و منحرف از جادّه شرع نشدند گفته‌اند در آخرت ترس و بيمى از آتيه و حزن و اندوهى از گذشته ندارند و بنظر حقير در دنيا هم ندارند چون كسيكه ميداند خدا را دارد از كه ترس دارد و از چه غم دارد و كلمه ثمّ براى تراخى رتبه عمل از علم است خدا فرموده آنگروه مصاحب و ملازم و مخلّد و مؤبّد در بهشتند به استحقاق جزاى اعمالشان در چند روز دنيا و در ذيل اين آيه شمه‌ئى در سوره حم سجده گذشت و توصيه و سفارش فرمود خداوند در آيات عديده بفرزندان آدم عليه السّلام كه بپدر و مادر خود احسان و نيكى كنند و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه حسنا قرائت فرموده است يعنى براى آن دو كار خوب انجام دهند و شرح اين قسمت در اوائل سوره بقره و غيره گذشته است و چون حقّ مادر ظاهرا زيادتر و رعايت او لازم‌تر است خداوند شمه‌ئى از زحمات او را تذكر داده كه مادر بعنف و مشقّت او را از شش ماه تا نه ماه در شكم خود حمل كرده و بعد از آن بزحمت و سختى او را وضع نموده و بعدا شير داده در دو سال كه با مدّت اقلّ حمل سى ماه ميشود و الّا زيادتر تا آنكه چون بحدّ بلوغ و رشد و كمال جسمى برسد و از آن بكمال عقل و ادراك معانى فائز گردد كه چهل سال است از خدا بخواهد كه توفيق شكر نعمت خود را بر او و بر پدر و مادرش باو بدهد و آنكه موفّق فرمايد او را بأعمال صالحه‌
----
جلد 4 صفحه 651
كه مرضىّ خدا باشد و بخواهد از خدا كه بر نفع او اولاد صالح باو عنايت فرمايد يا پاره‌ئى از اولاد او را بصلاح و تقوى آراسته فرمايد و از معاصى يا ذكر غير خدا توبه كند و منقاد و مطيع اوامر حق باشد و با خلاص در اين راه قدم بردارد و در چند روايت معتبره اين آيات با ولادت حضرت سيد الشهداء (ع) شش ماهه و مقرّر شدن ائمه عليهم السلام در ذريّه او و محزون شدن حضرت زهرا سلام اللّه عليها در حين حمل و وضع آنحضرت از شنيدن خبر شهادتش تطبيق شده و در بعضى تصريح بنزول در باره آنحضرت شده است و در خصال از امام صادق عليه السّلام بلوغ اشدّ بسى و سه سال و تكميل آن بچهل سال تحديد شده و فرموده از چهل و يك سال شروع بنقص ميشود و از پنجاه ببعد مانند كسى است كه در حال جان كندن باشد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أُولئِك‌َ أَصحاب‌ُ الجَنَّةِ خالِدِين‌َ فِيها جَزاءً بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ «14»
‌اينکه‌ محسنين‌ اصحاب‌ بهشت‌ هستند مخلد ‌در‌ ‌آن‌ بهشت‌ ‌که‌ هميشه‌ دائما ابدا ‌در‌ ‌او‌ هستند بسبب‌ جزاء آنچه‌ ‌که‌ بودند عمل‌ ميكردند.
أُولئِك‌َ أَصحاب‌ُ الجَنَّةِ باصطلاح‌ اثبات‌ شي‌ء نفي‌ ‌ما عدا ‌را‌ نمي‌كند زيرا بضرورت‌ دين‌ ثابت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌اگر‌ كسي‌ ‌با‌ ايمان‌ ‌از‌ دنيا رود و ‌لو‌ آلوده‌ بپاره‌اي‌ ‌از‌ معاصي‌ ‌باشد‌ و ‌لو‌ مصداق‌ ‌لا‌ خوف‌ ‌عليهم‌ و ‌لا‌ ‌هم‌ يحزنون‌ نباشد و بپاره‌اي‌ ‌از‌ عقوبات‌ دنيوي‌ ‌ يا ‌ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ گرفتار ‌باشد‌ بالاخره‌ بواسطه‌ ايمانش‌ اهل‌ بهشت‌ مي‌شود.
و ‌اگر‌ بگويي‌: اولئك‌ اصحاب‌ الجنة مفيد انحصار ‌است‌. مي‌گوييم‌:
تصرف‌ ‌در‌ معناي‌ استقامت‌ مي‌كنيم‌ ‌که‌ مراد استقامت‌ ‌در‌ عقايد ‌باشد‌ ‌که‌ مرادف‌ ‌با‌
جلد 16 - صفحه 144
ايمان‌ ‌است‌ و اللّه‌ العالم‌.
خالِدِين‌َ فِيها ‌هر‌ ‌که‌ وارد بهشت‌ شد ديگر بيرون‌ رفتن‌ و تمام‌ شدن‌ ندارد.
جَزاءً بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ ‌يعني‌ قابليت‌ تفضل‌ الهي‌ پيدا مي‌كنند نه‌ طلبكار باشند و البته‌ حسب‌ الوعده‌ خداوند تخلف‌ نميكند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 14)- و در این آیه مهمترین بشارت را به موحدان نیکو کار می‌دهد و می‌فرماید: «آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن می‌مانند» (أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها).
«این به پاداش اعمالی است که انجام می‌دادند» (جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس