۱۵٬۹۷۷
ویرایش
| خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
==آيات ۸۹ ۹۳ بقره == | ==آيات ۸۹ ۹۳ بقره == | ||
وَ لَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَ كانُوا مِن قَبْلُ يَستَفْتِحُونَ عَلى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلى الْكَافِرِينَ(۸۹) | وَ لَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَ كانُوا مِن قَبْلُ يَستَفْتِحُونَ عَلى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلى الْكَافِرِينَ(۸۹) | ||
بِئْسمَا اشترَوْا بِهِ أَنفُسهُمْ أَن يَكفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَن يُنزِّلَ اللَّهُ مِن فَضلِهِ عَلى مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُو بِغَضبٍ عَلى غَضبٍ وَ لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ(۹۰) | بِئْسمَا اشترَوْا بِهِ أَنفُسهُمْ أَن يَكفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَن يُنزِّلَ اللَّهُ مِن فَضلِهِ عَلى مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُو بِغَضبٍ عَلى غَضبٍ وَ لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ(۹۰) | ||
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ ءَامِنُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصدِّقاً لِّمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللَّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(۹۱) | وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ ءَامِنُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصدِّقاً لِّمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللَّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(۹۱) | ||
وَ لَقَدْ جَاءَكم مُّوسى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتخَذْتمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظالِمُونَ(۹۲) | وَ لَقَدْ جَاءَكم مُّوسى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتخَذْتمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظالِمُونَ(۹۲) | ||
وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَكمُ الطورَ خُذُوا مَا ءَاتَيْنَاكم بِقُوَّةٍ وَ اسمَعُوا قَالُوا سمِعْنَا وَ عَصيْنَا وَ أُشرِبُوا فى قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكفْرِهِمْ قُلْ بِئْسمَا يَأْمُرُكم بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(۹۳) | وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَكمُ الطورَ خُذُوا مَا ءَاتَيْنَاكم بِقُوَّةٍ وَ اسمَعُوا قَالُوا سمِعْنَا وَ عَصيْنَا وَ أُشرِبُوا فى قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكفْرِهِمْ قُلْ بِئْسمَا يَأْمُرُكم بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(۹۳) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۳۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۳۴ </center> | ||
| خط ۱۱۵: | خط ۱۱۹: | ||
و چون كتابى از نزد خدا بيامدشان ، كتابيكه كتاب آسمانيشان را تصديق ميكرد، و قبلا هم عليه كفار آرزوى آمدنش مى كردند تكذيبش كردند آرى بعد از آمدن كتابى كه آن را مى شناختند بدان كفر ورزيدند پس لعنت خدا بر كافران (۸۹) | و چون كتابى از نزد خدا بيامدشان ، كتابيكه كتاب آسمانيشان را تصديق ميكرد، و قبلا هم عليه كفار آرزوى آمدنش مى كردند تكذيبش كردند آرى بعد از آمدن كتابى كه آن را مى شناختند بدان كفر ورزيدند پس لعنت خدا بر كافران (۸۹) | ||
راستى خود را با بد چيزى معامله كردند خود را دادند و در مقابل اين را گرفتند كه از در حسد بآنچه خدا نازل كرده كفر بورزند، كه چرا خدا از فضل خود بر هر كس از بندگانش بخواهد نازل مى كند؟ در نتيجه از آن آرزو و ساعت شمارى كه نسبت به آمدن قرآن داشتند برگشتند و خشمى بالاى خشم ديگرشان شد تازه اين نتيجه دنيائى كفر است و كافران عذابى خوار كننده دارند (۹۰) | راستى خود را با بد چيزى معامله كردند خود را دادند و در مقابل اين را گرفتند كه از در حسد بآنچه خدا نازل كرده كفر بورزند، كه چرا خدا از فضل خود بر هر كس از بندگانش بخواهد نازل مى كند؟ در نتيجه از آن آرزو و ساعت شمارى كه نسبت به آمدن قرآن داشتند برگشتند و خشمى بالاى خشم ديگرشان شد تازه اين نتيجه دنيائى كفر است و كافران عذابى خوار كننده دارند (۹۰) | ||
و چون بايشان گفته شود بآنچه خدا نازل كرده ايمان بياوريد گويند ما بآنچه بر خودمان نازل شده ايمان داريم و بغير آن كفر مى ورزند با اينكه غير آن ، هم حق است و هم تصديق كننده كتاب است بگو اگر بآنچه بر خودتان نازل شده ايمان داشتيد پس چرا انبياء خدا را كشتيد؟ (۹۱) | و چون بايشان گفته شود بآنچه خدا نازل كرده ايمان بياوريد گويند ما بآنچه بر خودمان نازل شده ايمان داريم و بغير آن كفر مى ورزند با اينكه غير آن ، هم حق است و هم تصديق كننده كتاب است بگو اگر بآنچه بر خودتان نازل شده ايمان داشتيد پس چرا انبياء خدا را كشتيد؟ (۹۱) | ||
مگر اين موسى نبود كه آنهمه معجزه براى شما آورد و در آخر بعد از غيبت او گوساله را خداى خود از در ستمگرى گرفتيد (۹۲) | مگر اين موسى نبود كه آنهمه معجزه براى شما آورد و در آخر بعد از غيبت او گوساله را خداى خود از در ستمگرى گرفتيد (۹۲) | ||
و مگر اين شما نبوديد كه از شما ميثاق گرفتيم و طور را بر بالاى سرتان نگه داشتيم كه آنچه بشما داده ايم محكم بگيريد و بشنويد با اين حال نياكان شما گفتند: شنيديم ولى زير بار نمى رويم و علاقه بگوساله در دلهاشان جاى گير شد بخاطر اينكه كافر شدند بگو چه بد دستوريست كه ايمان شما بشما ميدهد اگر براستى مؤ من باشيد (۹۳) | و مگر اين شما نبوديد كه از شما ميثاق گرفتيم و طور را بر بالاى سرتان نگه داشتيم كه آنچه بشما داده ايم محكم بگيريد و بشنويد با اين حال نياكان شما گفتند: شنيديم ولى زير بار نمى رويم و علاقه بگوساله در دلهاشان جاى گير شد بخاطر اينكه كافر شدند بگو چه بد دستوريست كه ايمان شما بشما ميدهد اگر براستى مؤ من باشيد (۹۳) | ||
<span id='link344'><span> | <span id='link344'><span> | ||
| خط ۱۴۴: | خط ۱۵۲: | ||
قل بئسما ياءمركم به ايمانكم ... (اين جمله بمنزله اخذ نتيجه از ايرادهائى است كه بايشان كرد، از كشتن انبياء، و كفر بموسى ، و استكبار در بلند شدن كوه طور باعلام نافرمانى ، كه علاوه بر نتيجه گيرى استهزاء بايشان نيز هست مى فرمايد: (چه بد دستوراتى بشما مى دهد اين ايمان شما، و عجب ايمانى است كه اثرش كشتن انبياء، و كفر بموسى و غيره است ، مترجم ) | قل بئسما ياءمركم به ايمانكم ... (اين جمله بمنزله اخذ نتيجه از ايرادهائى است كه بايشان كرد، از كشتن انبياء، و كفر بموسى ، و استكبار در بلند شدن كوه طور باعلام نافرمانى ، كه علاوه بر نتيجه گيرى استهزاء بايشان نيز هست مى فرمايد: (چه بد دستوراتى بشما مى دهد اين ايمان شما، و عجب ايمانى است كه اثرش كشتن انبياء، و كفر بموسى و غيره است ، مترجم ) | ||
<span id='link345'><span> | <span id='link345'><span> | ||
==بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته ) == | ==بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته ) == | ||
در تفسير عياشى از امام صادق (ع ) روايت آورده كه در تفسير جمله : «'''ولما جائهم كتاب من عند اللّه مصدق '''» الخ ، فرمود يهوديان در كتب خود خوانده بودند كه محمد (ص ) رسولخدا است ، و محل هجرتش ما بين دو كوه «'''عير'''» و «'''احد'''» است ، پس از بلاد خود كوچ كردند، تا آن محل را پيدا كنند، لاجرم بكوهى رسيدند كه آنرا حداد مى گفتند، با خود گفتند: لابد اين همان «'''احد'''» است ، چون «'''حداد'''» و «'''احد'''» يكى است ، پس پيرامون آن كوه متفرق شدند بعض از آنان در «'''تيماء'''» (بين خيبر و مدينه )، و بعض ديگر در «'''فدك '''»، و بعضى در «'''خيبر'''» منزل گزيدند، اين بود تا وقتى كه بعضى از يهوديان «'''تيماء'''» هوس كردند به ديدن بعضى از برادران خود بروند، در همين بين مردى اعرابى از قبيله «'''قيس '''» مى گذشت ، شتران او را كرايه كردند، او گفت : من شما را از ما بين «'''عير'''» و «'''احد'''» مى برم ، گفتند: پس هر وقت بآن محل رسيدى ، بما اطلاع بده . | در تفسير عياشى از امام صادق (ع ) روايت آورده كه در تفسير جمله : «'''ولما جائهم كتاب من عند اللّه مصدق '''» الخ ، فرمود يهوديان در كتب خود خوانده بودند كه محمد (ص ) رسولخدا است ، و محل هجرتش ما بين دو كوه «'''عير'''» و «'''احد'''» است ، پس از بلاد خود كوچ كردند، تا آن محل را پيدا كنند، لاجرم بكوهى رسيدند كه آنرا حداد مى گفتند، با خود گفتند: لابد اين همان «'''احد'''» است ، چون «'''حداد'''» و «'''احد'''» يكى است ، پس پيرامون آن كوه متفرق شدند بعض از آنان در «'''تيماء'''» (بين خيبر و مدينه )، و بعض ديگر در «'''فدك '''»، و بعضى در «'''خيبر'''» منزل گزيدند، اين بود تا وقتى كه بعضى از يهوديان «'''تيماء'''» هوس كردند به ديدن بعضى از برادران خود بروند، در همين بين مردى اعرابى از قبيله «'''قيس '''» مى گذشت ، شتران او را كرايه كردند، او گفت : من شما را از ما بين «'''عير'''» و «'''احد'''» مى برم ، گفتند: پس هر وقت بآن محل رسيدى ، بما اطلاع بده . | ||
ویرایش