گمنام

تفسیر:نمونه جلد۲ بخش۷۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:نمونه جلد۲ بخش۷۱ | بعدی = تفسیر:نمونه جلد۲ بخش۷۳}}
__TOC__
__TOC__


خط ۷: خط ۹:
<span id='link238'><span>
<span id='link238'><span>
==آيه و ترجمه ==
==آيه و ترجمه ==
أَوْ كالَّذِى مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِىَ خَاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِهَا قَالَ أَنى يُحْىِ هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كمْ لَبِثْت قَالَ لَبِثْت يَوْماً أَوْ بَعْض يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْت مِائَةَ عَامٍ فَانظرْ إِلى طعَامِك وَ شرَبِك لَمْ يَتَسنَّهْ وَ انظرْ إِلى حِمَارِك وَ لِنَجْعَلَك ءَايَةً لِّلنَّاسِ وَ انظرْ إِلى الْعِظامِ كيْف نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَينَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ(۲۵۹)
أَوْ كالَّذِى مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِىَ خَاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِهَا قَالَ أَنى يُحْىِ هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كمْ لَبِثْت قَالَ لَبِثْت يَوْماً أَوْ بَعْض يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْت مِائَةَ عَامٍ فَانظرْ إِلى طعَامِك وَ شرَبِك لَمْ يَتَسنَّهْ وَ انظرْ إِلى حِمَارِك وَ لِنَجْعَلَك ءَايَةً لِّلنَّاسِ وَ انظرْ إِلى الْعِظامِ كيْف نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَينَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ(۲۵۹)
ترجمه :
ترجمه :
۲۵۹ - يا همانند كسى كه از كنار يك آبادى (ويران شده ) عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن ، به روى سقفها فرو ريخته بود، (و اجساد و استخوانهاى اهل آن ، در هر سو پراكنده بود، او با خود) گفت : «'''چگونه خدا اينها را پس از مرگ ، زنده مى كند؟!'''» (در اين هنگام ،) خدا او را يكصد سال مى راند، سپس زنده كرد، و به او گفت : «'''چه قدر درنگ كردى ؟'''» گفت : «'''يك روز، يا بخشى از يك روز'''». فرمود: ((نه ، بلكه يكصد سال درنگ كردى ! نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى ، با گذشت سالها) هيچگونه تغيير نيافته است ! (خدايى كه يك چنين مواد فاسد شدنى را در طول اين مدت ، حفظ كرده ، بر همه چيز قادر است !) ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده ! اين زنده شدن تو پس از مرگ ، هم براى اطمينان خاطر توست ، و هم ) براى اينكه تو را نشانهاى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهيم . (اكنون ) به استخوانها (ى مركب سوارى خود) نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته ، به هم پيوند مى دهيم ، و گوشت بر آن مى پوشانيم !)) هنگامى كه (اين حقايق ) بر او آشكار شد، گفت : «'''مى دانم خدا بر هر كارى توانا است '''».
۲۵۹ - يا همانند كسى كه از كنار يك آبادى (ويران شده ) عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن ، به روى سقفها فرو ريخته بود، (و اجساد و استخوانهاى اهل آن ، در هر سو پراكنده بود، او با خود) گفت : «'''چگونه خدا اينها را پس از مرگ ، زنده مى كند؟!'''» (در اين هنگام ،) خدا او را يكصد سال مى راند، سپس زنده كرد، و به او گفت : «'''چه قدر درنگ كردى ؟'''» گفت : «'''يك روز، يا بخشى از يك روز'''». فرمود: ((نه ، بلكه يكصد سال درنگ كردى ! نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى ، با گذشت سالها) هيچگونه تغيير نيافته است ! (خدايى كه يك چنين مواد فاسد شدنى را در طول اين مدت ، حفظ كرده ، بر همه چيز قادر است !) ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده ! اين زنده شدن تو پس از مرگ ، هم براى اطمينان خاطر توست ، و هم ) براى اينكه تو را نشانهاى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهيم . (اكنون ) به استخوانها (ى مركب سوارى خود) نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته ، به هم پيوند مى دهيم ، و گوشت بر آن مى پوشانيم !)) هنگامى كه (اين حقايق ) بر او آشكار شد، گفت : «'''مى دانم خدا بر هر كارى توانا است '''».
خط ۶۱: خط ۶۳:
<span id='link241'><span>
<span id='link241'><span>
==آيه و ترجمه ==
==آيه و ترجمه ==
وَ إِذْ قَالَ إِبْرَهِيمُ رَب أَرِنى كيْف تُحْىِ الْمَوْتى قَالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلى وَ لَكِن لِّيَطمَئنَّ قَلْبى قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطيرِ فَصرْهُنَّ إِلَيْك ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كلِّ جَبَلٍ مِّنهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَك سعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(۲۶۰)
وَ إِذْ قَالَ إِبْرَهِيمُ رَب أَرِنى كيْف تُحْىِ الْمَوْتى قَالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلى وَ لَكِن لِّيَطمَئنَّ قَلْبى قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطيرِ فَصرْهُنَّ إِلَيْك ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كلِّ جَبَلٍ مِّنهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَك سعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(۲۶۰)
ترجمه :
ترجمه :
۲۶۰ - و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت : «'''خدايا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده ميكنى ؟'''» فرمود: «'''مگر ايمان نياوردهاى ؟!'''» عرض كرد: «'''آرى ، ولى مى خواهم قلبم آرامش ‍ يابد'''».
۲۶۰ - و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت : «'''خدايا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده ميكنى ؟'''» فرمود: «'''مگر ايمان نياوردهاى ؟!'''» عرض كرد: «'''آرى ، ولى مى خواهم قلبم آرامش ‍ يابد'''».
خط ۱۴۱: خط ۱۴۳:
با توجه به آنچه گفتيم روشن مى شود كه مساله معاد جسمانى با همين بدن هيچگونه اشكالى توليد نمى كند و نيازى به توجيه آياتى كه صريحا اين مطلب را ثابت كرده است نداريم .
با توجه به آنچه گفتيم روشن مى شود كه مساله معاد جسمانى با همين بدن هيچگونه اشكالى توليد نمى كند و نيازى به توجيه آياتى كه صريحا اين مطلب را ثابت كرده است نداريم .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:نمونه جلد۲ بخش۷۱ | بعدی = تفسیر:نمونه جلد۲ بخش۷۳}}


[[رده:تفسیر نمونه]]
[[رده:تفسیر نمونه]]
۸٬۹۳۳

ویرایش