التغابن ١٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::إِلٰه|إِلٰهَ‌]] [[کلمه غیر ربط::إِلٰه| ]] [[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این کلمه::إِلاّ|إِلاَّ]] [[شامل این ریشه::الا| ]][[شامل این کلمه::هُو|هُوَ]] [[شامل این ریشه::هو| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::فَلْيَتَوَکّل|فَلْيَتَوَکَّلِ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَلْيَتَوَکّل| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این ریشه::وکل‌| ]][[ریشه غیر ربط::وکل‌| ]][[شامل این کلمه::الْمُؤْمِنُون|الْمُؤْمِنُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْمُؤْمِنُون| ]] [[شامل این ریشه::امن‌| ]][[ریشه غیر ربط::امن‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::إِلٰه|إِلٰهَ‌]] [[کلمه غیر ربط::إِلٰه| ]] [[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این کلمه::إِلاّ|إِلاَّ]] [[شامل این ریشه::الا| ]][[شامل این کلمه::هُو|هُوَ]] [[شامل این ریشه::هو| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::فَلْيَتَوَکّل|فَلْيَتَوَکَّلِ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَلْيَتَوَکّل| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این ریشه::وکل‌| ]][[ریشه غیر ربط::وکل‌| ]][[شامل این کلمه::الْمُؤْمِنُون|الْمُؤْمِنُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْمُؤْمِنُون| ]] [[شامل این ریشه::امن‌| ]][[ریشه غیر ربط::امن‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|اللَّهُ‌ لاَ إِلٰهَ‌ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى‌ اللَّهِ‌ فَلْيَتَوَکَّلِ‌ الْمُؤْمِنُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=خدا(ست که) جز او معبودی نیست. پس مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.
|-|صادقی تهرانی=خدا(ست که) جز او معبودی نیست. پس مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.
|-|معزی=خداوند نیست خدائی جز او و بر خدا باید توکّل کنند مؤمنان‌
|-|معزی=خداوند نیست خدائی جز او و بر خدا باید توکّل کنند مؤمنان‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Allah, there is no god but He; and in Allah let the believers put their trust.</div>
{{آيه | سوره = سوره التغابن | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::13|١٣]] | قبلی = التغابن ١٢ | بعدی = التغابن ١٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::10|١٠]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/064013.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/064013.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره التغابن | نزول = [[نازل شده در سال::8|٨ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::13|١٣]] | قبلی = التغابن ١٢ | بعدی = التغابن ١٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::10|١٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«فَلْیَتَوَکَّلِ»: باید توکّل کنند.
«فَلْیَتَوَکَّلِ»: باید توکّل کنند.
خط ۳۱: خط ۳۹:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link342 | آيات ۱۱ - ۱۸، سوره تغابن]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link343 | مقصود از اذن كه فرمود هيچ مصيبتى نمى رسد مگر به اذن اذن تكوينى است نه اذنلفظى و نه اذن تشريعى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link342 | آيات ۱۱ - ۱۸  سوره تغابن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link344 | مفاد جمله : ((و من يؤ من بالله يهد قلبه )) و رابطه بين اعتقاد به عموميت علم و مشيت خدابا سكون و آرامش قلبى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link343 | مقصود از اذن كه: «هيچ مصيبتى نمى رسد، مگر به اذن خدا»، چیست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link345 | اطاعت رسول (ص ) اطاعت خدا و نافرمانيش نافرمانى او است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link345 | اطاعت رسول «ص»، اطاعت خدا و نافرمانی اش، نافرمانى خداست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link346 | بيان اينكه اطاعت يك نحوه عبوديت است و فقط بايد از خدا و فرستاده اش اطاعت شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link347 | ايمان و عمل صالح، نوعی از توكل بر خداست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link347 | ايمان به خدا و اطاعت او يك نوع توكل بر او است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link348 | مقصود از اين كه فرمود: «برخى از همسران و فرزندانتان دشمن شمايند»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۹#link348 | مقصود از اينكه خطاب به مؤ منين فرمود: برخى از همسران و فرزندانتان دشمن شمايند،از آنان برحذر باشيد و....]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link349 | معناى اين كه فرمود: «فَاتَّقُوا الله مَا استَطَعتُم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link349 | معناى اينكه فرمود:((فاتقوا الله ما استطعتم )) و جمع آن با آيه ((اتقوا الله حقتقاته ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link350 | معناى جمله: «وَ أنفِقُوا خَيراً لِأنفُسِكُم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link350 | معناى جمله : ((وانفقوا خيرا لانفسكم )) و وجه منصوب بودن كلمه ((خيرا))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link351 | بحث روايتى: روایتی در باره آیه: «إنّ مِن أزوَاجِكُم وَ أولادِكُم عَدُوّاً لَكُم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link351 | روايتى درباره دشمن بودن بعضى از همسران و فرزندان مؤ منين ونزول آيه : ((ان من ازواجكم و اولاد كم عدوا لكم ....))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link352 | اشكال وارد بر چند روايت حاكى از اينكه پيامبر(ص ) راجع به حب خود حسنين را آيه((انما اموالكم و اولادكم فتنه )) را قرائت نموده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link353 | روايتى در ذيل آيه ((اتقوا الله حق تقاته )) و ((انقوا الله ما استطعتم )) و روايتىدرباره بخل ورزيدن]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۰#link91 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۰#link91 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «13»
خداوند، معبودى است كه جز او معبود ديگرى نيست؛ و مؤمنان تنها بر او توكّل كنند.
===نکته ها===
در اين آيه به جاى آنكه بفرمايد: «اطيعوا الله و الرسول»، مى‌فرمايد: «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ»، يعنى كلمه اطاعت تكرار مى‌شود. زيرا بين اين دو اطاعت تفاوت است، اطاعت از خداوند در فرمان‌هاى ثابت است و اطاعت از رسول، در امورى است كه به عنوان حاكم اسلامى صادر مى‌كند.
پيامبر معصوم است، چون فرمان به اطاعت بى قيد و شرط از غير معصوم، در حقيقت فرمان به انجام گناه است.
عبارت‌ «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» را هم مى‌توان به معناى نفى وجود هر معبودى جز خداوند و هم نفى شايستگى هر معبودى جز او دانست.
===پیام ها===
1- اطاعت از خداوند بايد همراه با اطاعت از رهبر آسمانى باشد. «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ»
2- انسان، آزاد آفريده شده است، هم قدرت دارد سرپيچى كند و هم مى‌تواند اطاعت كند. أَطِيعُوا اللَّهَ‌ ... فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ‌
3- مُبلّغ نبايد انتظار پذيرش و پيروى همه مردم را داشته باشد. فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ‌ ...
4- گرچه بعضى سرپيچى كنند، اما پيامبر وابسته به خداست و خداوند حامى اوست. «رَسُولِنَا»
5- پيامبران الهى، حق اجبار مردم را ندارند، فقط مسئول ابلاغ هستند. «فَإِنَّما عَلى‌ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ»
6- اگر انسان به وظيفه خود عمل كند، نبايد روى گردانى مردم سبب دلسردى يا
جلد 10 - صفحه 85
نگرانى او شود. «فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّما عَلى‌ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ»
7- تبليغ دين بايد آشكار و شفاف باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»
8- اطاعت، تنها شايسته معبود حقيقى است. أَطِيعُوا اللَّهَ‌ ... اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ
9- لازمه‌ى يكتاپرستى، توكّل به خداوند يكتاست. اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ‌ ...
10- نشانه ايمان واقعى، توكّل بر خداست. «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»
11- در همه امور بايد به خداوند توكّل نمود. «فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» به صورت مطلق آمده است.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «13»
اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: خداى به حق اوست، نيست هيچ معبودى سزاوار پرستش و ستايش مگر ذات يگانه او، وَ عَلَى اللَّهِ‌: و بر خدا، نه بر غير او، فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ‌: پس بايد توكل كنند مؤمنان، زيرا ايمان، متضمن اعتقاد است به آنكه جميع خيرها از او است. مقتضى دارد كه كار را به او واگذارند و در كفايت مهمات، تكيه بر كرم او نمايند.
تنبيه: يكى از صفات مؤمن، توكل است:
محقق طوسى رحمه اللّه فرمايد: توكل واگذارى بنده است آنچه از او صادر شود و بر او وارد گردد، بر خداى تعالى، به جهت علم او به آنكه ذات سبحانى اقوى و اقدر است و بجا آورد آن را بر وجه احسن و اكمل. پس راضى و تسليم گردد به آنچه او بجا آورد با كمال اطمينان.
در احاديث معراجيه- حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمايد:
گفتم پروردگارا كدام اعمال افضل است؟ فقال اللّه عزّ و جل: ليس شي‌ء عندى افضل من التّوكّل علىّ و الرّضا بما قسمت. فرمود خداى عز و جل: نيست چيزى نزد من افضل از توكل بر من، و رضا به آنچه قسمت نمودم.
2- در كافى- حضرت صادق عليه السّلام: قال: انّ العزّ و الغنى يجولان‌
جلد 13 - صفحه 199
فاذا ظفرا بموضع التّوكّل اوطنا «1». فرمود: عزت و بى‌نيازى جولان كنند، پس هرگاه ظفر يابند به محلّ توكل توطّن نمايند.
3- امالى- ابن بابويه رحمه اللّه- فرمود رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: قال اللّه تعالى: يابن آدم اطعنى فيما امرتك و لا تعلمنى ما يصلحك. «2» فرمود خداى تعالى: اى پسر آدم اطاعت كن مرا در آنچه امر نمودم تو را، و تعليم منما مرا آنچه اصلاح كند تو را.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ «11» وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّما عَلى‌ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ «12» اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «13» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «14» إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ «15»
فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «16» إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ «17» عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «18»
----
جلد 5 صفحه 216
ترجمه‌
نميرسد هيچ مصيبتى مگر باذن خدا و هر كه ايمان آورد بخدا راهنمائى ميكند دلش را و خدا بهمه چيز دانا است‌
و اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيغمبر را پس اگر روى بگردانيد پس جز اين نيست كه بر عهده فرستاده ما رسانيدن آشكار است‌
خداوند نيست معبود بحقّى مگر او و بر خدا پس بايد توكّل كنند گروندگان‌
اى كسانيكه ايمان آورديد همانا بعضى از زنان و فرزندان شما دشمنند براى شما پس حذر كنيد از آنان و اگر عفو كنيد و در گذريد و بپوشانيد پس همانا خدا آمرزنده مهربانست‌
جز اين نيست كه مالها و فرزندانتان آزمايش است براى شما و خدا نزد او مزد بزرگ است‌
پس بترسيد از خداوند هر قدر ميتوانيد و بشنويد و اطاعت كنيد و انفاق نمائيد كه بهتر باشد براى خود شما و هر كه نگاهداشته شود از بخل نفس خود پس آن جماعت آنان رستگارانند
اگر قرض دهيد بخدا قرضى نيكو زياده ميگرداند آنرا براى شما و ميآمرزد شما را و خداوند شكرپذير بردبار است‌
داناى پنهان و آشكار ارجمند درست كار است.
تفسير
تمام امور عالم بتقدير و مشيّت الهى جارى است و از آن جمله مصيبت و بلا است كه باولياء خدا ميرسد بدستور او ولى چون مؤمن ايمان بخدا دارد و ميداند هر چه از او ميرسد خير و صلاح است خداوند دل او را هدايت بصبر و سكون فرموده و نگهدارى ميفرمايد از جزع و بى‌صبرى و تشويش و علم خداوند احاطه دارد بتمام اشياء و مصالح و مفاسد امور و قلوب بندگان و آنچه در آنها جاى دارد از ايمان و بردبارى و رضا و تسليم بمقدّرات بارى و مردم بايد اطاعت نمايند اوامر خدا و پيغمبر را چون بر نفع خودشان ميباشد و در صورت اعراض و تخلّف ضرر بر خودشان وارد شده نه بر خدا و پيغمبر زيرا معلوم است ذات اقدس الهى منزّه است‌
----
جلد 5 صفحه 217
از عروض عوارض و وظيفه پيغمبر هم جز ابلاغ احكام نيست كه انجام داده و از لوازم ايمان بخداوند يگانه جامع صفات كماليّه توكل باو است كه آن عبارت است از رضا بتقدير و اطمينان بتدبير و تفويض امور باو و مستفاد از نقل قمّى ره از امام باقر عليه السّلام آنستكه بعد از هجرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از مكّه بمدينه مسلمانانى كه ميخواستند به تبع آنحضرت هجرت نمايند مبتلا بممانعت زنان و فرزندان ميشدند بعضى از آنان اطاعت ميكردند و توقف مينمودند پس خداوند آن بعض را تحذير فرمود و منع از اطاعت آنها و بعضى آنانرا ميگذاشتند و هجرت مينمودند و ميگفتند اگر با ما نيائيد ما ديگر نگهدار شما نيستيم و آنها بعدا ميآمدند و خداوند امر فرمود بنگهدارى و عفو و اغماض از خطاى آنها و ظاهر آيه شريفه كه شأن نزول آن ذكر شد اخبار از امر عادى نوعى است كه بيشتر زنان و فرزندان در دل طالب مرگ شوهران و پدران خودشانند چون اگر آنها متموّل باشند مايلند بمردن آنها و بردن ارث و اگر فقير باشند مايلند برفع رحمتشان و كمتر زن و فرزندى است كه علاقه بوجود و ثواب خدمت شوهر و پدر خود را داشته باشد لذا بايد از مكر و اطاعت آنها در حذر و بر كنار بود و اگر از آنان خلاف وظيفه نسبت و رسم مودّت چيزى بروز نمود بعفو و اغماض و خطاپوشى بايد از آن درگذشت و متّصف بصفات الهى كه از آن جمله مغفرت و رحمت است شد و جز اين نيست كه اموال و اولاد امتحان و آزمايش است براى مردم از جانب خداوند تا معلوم شود بر خودشان و خلق كه تا چه اندازه در محبّت و اطاعت خداوند پابرجا و ثابتند اگر از مال و اولاد در راه خدا صرف نظر نمودند محبّت و اطاعت آنها نسبت بخدا ثابت ميشود و الّا فلا و بر فرض ثبوت اجر الهى براى آنها بزرگتر و برتر است از آثار خيريّه زن و فرزند و تمام دنيا و ما فيها و شايد مراد از فتنه ابتلاء بزن و فرزند و انصراف از ذكر خدا باشد چنانچه در مجمع نقل نموده كه روزى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مشغول بخطبه خواندن بود كه حسن و حسين عليهما السلام وارد شدند با دو پيراهن سرخ كه در بر داشتند و راه ميرفتند و بزمين مى‌افتادند پس پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از منبر بزير آمد و گرفت آندو را و در كنار خود بر منبر جاى داد و
----
جلد 5 صفحه 218
فرمود خداوند تعالى راست فرموده انّما اموالكم و اولادكم فتنه من نظر باين دو كودك نمودم كه راه ميروند و مى‌افتند صبر ننمودم و سخن خود را قطع كردم و ثانيا مشغول بخطبه شد و در نهج البلاغه است كه نگوئيد خدايا پناه مى‌برم من بتو از فتنه چون كسى نيست كه گرفتار فتنه نباشد كسيكه ميخواهد پناه بخدا ببرد بايد پناه ببرد از فتنه‌هائى كه موجب گمراهى ميشود چون خداوند فرموده و بدانيد جز اين نيست كه اموال و اولاد شما فتنه است و هر كس بايد بقدر استطاعت و تمكّن خود سعى نمايد در تحصيل تقوى و پرهيزكارى و خدا ترسى باستماع مواعظ قرآنيه و اطاعت اوامر الهيّه و انفاق مال خود در راه خدا كه مطلق خيرات است و نتيجه باقيه آن بخود شخص عايد ميشود در دنيا و آخرت و كلمه خيرا محتمل است صفت انفاقا مقدّر باشد و محتمل است خبر يكون باشد كه محذوف شده و ميشود مفعول أنفقوا باشد چون خير در كلام الهى بر مال اطلاق شده و بهترين اموال آن مالى است كه در تحصيل رضاى خدا صرف شود و كسانيكه محفوظ بمانند از بخل نفس خودشان براى اعتياد به انفاق اگر چه بتدريج باشد و باداء اقلّ واجب از حقوق الهى آنان اهل نجات و فوز و فلاح خواهند بود در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه زكوة مال خود را ادا نمايد از بخل نفس خود محفوظ مانده است و صرف مال در راهى كه خداوند بآن امر فرموده مانند آنستكه آنمال را بخدا قرض داده و عوض آنرا از خدا ميخواهد و خوبى آن بخلوص نيّت و افضليّت جهت و رجاء حيات و عدم ترقّب ممات و امثال اينها است و خدا عوض آنرا از ده برابر تا هفتصد برابر و بيشتر زياد ميكند و باو مسترد ميفرمايد در دنيا و آخرت و ميآمرزد او را ببركت انفاق چون خدا شكرپذير است باين معنى كه جزاى شكر را بنحو اكمل عطا خواهد فرمود و مى‌بخشد زياد را در مقابل كم و بردبار است كه تعجيل در عقوبت نميكند و آگاه است از تمام امور چه مخفى باشد چه آشكار و چه محسوس باشد و چه معقول و چه موجود باشد و چه معدوم و
----
جلد 5 صفحه 219
ارجمند و توانا و غالب و قاهر است و نيز دانا و محكم كار و درست كردار است و قدرت و علمش بى‌پايان است در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره تغابن را در نماز واجب خود بخواند شفيع او باشد در روز قيامت و شاهد عدلى شود براى او كه شهادتش قبول است پس از او جدا نميشود تا داخل كند او را در بهشت و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
----
جلد 5 صفحه 220
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
اللّه‌ُ لا إِله‌َ إِلاّ هُوَ وَ عَلَي‌ اللّه‌ِ فَليَتَوَكَّل‌ِ المُؤمِنُون‌َ «13»
خداوند ‌که‌ نيست‌ خدايي‌ ‌غير‌ ‌او‌ و ‌بر‌ خداي‌ متعال‌ ‌پس‌ بايد توكل‌ كنند مؤمنين‌ اللّه‌ُ اسم‌ ذات‌ مستجمع‌ جميع‌ كمالات‌ و منزه‌ ‌از‌ جميع‌ عيوب‌ ‌است‌، و گفتند اسماء ذات‌ سه‌ ‌است‌ اللّه‌، حق‌، ‌هو‌. و حق‌ اشاره‌ بمقام‌ واجب‌ الوجودي‌ ‌است‌ و ‌هو‌ اشاره‌ بمقام‌ غيب‌ الغيوبي‌ ‌است‌ و بقيه اسماء الحسني‌ اسماء صفات‌ و افعال‌ ‌او‌ ‌است‌ مثل‌ عالم‌ قادر حي‌ و مثل‌ خالق‌ و رازق‌ و رحيم‌ و رحمن‌ و امثال‌ اينها ‌که‌ ميفرمايد: وَ لِلّه‌ِ الأَسماءُ الحُسني‌ فَادعُوه‌ُ بِها اعراف‌ آيه 180.
لا إِله‌َ إِلّا هُوَ كلمه توحيد و اول‌ كلمه اسلام‌ و دين‌ و گفتيم‌: ‌اينکه‌ كلمه سه‌ مفاد دارد
جلد 17 - صفحه 44
مطابقي‌ التزامي‌ اقتضايي‌، مطابقي‌ توحيد عبادتي‌ ‌است‌، التزامي‌ ساير اقسام‌ توحيد، اقتضايي‌ معتقد بجميع‌ عقايد حقه‌.
وَ عَلَي‌ اللّه‌ِ فَليَتَوَكَّل‌ِ المُؤمِنُون‌َ توكل‌ ‌از‌ شئون‌ توحيد افعالي‌ ‌است‌ ‌که‌ تمام‌ امور ‌به‌ يد قدرت‌ ‌او‌ ‌است‌ و ‌تا‌ مشيت‌ ‌او‌ تعلق‌ نگيرد هيچ‌ امري‌ واقع‌ نميشود.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 13)- در این آیه اشاره به مسأله توحید در عبودیت می‌کند که به منزله دلیلی برای وجوب اطاعت است، می‌فرماید: «خداوند (کسی است که) هیچ معبودی جز او نیست» (الله لا اله الا هو).
«مؤمنان باید فقط بر او توکل کنند» (و علی الله فلیتوکل المؤمنون).
غیر از او هیچ کس شایسته عبودیت نیست، چرا که مالکیت و قدرت و علم و غنا، همه از آن اوست، و دیگران هر چه دارند، از او دارند. و به همین دلیل نباید در برابر غیر او سر تسلیم و تعظیم فرود آورند و نیز به همین دلیل برای حل هرگونه مشکل باید از او مدد گیرند و فقط بر او توکل کنند.
ج5، ص205
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۸۵: خط ۲۵۸:
[[رده:اطاعت از خدا]][[رده:اطاعت از معبودراستین]][[رده:نشانه هاى ایمان]][[رده:توحید عبادى]][[رده:توصیه به توکل]][[رده:توکل بر خدا]][[رده:جهان بینى توحیدى]][[رده:اختصاصات خدا]][[رده:توصیه هاى خدا]][[رده:توصیه به مؤمنان]]
[[رده:اطاعت از خدا]][[رده:اطاعت از معبودراستین]][[رده:نشانه هاى ایمان]][[رده:توحید عبادى]][[رده:توصیه به توکل]][[رده:توکل بر خدا]][[رده:جهان بینى توحیدى]][[رده:اختصاصات خدا]][[رده:توصیه هاى خدا]][[رده:توصیه به مؤمنان]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره التغابن ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره التغابن ]]
{{#seo:
|title=آیه 13 سوره تغابن
|title_mode=replace
|keywords=آیه 13 سوره تغابن,تغابن 13,اللَّهُ‌ لاَ إِلٰهَ‌ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى‌ اللَّهِ‌ فَلْيَتَوَکَّلِ‌ الْمُؤْمِنُونَ‌,اطاعت از خدا,اطاعت از معبودراستین,نشانه هاى ایمان,توحید عبادى,توصیه به توکل,توکل بر خدا,جهان بینى توحیدى,اختصاصات خدا,توصیه هاى خدا,توصیه به مؤمنان,آیات قرآن سوره التغابن
|description=اللَّهُ‌ لاَ إِلٰهَ‌ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى‌ اللَّهِ‌ فَلْيَتَوَکَّلِ‌ الْمُؤْمِنُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۲۷

کپی متن آیه
اللَّهُ‌ لاَ إِلٰهَ‌ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى‌ اللَّهِ‌ فَلْيَتَوَکَّلِ‌ الْمُؤْمِنُونَ‌

ترجمه

خداوند کسی است که هیچ معبودی جز او نیست، و مؤمنان باید فقط بر او توکل کنند!

|خداوند [يكتا] معبودى جز او نيست، پس مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند
خدا[ست كه‌] جز او معبودى نيست، و مؤمنان بايد تنها بر خدا اعتماد كنند.
خدای یکتاست که جز او خدایی نیست و تنها بر خدا اهل ایمان توکل باید کنند.
خداست که هیچ معبودی جز او نیست، پس مؤمنان فقط باید بر او توکّل کنند.
خداى يكتاست كه هيچ خدايى جز او نيست. مؤمنان البته بر خداى يكتا توكل كنند.
خداوند است که خدایی جز او نیست، و مؤمنان فقط بر خداوند باید توکل کنند
خداى يكتا جز او خدايى نيست، پس مؤمنان بايد بر او توكّل كنند و بس.
جز خدا معبودی نیست، پس مؤمنان باید بر خدا توکّل کنند و بس.
خدا(ست که) جز او معبودی نیست. پس مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.
خداوند نیست خدائی جز او و بر خدا باید توکّل کنند مؤمنان‌

Allah, there is no god but He; and in Allah let the believers put their trust.
ترتیل:
ترجمه:
التغابن ١٢ آیه ١٣ التغابن ١٤
سوره : سوره التغابن
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَلْیَتَوَکَّلِ»: باید توکّل کنند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «13»

خداوند، معبودى است كه جز او معبود ديگرى نيست؛ و مؤمنان تنها بر او توكّل كنند.

نکته ها

در اين آيه به جاى آنكه بفرمايد: «اطيعوا الله و الرسول»، مى‌فرمايد: «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ»، يعنى كلمه اطاعت تكرار مى‌شود. زيرا بين اين دو اطاعت تفاوت است، اطاعت از خداوند در فرمان‌هاى ثابت است و اطاعت از رسول، در امورى است كه به عنوان حاكم اسلامى صادر مى‌كند.

پيامبر معصوم است، چون فرمان به اطاعت بى قيد و شرط از غير معصوم، در حقيقت فرمان به انجام گناه است.

عبارت‌ «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» را هم مى‌توان به معناى نفى وجود هر معبودى جز خداوند و هم نفى شايستگى هر معبودى جز او دانست.

پیام ها

1- اطاعت از خداوند بايد همراه با اطاعت از رهبر آسمانى باشد. «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ»

2- انسان، آزاد آفريده شده است، هم قدرت دارد سرپيچى كند و هم مى‌تواند اطاعت كند. أَطِيعُوا اللَّهَ‌ ... فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ‌

3- مُبلّغ نبايد انتظار پذيرش و پيروى همه مردم را داشته باشد. فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ‌ ...

4- گرچه بعضى سرپيچى كنند، اما پيامبر وابسته به خداست و خداوند حامى اوست. «رَسُولِنَا»

5- پيامبران الهى، حق اجبار مردم را ندارند، فقط مسئول ابلاغ هستند. «فَإِنَّما عَلى‌ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ»

6- اگر انسان به وظيفه خود عمل كند، نبايد روى گردانى مردم سبب دلسردى يا

جلد 10 - صفحه 85

نگرانى او شود. «فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّما عَلى‌ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ»

7- تبليغ دين بايد آشكار و شفاف باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»

8- اطاعت، تنها شايسته معبود حقيقى است. أَطِيعُوا اللَّهَ‌ ... اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ

9- لازمه‌ى يكتاپرستى، توكّل به خداوند يكتاست. اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ‌ ...

10- نشانه ايمان واقعى، توكّل بر خداست. «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»

11- در همه امور بايد به خداوند توكّل نمود. «فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» به صورت مطلق آمده است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «13»

اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: خداى به حق اوست، نيست هيچ معبودى سزاوار پرستش و ستايش مگر ذات يگانه او، وَ عَلَى اللَّهِ‌: و بر خدا، نه بر غير او، فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ‌: پس بايد توكل كنند مؤمنان، زيرا ايمان، متضمن اعتقاد است به آنكه جميع خيرها از او است. مقتضى دارد كه كار را به او واگذارند و در كفايت مهمات، تكيه بر كرم او نمايند.

تنبيه: يكى از صفات مؤمن، توكل است:

محقق طوسى رحمه اللّه فرمايد: توكل واگذارى بنده است آنچه از او صادر شود و بر او وارد گردد، بر خداى تعالى، به جهت علم او به آنكه ذات سبحانى اقوى و اقدر است و بجا آورد آن را بر وجه احسن و اكمل. پس راضى و تسليم گردد به آنچه او بجا آورد با كمال اطمينان.

در احاديث معراجيه- حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمايد:

گفتم پروردگارا كدام اعمال افضل است؟ فقال اللّه عزّ و جل: ليس شي‌ء عندى افضل من التّوكّل علىّ و الرّضا بما قسمت. فرمود خداى عز و جل: نيست چيزى نزد من افضل از توكل بر من، و رضا به آنچه قسمت نمودم.

2- در كافى- حضرت صادق عليه السّلام: قال: انّ العزّ و الغنى يجولان‌

جلد 13 - صفحه 199

فاذا ظفرا بموضع التّوكّل اوطنا «1». فرمود: عزت و بى‌نيازى جولان كنند، پس هرگاه ظفر يابند به محلّ توكل توطّن نمايند.

3- امالى- ابن بابويه رحمه اللّه- فرمود رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: قال اللّه تعالى: يابن آدم اطعنى فيما امرتك و لا تعلمنى ما يصلحك. «2» فرمود خداى تعالى: اى پسر آدم اطاعت كن مرا در آنچه امر نمودم تو را، و تعليم منما مرا آنچه اصلاح كند تو را.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ «11» وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّما عَلى‌ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ «12» اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «13» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «14» إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ «15»

فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «16» إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ «17» عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «18»


جلد 5 صفحه 216

ترجمه‌

نميرسد هيچ مصيبتى مگر باذن خدا و هر كه ايمان آورد بخدا راهنمائى ميكند دلش را و خدا بهمه چيز دانا است‌

و اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيغمبر را پس اگر روى بگردانيد پس جز اين نيست كه بر عهده فرستاده ما رسانيدن آشكار است‌

خداوند نيست معبود بحقّى مگر او و بر خدا پس بايد توكّل كنند گروندگان‌

اى كسانيكه ايمان آورديد همانا بعضى از زنان و فرزندان شما دشمنند براى شما پس حذر كنيد از آنان و اگر عفو كنيد و در گذريد و بپوشانيد پس همانا خدا آمرزنده مهربانست‌

جز اين نيست كه مالها و فرزندانتان آزمايش است براى شما و خدا نزد او مزد بزرگ است‌

پس بترسيد از خداوند هر قدر ميتوانيد و بشنويد و اطاعت كنيد و انفاق نمائيد كه بهتر باشد براى خود شما و هر كه نگاهداشته شود از بخل نفس خود پس آن جماعت آنان رستگارانند

اگر قرض دهيد بخدا قرضى نيكو زياده ميگرداند آنرا براى شما و ميآمرزد شما را و خداوند شكرپذير بردبار است‌

داناى پنهان و آشكار ارجمند درست كار است.

تفسير

تمام امور عالم بتقدير و مشيّت الهى جارى است و از آن جمله مصيبت و بلا است كه باولياء خدا ميرسد بدستور او ولى چون مؤمن ايمان بخدا دارد و ميداند هر چه از او ميرسد خير و صلاح است خداوند دل او را هدايت بصبر و سكون فرموده و نگهدارى ميفرمايد از جزع و بى‌صبرى و تشويش و علم خداوند احاطه دارد بتمام اشياء و مصالح و مفاسد امور و قلوب بندگان و آنچه در آنها جاى دارد از ايمان و بردبارى و رضا و تسليم بمقدّرات بارى و مردم بايد اطاعت نمايند اوامر خدا و پيغمبر را چون بر نفع خودشان ميباشد و در صورت اعراض و تخلّف ضرر بر خودشان وارد شده نه بر خدا و پيغمبر زيرا معلوم است ذات اقدس الهى منزّه است‌


جلد 5 صفحه 217

از عروض عوارض و وظيفه پيغمبر هم جز ابلاغ احكام نيست كه انجام داده و از لوازم ايمان بخداوند يگانه جامع صفات كماليّه توكل باو است كه آن عبارت است از رضا بتقدير و اطمينان بتدبير و تفويض امور باو و مستفاد از نقل قمّى ره از امام باقر عليه السّلام آنستكه بعد از هجرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از مكّه بمدينه مسلمانانى كه ميخواستند به تبع آنحضرت هجرت نمايند مبتلا بممانعت زنان و فرزندان ميشدند بعضى از آنان اطاعت ميكردند و توقف مينمودند پس خداوند آن بعض را تحذير فرمود و منع از اطاعت آنها و بعضى آنانرا ميگذاشتند و هجرت مينمودند و ميگفتند اگر با ما نيائيد ما ديگر نگهدار شما نيستيم و آنها بعدا ميآمدند و خداوند امر فرمود بنگهدارى و عفو و اغماض از خطاى آنها و ظاهر آيه شريفه كه شأن نزول آن ذكر شد اخبار از امر عادى نوعى است كه بيشتر زنان و فرزندان در دل طالب مرگ شوهران و پدران خودشانند چون اگر آنها متموّل باشند مايلند بمردن آنها و بردن ارث و اگر فقير باشند مايلند برفع رحمتشان و كمتر زن و فرزندى است كه علاقه بوجود و ثواب خدمت شوهر و پدر خود را داشته باشد لذا بايد از مكر و اطاعت آنها در حذر و بر كنار بود و اگر از آنان خلاف وظيفه نسبت و رسم مودّت چيزى بروز نمود بعفو و اغماض و خطاپوشى بايد از آن درگذشت و متّصف بصفات الهى كه از آن جمله مغفرت و رحمت است شد و جز اين نيست كه اموال و اولاد امتحان و آزمايش است براى مردم از جانب خداوند تا معلوم شود بر خودشان و خلق كه تا چه اندازه در محبّت و اطاعت خداوند پابرجا و ثابتند اگر از مال و اولاد در راه خدا صرف نظر نمودند محبّت و اطاعت آنها نسبت بخدا ثابت ميشود و الّا فلا و بر فرض ثبوت اجر الهى براى آنها بزرگتر و برتر است از آثار خيريّه زن و فرزند و تمام دنيا و ما فيها و شايد مراد از فتنه ابتلاء بزن و فرزند و انصراف از ذكر خدا باشد چنانچه در مجمع نقل نموده كه روزى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مشغول بخطبه خواندن بود كه حسن و حسين عليهما السلام وارد شدند با دو پيراهن سرخ كه در بر داشتند و راه ميرفتند و بزمين مى‌افتادند پس پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از منبر بزير آمد و گرفت آندو را و در كنار خود بر منبر جاى داد و


جلد 5 صفحه 218

فرمود خداوند تعالى راست فرموده انّما اموالكم و اولادكم فتنه من نظر باين دو كودك نمودم كه راه ميروند و مى‌افتند صبر ننمودم و سخن خود را قطع كردم و ثانيا مشغول بخطبه شد و در نهج البلاغه است كه نگوئيد خدايا پناه مى‌برم من بتو از فتنه چون كسى نيست كه گرفتار فتنه نباشد كسيكه ميخواهد پناه بخدا ببرد بايد پناه ببرد از فتنه‌هائى كه موجب گمراهى ميشود چون خداوند فرموده و بدانيد جز اين نيست كه اموال و اولاد شما فتنه است و هر كس بايد بقدر استطاعت و تمكّن خود سعى نمايد در تحصيل تقوى و پرهيزكارى و خدا ترسى باستماع مواعظ قرآنيه و اطاعت اوامر الهيّه و انفاق مال خود در راه خدا كه مطلق خيرات است و نتيجه باقيه آن بخود شخص عايد ميشود در دنيا و آخرت و كلمه خيرا محتمل است صفت انفاقا مقدّر باشد و محتمل است خبر يكون باشد كه محذوف شده و ميشود مفعول أنفقوا باشد چون خير در كلام الهى بر مال اطلاق شده و بهترين اموال آن مالى است كه در تحصيل رضاى خدا صرف شود و كسانيكه محفوظ بمانند از بخل نفس خودشان براى اعتياد به انفاق اگر چه بتدريج باشد و باداء اقلّ واجب از حقوق الهى آنان اهل نجات و فوز و فلاح خواهند بود در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه زكوة مال خود را ادا نمايد از بخل نفس خود محفوظ مانده است و صرف مال در راهى كه خداوند بآن امر فرموده مانند آنستكه آنمال را بخدا قرض داده و عوض آنرا از خدا ميخواهد و خوبى آن بخلوص نيّت و افضليّت جهت و رجاء حيات و عدم ترقّب ممات و امثال اينها است و خدا عوض آنرا از ده برابر تا هفتصد برابر و بيشتر زياد ميكند و باو مسترد ميفرمايد در دنيا و آخرت و ميآمرزد او را ببركت انفاق چون خدا شكرپذير است باين معنى كه جزاى شكر را بنحو اكمل عطا خواهد فرمود و مى‌بخشد زياد را در مقابل كم و بردبار است كه تعجيل در عقوبت نميكند و آگاه است از تمام امور چه مخفى باشد چه آشكار و چه محسوس باشد و چه معقول و چه موجود باشد و چه معدوم و


جلد 5 صفحه 219

ارجمند و توانا و غالب و قاهر است و نيز دانا و محكم كار و درست كردار است و قدرت و علمش بى‌پايان است در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره تغابن را در نماز واجب خود بخواند شفيع او باشد در روز قيامت و شاهد عدلى شود براى او كه شهادتش قبول است پس از او جدا نميشود تا داخل كند او را در بهشت و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 220

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


اللّه‌ُ لا إِله‌َ إِلاّ هُوَ وَ عَلَي‌ اللّه‌ِ فَليَتَوَكَّل‌ِ المُؤمِنُون‌َ «13»

خداوند ‌که‌ نيست‌ خدايي‌ ‌غير‌ ‌او‌ و ‌بر‌ خداي‌ متعال‌ ‌پس‌ بايد توكل‌ كنند مؤمنين‌ اللّه‌ُ اسم‌ ذات‌ مستجمع‌ جميع‌ كمالات‌ و منزه‌ ‌از‌ جميع‌ عيوب‌ ‌است‌، و گفتند اسماء ذات‌ سه‌ ‌است‌ اللّه‌، حق‌، ‌هو‌. و حق‌ اشاره‌ بمقام‌ واجب‌ الوجودي‌ ‌است‌ و ‌هو‌ اشاره‌ بمقام‌ غيب‌ الغيوبي‌ ‌است‌ و بقيه اسماء الحسني‌ اسماء صفات‌ و افعال‌ ‌او‌ ‌است‌ مثل‌ عالم‌ قادر حي‌ و مثل‌ خالق‌ و رازق‌ و رحيم‌ و رحمن‌ و امثال‌ اينها ‌که‌ ميفرمايد: وَ لِلّه‌ِ الأَسماءُ الحُسني‌ فَادعُوه‌ُ بِها اعراف‌ آيه 180.

لا إِله‌َ إِلّا هُوَ كلمه توحيد و اول‌ كلمه اسلام‌ و دين‌ و گفتيم‌: ‌اينکه‌ كلمه سه‌ مفاد دارد

جلد 17 - صفحه 44

مطابقي‌ التزامي‌ اقتضايي‌، مطابقي‌ توحيد عبادتي‌ ‌است‌، التزامي‌ ساير اقسام‌ توحيد، اقتضايي‌ معتقد بجميع‌ عقايد حقه‌.

وَ عَلَي‌ اللّه‌ِ فَليَتَوَكَّل‌ِ المُؤمِنُون‌َ توكل‌ ‌از‌ شئون‌ توحيد افعالي‌ ‌است‌ ‌که‌ تمام‌ امور ‌به‌ يد قدرت‌ ‌او‌ ‌است‌ و ‌تا‌ مشيت‌ ‌او‌ تعلق‌ نگيرد هيچ‌ امري‌ واقع‌ نميشود.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 13)- در این آیه اشاره به مسأله توحید در عبودیت می‌کند که به منزله دلیلی برای وجوب اطاعت است، می‌فرماید: «خداوند (کسی است که) هیچ معبودی جز او نیست» (الله لا اله الا هو).

«مؤمنان باید فقط بر او توکل کنند» (و علی الله فلیتوکل المؤمنون).

غیر از او هیچ کس شایسته عبودیت نیست، چرا که مالکیت و قدرت و علم و غنا، همه از آن اوست، و دیگران هر چه دارند، از او دارند. و به همین دلیل نباید در برابر غیر او سر تسلیم و تعظیم فرود آورند و نیز به همین دلیل برای حل هرگونه مشکل باید از او مدد گیرند و فقط بر او توکل کنند.

ج5، ص205

نکات آیه

۱ - هیچ معبود حقیقى، جز «اللّه» در عالم وجود ندارد. (اللّه لا إله إلاّ هو)

۲ - معبودى جز «اللّه» شایستگى عبادت ندارد. (اللّه لا إله إلاّ هو) برداشت یاد شده، مبتنى بر این نکته است که نفى در «لا إله إلاّ هو» نفى شایستگى باشد، نه نفى وجود; زیرا در عالم معبودهاى ادعایى بسیارى وجود دارد، ولى آنها شایستگى معبودیت را ندارند.

۳ - اطاعت و فرمان برى، تنها شایسته معبود حقیقى (اللّه) است. (أطیعوا اللّه ... اللّه لا إله إلاّ هو) جمله «لا إله إلاّ هو» مى تواند تعلیل براى «أطیعوا اللّه» باشد; یعنى، چون معبودى جز اللّه وجود ندارد، پس باید تنها از او اطاعت کرد.

۴ - توصیه خداوند، به توکل کردن مؤمنان بر او و نه بر دیگران (و على اللّه فلیتوکّل المؤمنون)

۵ - تنها خداوند، شایسته توکل است. (و على اللّه فلیتوکّل المؤمنون) تقدیم جار و مجرور (على اللّه) مفید اختصاص است.

۶ - توکل بر خداوند - نه بر دیگران - نشانه ایمان راستین است. (و على اللّه فلیتوکّل المؤمنون) آمدن وصف «المؤمنون»، مى تواند حاکى از حقیقت یاد شده باشد.

موضوعات مرتبط

  • اطاعت: اطاعت از خدا ۳; اطاعت از معبودراستین ۳
  • ایمان: نشانه هاى ایمان ۶
  • توحید: توحید عبادى ۱، ۲
  • توکل: توصیه به توکل ۴; توکل بر خدا ۴، ۵، ۶
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱، ۲
  • خدا: اختصاصات خدا ۱، ۲، ۳، ۵; توصیه هاى خدا ۴
  • مؤمنان: توصیه به مؤمنان ۴

منابع