القمر ١١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَفَتَحْنَا|فَفَتَحْنَا]] [[کلمه غیر ربط::فَفَتَحْنَا| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::فتح‌| ]][[ریشه غیر ربط::فتح‌| ]][[شامل این کلمه::أَبْوَاب|أَبْوَابَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَبْوَاب| ]] [[شامل این ریشه::بوب‌| ]][[ریشه غیر ربط::بوب‌| ]][[شامل این کلمه::السّمَاء|السَّمَاءِ]] [[کلمه غیر ربط::السّمَاء| ]] [[شامل این ریشه::سمو| ]][[ریشه غیر ربط::سمو| ]][[شامل این کلمه::بِمَاء|بِمَاءٍ]] [[کلمه غیر ربط::بِمَاء| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::موه‌| ]][[ریشه غیر ربط::موه‌| ]][[شامل این کلمه::مُنْهَمِر|مُنْهَمِرٍ]] [[کلمه غیر ربط::مُنْهَمِر| ]] [[شامل این ریشه::همر| ]][[ریشه غیر ربط::همر| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَفَتَحْنَا|فَفَتَحْنَا]] [[کلمه غیر ربط::فَفَتَحْنَا| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::فتح‌| ]][[ریشه غیر ربط::فتح‌| ]][[شامل این کلمه::أَبْوَاب|أَبْوَابَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَبْوَاب| ]] [[شامل این ریشه::بوب‌| ]][[ریشه غیر ربط::بوب‌| ]][[شامل این کلمه::السّمَاء|السَّمَاءِ]] [[کلمه غیر ربط::السّمَاء| ]] [[شامل این ریشه::سمو| ]][[ریشه غیر ربط::سمو| ]][[شامل این کلمه::بِمَاء|بِمَاءٍ]] [[کلمه غیر ربط::بِمَاء| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::موه‌| ]][[ریشه غیر ربط::موه‌| ]][[شامل این کلمه::مُنْهَمِر|مُنْهَمِرٍ]] [[کلمه غیر ربط::مُنْهَمِر| ]] [[شامل این ریشه::همر| ]][[ریشه غیر ربط::همر| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ‌ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=پس درهای آسمان را به آبی بس ریزان و فراوان (بر سروسامانشان) گشودیم.
|-|صادقی تهرانی=پس درهای آسمان را به آبی بس ریزان و فراوان (بر سروسامانشان) گشودیم.
|-|معزی=پس گشودیم درهای آسمان را به آبی ریزنده‌
|-|معزی=پس گشودیم درهای آسمان را به آبی ریزنده‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">So We opened the floodgates of heaven with water pouring down.</div>
{{آيه | سوره = سوره القمر | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::11|١١]] | قبلی = القمر ١٠ | بعدی = القمر ١٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/054011.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/054011.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره القمر | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::11|١١]] | قبلی = القمر ١٠ | بعدی = القمر ١٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«بِمَآءٍ»: حرف (ب) برای استعانت یا ملابست است. یعنی با ابزاری که آب نام داشت و یا به همراه آب. «مُنْهَمِرٍ»: تند بارنده. سخت ریزان. زیاد و فراوان.
«بِمَآءٍ»: حرف (ب) برای استعانت یا ملابست است. یعنی با ابزاری که آب نام داشت و یا به همراه آب. «مُنْهَمِرٍ»: تند بارنده. سخت ریزان. زیاد و فراوان.
خط ۳۲: خط ۴۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link73 | آيات ۹ - ۴۲، سوره قمر]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link74 | وجه تكرار تكذيب در آيه : ((كذبت قلبهم قوم نوح فكذبوا عبدنا...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link73 | آيات ۹ - ۴۲  سوره قمر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link75 | بيان چگونگى و فور آب بر سراسر زمين پس از نفرين نوح عليه السلام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link75 | بيان چگونگى وفور آب بر سراسر زمين، پس از نفرين نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link76 | توضيحى درباره اين كه راجع به كشتى نوح (عليه السلام ) فرمود: ((و لقد تركناهاآية ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link76 | توضيحى درباره ویژگی كشتى نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link77 | معناى ((ذكر)) و مقصود از تيسير قرآن براى آن ذكر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link77 | معناى آسان کردن قرآن براى ذكر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link78 | بيان كيفيت عذاب قوم عاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link78 | بيان كيفيت عذاب قوم عاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link79 | ۱ سعادت و نحوست ايام (از نظر عقل ، قرآن و سنت )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link79 | ۱ سعادت و نحوست ايام، از نظر عقل، قرآن و سنّت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link80 | سعادت و نحوست در آيات قرآن كريم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link80 | سعادت و نحوست، در آيات قرآن كريم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link81 | سعادت و نحوست در احاديث و روايات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link81 | سعادت و نحوست، در روايات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link82 | نمونه اى از احاديث ائمه اطهار عليه السلام كه دلالت بر عدم نحوست ذاتى زمان مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link82 | برخی از احاديث ائمّه «ع» كه بر عدم نحوست ذاتى زمان دلالت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link83 | رواج عقيده به سعادت و نحوست ايام در بين اهل سنت وحمل روايات وارده از طرق شيعه در اين باره بر تقيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link83 | رواج عقيده به سعادت و نحوست ايام، در بين اهل سنّت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link84 | ۲ سعادت و نحوست كواكب (از نظر عقل و شرع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link84 | ۲ سعادت و نحوست كواكب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link85 | اقوال منجمين درباره ارتباط كواكب با حوادث زمينى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link85 | اقوال منجمين درباره ارتباط كواكب با حوادث زمينى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link86 | اقسام رواياتى كه در اين باره وارد شده اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link86 | اقسام رواياتى كه در اين باره وارد شده اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link87 | حمل آن دسته روايات كه بر سعد و نحس بودن بعضى كواكب دلالت دارند بر تقيه ووجوهى ديگر در اين باره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link87 | بررسی روايات وارده در بارۀ سعد و نحس بودن بعضى كواكب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link88 | ۳ تفال خوب و بد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link88 | ۳ تفأل خوب و بد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link89 | بيان اينكه تاءثير تفال و تطير مربوط به حالت نفسانى كسى است كهتفال و تطير مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link91 | امورى كه در نظر عامۀ مردم، شوم و نحس است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link90 | نهى از فال بد زدن و توصيه توكل بر خدا در موارد تطير]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link92 | مقصود از تكذيب قوم ثمود به «نُذُر»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link91 | بحث از ساير امورى كه در نظر عامه مردم شوم و نحس است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link92 | مقصود از تكذيب قوم ثمود به ((نذر))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link93 | ناقه صالح و آزمايش الهى قوم ثمود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link93 | ناقه صالح و آزمايش الهى قوم ثمود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link94 | سرگذشت قوم لوط عذابى كه دامنگيرشان شد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link94 | سرگذشت قوم لوط و عذابى كه دامنگيرشان شد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link95 | (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link95 | بحث روایتی: (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته)]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۲#link14 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۲#link14 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ «11»
پس ما درهاى آسمان را با ريزش باران باز نموديم.
===نکته ها===
كلمه‌ى‌ «فَانْتَصِرْ» به جاى «فانصر» آمده است، يعنى خداوندا! براى دين خودت مرا يارى كن، نصرت من نصرت راه تو است. «1»
«مُنْهَمِرٍ» از «همر» به معناى فرو ريختن اشك و آب است.
امام باقر عليه السلام فرمود: حضرت نوح نه‌صد و پنجاه سال آشكارا و پنهانى مردم را به راه راست دعوت كرد، ولى چون آنان را سركش ديد، دست به دعا برداشت و گفت: «رب انى مغلوب» «2»
در تمام قرآن يك بار كلمه‌ى مغلوب به كار رفته كه درباره‌ى حضرت نوح است، چنانكه در ميان سلام‌هاى الهى بر انبيا نيز فقط يك سلام با جمله‌ى‌ «فِي الْعالَمِينَ» آمده كه آن هم درباره‌ى حضرت نوح عليه السلام است. «سَلامٌ عَلى‌ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ» «3»
----
«1». مفردات راغب.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». صافات، 79.
جلد 9 - صفحه 350
===پیام ها===
1- خداوند از پيامبر اسلام دلجوئى مى‌كند كه نگران نباش، ساير انبيا نيز مشكلات تو را داشته‌اند. «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ»
2- مطالعه تاريخ گذشتگان، مايه دلگرمى صبر و مقاومت است. «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ»
3- آغاز شدن سخن الهى درباره‌ى اقوام نوح و عاد و ثمود و لوط با جمله‌ى‌ «كَذَّبَتْ»، نشانه‌ى خطر تكذيب است. كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ‌ ... و كَذَّبَتْ عادٌ ...
كَذَّبَتْ ثَمُودُ ... كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ كه در آيات بعد خواهد آمد.
4- مهم‌ترين ويژگى پيامبران، عبوديت و بندگى خدا بود. «عَبْدَنا»
5- خلافكاران، با تهمت و افتراى به ديگران كار خود را توجيه مى‌كنند. «فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ»
6- انبيا در اوج گرفتارى به لطف الهى اميدوارند. «فَدَعا رَبَّهُ»
7- مغلوب و ضعيف بودن، نشانه‌ى باطل بودن نيست. أَنِّي مَغْلُوبٌ‌ ...
8- دعاى انبيا مستجاب است. فَدَعا ... فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ
9- دعا و قطع اميد از مردم، زمينه رهايى و استجابت دعا است. أَنِّي مَغْلُوبٌ‌ ...
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ
10- عوامل طبيعى همچون ياران الهى هستند. «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ»
11- مظاهر رحمت، گاهى وسيله عذاب مى‌شوند. «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ «11»
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ: پس بگشاديم براى عذاب آنها درهاى آسمان را، بِماءٍ مُنْهَمِرٍ: به آبى به غايت ريزان، يعنى ريخته شدند آن آب در نهايت شدت و كثرت بود. مروى است كه چهل شبانه‌روز دائما از آسمان آب مى‌ريخت به طريق سيل و در اين مدت اصلا منقطع نگشت.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ «11» وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَى الْماءُ عَلى‌ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ «12» وَ حَمَلْناهُ عَلى‌ ذاتِ أَلْواحٍ وَ دُسُرٍ «13» تَجْرِي بِأَعْيُنِنا جَزاءً لِمَنْ كانَ كُفِرَ «14» وَ لَقَدْ تَرَكْناها آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «15»
فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «16» وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «17» كَذَّبَتْ عادٌ فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «18» إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ «19» تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ «20»
فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «21»
ترجمه‌
پس گشوديم درهاى آسمان را بآبى سخت ريزنده‌
و روان كرديم‌
----
جلد 5 صفحه 101
از زمين چشمه‌هائى پس بهم پيوست آب بر نهجى كه بتحقيق مقدّر شده بود
و برداشتيم او را بر كشتى داراى تخته‌هاى پهناور و ميخها
روان ميبود با توجّهات مخصوصه ما براى پاداش دادن بكسيكه انكار نبوت او شده بود
و بتحقيق باقى گذاشتيم آنرا نشانه‌ئى پس آيا هست پند گيرنده‌ئى‌
پس چگونه بود عذاب من و بيم دادنم‌
و بتحقيق آسان گردانديم قرآن را براى پند گرفتن پس آيا پند گيرنده‌ئى هست‌
تكذيب كردند قوم عاد پس چگونه بود عذاب من و بيم دادنم‌
همانا ما فرستاديم بر آنها بادى بسيار سرد در روز شومى بادوام در شئامت‌
كه بر ميكند مردم را گوئى آنها بن‌هاى درخت خرماى كنده از جاى خود بودند
پس چگونه بود عذاب من و بيم دادنم.
تفسير
خداوند دعاى حضرت نوح را باجابت رسانيد و ابواب رحمت آسمانى خود را براى قوم او بعذاب گشود و بارانى بر آنها باريدن گرفت كه محدود و معدود نبود آبى بود كه از آسمان بشدّت پى در پى ميريخت و قطع نميشد و زمين را يكپارچه چشمه‌ها قرار داد كه از همه جاى آن آب ميجوشيد و جارى ميشد گويا خواسته است بفرمايد و منفجر نموديم از زمين چشمه‌هائى و براى مبالغه فرموده و شكافتيم زمين را كه چشمه‌هائى باشد پس تلاقى كردند و بهم پيوستند آب آسمان و زمين و اينكه مائان نفرموده بملاحظه آنست كه ماء اسم جنس است و احتياج به تثنيه و جمع ندارد و اين التقاء و تلاقى برحسب امر الهى و تقدير خدا بود كه آب زمين را فرا گيرد و كفّار بكيفر اعمالشان برسند و حمل فرمود خداوند حضرت نوح و پيروان او را بر كشتى مستحكمى داراى تخته‌هاى قطور و ميخها كه قبلا تهيه شده بود و جارى ميشد در آن بحر موّاج محيط با توجّهات و عنايات الهيّه بحفظ آن يا در مرئى و منظر او و ملائكه‌ئى كه نگهبان و نگهدار آن بودند براى پاداش دادن بحضرت نوح كه قوم او انكار نبوت و كفران نعمت وجود او را نموده بودند و انتقام كشيدن از آنها و خداوند قصه آنرا باقى گذارد در تاريخ و ذكر فرمود در قرآن تا دليل بر قدرت خداوند و موجب عبرت خلق گردد ولى افسوس كه جاى پرسش است و بايد گفته شود آيا متذكّر و معتبرى هست كه تذكر پيدا كند و عبرت گيرد پس چگونه بود عذاب خدا و بيم دادن او و حال معذبين اگر
----
جلد 5 صفحه 102
نذر اسم مصدر باشد و اگر جمع نذير باشد يعنى پس چگونه بودند بيم دهندگان من كه پيغمبران يا آيات منذرات بودند و خداوند قرآن مجيد را باقسام مواعظ و عبر و بانواع قصص و حكايات امم ماضيه آراسته و از آنها بعبارات مختلفه متعدده تعبير فرموده و براهين عقليّه مشكله را به بيانات ساده گوناگون چنان سهل و آسان فرموده كه هر كس بقدر فهم و استعداد خود آنرا درك و از آن بهره‌بردارى ميكند و در دنياى متمدن امروز بألحان مختلفه با كمال سهولت قرائت ميشود و ساير كتب سماوى نميشود ولى افسوس كه جاى پرسش است كه آيا هيچ متّعظ متنبّهى هست كه در آن نظر كند و بآن اتّعاظ و تنبّه حاصل نمايد و مدّكر در اصل مذتكر بوده تاء باب افتعال قلب بدال و در ذال ادغام شده بعد از قلب آن بدال كه تجويز شده است و معلوم است كه سؤال اول از تذكر بآيات و وقايع خارجى است كه در تواريخ هم ذكر شده و سؤال اخير از تذكر بمعارف و مواعظ قرآن است و همچنين تكذيب نمودند قوم عاد پيغمبر خودشان هود عليه السّلام را كه قصه آن مكرّر ذكر شده پس چگونه بود عذاب خدا و بيم دادن او آن قوم را يا آيات منذرات او راجع بآنها و عذاب آنها بنحو اجمال آن بود كه خداوند باد تند بسيار سردى را بر آنها مسلّط فرمود در روز چهارشنبه كه تا چهارشنبه ديگر استمرار داشت و آنها را از زمين ميكند و بكوه و صحرا پرتاب مينمود با آنكه در حفره‌ها مخفى شده بودند و گفته‌اند سرهاى آنها را باد ميپراند و تنه‌هاشان بر زمين قرار ميگرفت مانند تنه‌هاى درخت خرما كه بزمين افتاده باشد با آنكه سر آنها را بريده باشند پس چگونه بود اى كفّار مكّه عذاب خدا و بيم دادن او يا بيم‌دهندگان او و شمه‌ئى از اين قصه در سوره هود و اعراف گذشت و صرصر مضاعف صر است چنانچه كبكب مضاعف كب است و تكرار ظاهرا براى مزيد تهويل و تخويف است و گفته‌اند اول راجع بعذاب دنيا بود و دوم راجع بعذاب آخرت است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَفَتَحنا أَبواب‌َ السَّماءِ بِماءٍ مُنهَمِرٍ «11» وَ فَجَّرنَا الأَرض‌َ عُيُوناً فَالتَقَي‌ الماءُ عَلي‌ أَمرٍ قَد قُدِرَ «12»
‌پس‌ باز كرديم‌ درهاي‌ آسمان‌ ‌را‌ ‌به‌ آبي‌ ‌که‌ ريزنده‌ ‌باشد‌ و شكافتيم‌ زمين‌ ‌را‌ ‌به‌ چشمه‌هايي‌ ‌پس‌ بهم‌ پيوست‌ آب‌ آسمان‌ و زمين‌ ‌بر‌ ‌آن‌ امري‌ ‌که‌ مقدّر ‌شده‌ ‌بود‌.
فَفَتَحنا أَبواب‌َ السَّماءِ مراد ‌از‌ سماء عالم‌ بالا ‌است‌ ‌که‌ ابرها بهم‌ پيوست‌ و باران‌ باريد.
جلد 16 - صفحه 352
بِماءٍ مُنهَمِرٍ ‌به‌ باران‌ شديد ‌که‌ ‌به‌ زبان‌ ‌ما مي‌گوئيم‌ ‌در‌ آسمان‌ باز ‌شده‌ و ‌هر‌ چه‌ آب‌ دارد مي‌بارد.
وَ فَجَّرنَا الأَرض‌َ تمام‌ نقاط زمين‌ شكاف‌ برداشت‌ و آب‌ ‌از‌ زمين‌ مي‌جوشيد عُيُوناً زمين‌ چشم‌ زار شد.
فَالتَقَي‌ الماءُ آب‌ بالا و زمين‌ يكديگر ‌را‌ ملاقات‌ كردند و بهم‌ پيوستند.
عَلي‌ أَمرٍ قَد قُدِرَ باندازه‌اي‌ ‌که‌ كوه‌ها و اشجار و عمارات‌ تمام‌ زير آب‌ رفت‌ بطوري‌ ‌که‌ آب‌ احاطه‌ كرد ‌به‌ كره زمين‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ بخوبي‌ كشف‌ مي‌شود ‌که‌ آب‌ و تمام‌ مخلوقات‌ مأمور ‌به‌ امر الهي‌ هستند و ‌در‌ تحت‌ فرمان‌ ‌او‌.
شعر
جمله‌ ذرّات‌ زمين‌ و آسمان‌ ||  لشكر حقّند گاه‌ امتحان‌
آب‌ ‌را‌ ديدي‌ ‌که‌ ‌با‌ طوفان‌ چه‌ كرد ||  باد ‌را‌ ديدي‌ ‌که‌ ‌با‌ عادان‌ چه‌ كرد
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 11)- سپس اشاره گویا و تکان دهنده‌ای به کیفیت عذاب آنها کرده، می‌فرماید: «در این هنگام درهای آسمان را با آبی فراوان و پی در پی گشودیم» (فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ).
تعبیر به گشودن درهای آسمان تعبیر بسیار زیبایی است که به هنگام نزول بارانهای شدید به کار می‌رود، همان گونه که در فارسی نیز می‌گوئیم: گوئی درهای آسمان باز شده و هر چه آب است فرو می‌بارد.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۹۶: خط ۲۶۴:
[[رده:آثار اضطرار]][[رده:آثار تکذیب انبیا]][[رده:حاکمیت اراده خدا]][[رده:عذابهاى خدا]][[رده:زمینه اجابت دعا]][[رده:عذاب با باران]][[رده:تسخیر عوامل طبیعى]][[رده:انتقام از قوم نوح]][[رده:تاریخ قوم نوح]][[رده:عذاب قوم نوح]][[رده:آثار کفر]][[رده:ابزار کیفر]][[رده:اجابت نفرین نوح]][[رده:قصه نوح]][[رده:عوامل هلاکت]]
[[رده:آثار اضطرار]][[رده:آثار تکذیب انبیا]][[رده:حاکمیت اراده خدا]][[رده:عذابهاى خدا]][[رده:زمینه اجابت دعا]][[رده:عذاب با باران]][[رده:تسخیر عوامل طبیعى]][[رده:انتقام از قوم نوح]][[رده:تاریخ قوم نوح]][[رده:عذاب قوم نوح]][[رده:آثار کفر]][[رده:ابزار کیفر]][[رده:اجابت نفرین نوح]][[رده:قصه نوح]][[رده:عوامل هلاکت]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره القمر ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره القمر ]]
{{#seo:
|title=آیه 11 سوره قمر
|title_mode=replace
|keywords=آیه 11 سوره قمر,قمر 11,فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ‌ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ,آثار اضطرار,آثار تکذیب انبیا,حاکمیت اراده خدا,عذابهاى خدا,زمینه اجابت دعا,عذاب با باران,تسخیر عوامل طبیعى,انتقام از قوم نوح,تاریخ قوم نوح,عذاب قوم نوح,آثار کفر,ابزار کیفر,اجابت نفرین نوح,قصه نوح,عوامل هلاکت,آیات قرآن سوره القمر
|description=فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ‌ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۸

کپی متن آیه
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ‌ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ

ترجمه

در این هنگام درهای آسمان را با آبی فراوان و پی‌درپی گشودیم؛

|پس درهاى آسمان را به آبى سيل آسا گشوديم
پس درهاى آسمان را به آبى ريزان گشوديم.
ما هم درهای آسمان گشودیم و سیلابی از آسمان فرو ریختیم.
پس [در پاسخ درخواستش] درهای آسمان را به آبی بسیار فراوان و ریزان گشودیم،
و ما نيز درهاى آسمان را به روى آبى كه به شدت مى‌ريخت گشوديم.
آنگاه درهای آسمان را به آبی سیل‌آسا گشودیم‌
پس درهاى آسمان را به آبى ريزان بگشاديم.
پس درهای آسمان را با آب تند ریزان و فراوانی از هم گشودیم. (بگونه‌ای که گوئی درهای آسمان همه باز شده و هر چه آب است فرو می‌بارد).
پس درهای آسمان را به آبی بس ریزان و فراوان (بر سروسامانشان) گشودیم.
پس گشودیم درهای آسمان را به آبی ریزنده‌

So We opened the floodgates of heaven with water pouring down.
ترتیل:
ترجمه:
القمر ١٠ آیه ١١ القمر ١٢
سوره : سوره القمر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بِمَآءٍ»: حرف (ب) برای استعانت یا ملابست است. یعنی با ابزاری که آب نام داشت و یا به همراه آب. «مُنْهَمِرٍ»: تند بارنده. سخت ریزان. زیاد و فراوان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ «11»

پس ما درهاى آسمان را با ريزش باران باز نموديم.

نکته ها

كلمه‌ى‌ «فَانْتَصِرْ» به جاى «فانصر» آمده است، يعنى خداوندا! براى دين خودت مرا يارى كن، نصرت من نصرت راه تو است. «1»

«مُنْهَمِرٍ» از «همر» به معناى فرو ريختن اشك و آب است.

امام باقر عليه السلام فرمود: حضرت نوح نه‌صد و پنجاه سال آشكارا و پنهانى مردم را به راه راست دعوت كرد، ولى چون آنان را سركش ديد، دست به دعا برداشت و گفت: «رب انى مغلوب» «2»

در تمام قرآن يك بار كلمه‌ى مغلوب به كار رفته كه درباره‌ى حضرت نوح است، چنانكه در ميان سلام‌هاى الهى بر انبيا نيز فقط يك سلام با جمله‌ى‌ «فِي الْعالَمِينَ» آمده كه آن هم درباره‌ى حضرت نوح عليه السلام است. «سَلامٌ عَلى‌ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ» «3»


«1». مفردات راغب.

«2». تفسير نورالثقلين.

«3». صافات، 79.

جلد 9 - صفحه 350

پیام ها

1- خداوند از پيامبر اسلام دلجوئى مى‌كند كه نگران نباش، ساير انبيا نيز مشكلات تو را داشته‌اند. «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ»

2- مطالعه تاريخ گذشتگان، مايه دلگرمى صبر و مقاومت است. «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ»

3- آغاز شدن سخن الهى درباره‌ى اقوام نوح و عاد و ثمود و لوط با جمله‌ى‌ «كَذَّبَتْ»، نشانه‌ى خطر تكذيب است. كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ‌ ... و كَذَّبَتْ عادٌ ...

كَذَّبَتْ ثَمُودُ ... كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ كه در آيات بعد خواهد آمد.

4- مهم‌ترين ويژگى پيامبران، عبوديت و بندگى خدا بود. «عَبْدَنا»

5- خلافكاران، با تهمت و افتراى به ديگران كار خود را توجيه مى‌كنند. «فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ»

6- انبيا در اوج گرفتارى به لطف الهى اميدوارند. «فَدَعا رَبَّهُ»

7- مغلوب و ضعيف بودن، نشانه‌ى باطل بودن نيست. أَنِّي مَغْلُوبٌ‌ ...

8- دعاى انبيا مستجاب است. فَدَعا ... فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ

9- دعا و قطع اميد از مردم، زمينه رهايى و استجابت دعا است. أَنِّي مَغْلُوبٌ‌ ...

فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ

10- عوامل طبيعى همچون ياران الهى هستند. «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ»

11- مظاهر رحمت، گاهى وسيله عذاب مى‌شوند. «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ «11»

فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ: پس بگشاديم براى عذاب آنها درهاى آسمان را، بِماءٍ مُنْهَمِرٍ: به آبى به غايت ريزان، يعنى ريخته شدند آن آب در نهايت شدت و كثرت بود. مروى است كه چهل شبانه‌روز دائما از آسمان آب مى‌ريخت به طريق سيل و در اين مدت اصلا منقطع نگشت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ «11» وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَى الْماءُ عَلى‌ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ «12» وَ حَمَلْناهُ عَلى‌ ذاتِ أَلْواحٍ وَ دُسُرٍ «13» تَجْرِي بِأَعْيُنِنا جَزاءً لِمَنْ كانَ كُفِرَ «14» وَ لَقَدْ تَرَكْناها آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «15»

فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «16» وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «17» كَذَّبَتْ عادٌ فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «18» إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ «19» تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ «20»

فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «21»

ترجمه‌

پس گشوديم درهاى آسمان را بآبى سخت ريزنده‌

و روان كرديم‌


جلد 5 صفحه 101

از زمين چشمه‌هائى پس بهم پيوست آب بر نهجى كه بتحقيق مقدّر شده بود

و برداشتيم او را بر كشتى داراى تخته‌هاى پهناور و ميخها

روان ميبود با توجّهات مخصوصه ما براى پاداش دادن بكسيكه انكار نبوت او شده بود

و بتحقيق باقى گذاشتيم آنرا نشانه‌ئى پس آيا هست پند گيرنده‌ئى‌

پس چگونه بود عذاب من و بيم دادنم‌

و بتحقيق آسان گردانديم قرآن را براى پند گرفتن پس آيا پند گيرنده‌ئى هست‌

تكذيب كردند قوم عاد پس چگونه بود عذاب من و بيم دادنم‌

همانا ما فرستاديم بر آنها بادى بسيار سرد در روز شومى بادوام در شئامت‌

كه بر ميكند مردم را گوئى آنها بن‌هاى درخت خرماى كنده از جاى خود بودند

پس چگونه بود عذاب من و بيم دادنم.

تفسير

خداوند دعاى حضرت نوح را باجابت رسانيد و ابواب رحمت آسمانى خود را براى قوم او بعذاب گشود و بارانى بر آنها باريدن گرفت كه محدود و معدود نبود آبى بود كه از آسمان بشدّت پى در پى ميريخت و قطع نميشد و زمين را يكپارچه چشمه‌ها قرار داد كه از همه جاى آن آب ميجوشيد و جارى ميشد گويا خواسته است بفرمايد و منفجر نموديم از زمين چشمه‌هائى و براى مبالغه فرموده و شكافتيم زمين را كه چشمه‌هائى باشد پس تلاقى كردند و بهم پيوستند آب آسمان و زمين و اينكه مائان نفرموده بملاحظه آنست كه ماء اسم جنس است و احتياج به تثنيه و جمع ندارد و اين التقاء و تلاقى برحسب امر الهى و تقدير خدا بود كه آب زمين را فرا گيرد و كفّار بكيفر اعمالشان برسند و حمل فرمود خداوند حضرت نوح و پيروان او را بر كشتى مستحكمى داراى تخته‌هاى قطور و ميخها كه قبلا تهيه شده بود و جارى ميشد در آن بحر موّاج محيط با توجّهات و عنايات الهيّه بحفظ آن يا در مرئى و منظر او و ملائكه‌ئى كه نگهبان و نگهدار آن بودند براى پاداش دادن بحضرت نوح كه قوم او انكار نبوت و كفران نعمت وجود او را نموده بودند و انتقام كشيدن از آنها و خداوند قصه آنرا باقى گذارد در تاريخ و ذكر فرمود در قرآن تا دليل بر قدرت خداوند و موجب عبرت خلق گردد ولى افسوس كه جاى پرسش است و بايد گفته شود آيا متذكّر و معتبرى هست كه تذكر پيدا كند و عبرت گيرد پس چگونه بود عذاب خدا و بيم دادن او و حال معذبين اگر


جلد 5 صفحه 102

نذر اسم مصدر باشد و اگر جمع نذير باشد يعنى پس چگونه بودند بيم دهندگان من كه پيغمبران يا آيات منذرات بودند و خداوند قرآن مجيد را باقسام مواعظ و عبر و بانواع قصص و حكايات امم ماضيه آراسته و از آنها بعبارات مختلفه متعدده تعبير فرموده و براهين عقليّه مشكله را به بيانات ساده گوناگون چنان سهل و آسان فرموده كه هر كس بقدر فهم و استعداد خود آنرا درك و از آن بهره‌بردارى ميكند و در دنياى متمدن امروز بألحان مختلفه با كمال سهولت قرائت ميشود و ساير كتب سماوى نميشود ولى افسوس كه جاى پرسش است كه آيا هيچ متّعظ متنبّهى هست كه در آن نظر كند و بآن اتّعاظ و تنبّه حاصل نمايد و مدّكر در اصل مذتكر بوده تاء باب افتعال قلب بدال و در ذال ادغام شده بعد از قلب آن بدال كه تجويز شده است و معلوم است كه سؤال اول از تذكر بآيات و وقايع خارجى است كه در تواريخ هم ذكر شده و سؤال اخير از تذكر بمعارف و مواعظ قرآن است و همچنين تكذيب نمودند قوم عاد پيغمبر خودشان هود عليه السّلام را كه قصه آن مكرّر ذكر شده پس چگونه بود عذاب خدا و بيم دادن او آن قوم را يا آيات منذرات او راجع بآنها و عذاب آنها بنحو اجمال آن بود كه خداوند باد تند بسيار سردى را بر آنها مسلّط فرمود در روز چهارشنبه كه تا چهارشنبه ديگر استمرار داشت و آنها را از زمين ميكند و بكوه و صحرا پرتاب مينمود با آنكه در حفره‌ها مخفى شده بودند و گفته‌اند سرهاى آنها را باد ميپراند و تنه‌هاشان بر زمين قرار ميگرفت مانند تنه‌هاى درخت خرما كه بزمين افتاده باشد با آنكه سر آنها را بريده باشند پس چگونه بود اى كفّار مكّه عذاب خدا و بيم دادن او يا بيم‌دهندگان او و شمه‌ئى از اين قصه در سوره هود و اعراف گذشت و صرصر مضاعف صر است چنانچه كبكب مضاعف كب است و تكرار ظاهرا براى مزيد تهويل و تخويف است و گفته‌اند اول راجع بعذاب دنيا بود و دوم راجع بعذاب آخرت است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَفَتَحنا أَبواب‌َ السَّماءِ بِماءٍ مُنهَمِرٍ «11» وَ فَجَّرنَا الأَرض‌َ عُيُوناً فَالتَقَي‌ الماءُ عَلي‌ أَمرٍ قَد قُدِرَ «12»

‌پس‌ باز كرديم‌ درهاي‌ آسمان‌ ‌را‌ ‌به‌ آبي‌ ‌که‌ ريزنده‌ ‌باشد‌ و شكافتيم‌ زمين‌ ‌را‌ ‌به‌ چشمه‌هايي‌ ‌پس‌ بهم‌ پيوست‌ آب‌ آسمان‌ و زمين‌ ‌بر‌ ‌آن‌ امري‌ ‌که‌ مقدّر ‌شده‌ ‌بود‌.

فَفَتَحنا أَبواب‌َ السَّماءِ مراد ‌از‌ سماء عالم‌ بالا ‌است‌ ‌که‌ ابرها بهم‌ پيوست‌ و باران‌ باريد.

جلد 16 - صفحه 352

بِماءٍ مُنهَمِرٍ ‌به‌ باران‌ شديد ‌که‌ ‌به‌ زبان‌ ‌ما مي‌گوئيم‌ ‌در‌ آسمان‌ باز ‌شده‌ و ‌هر‌ چه‌ آب‌ دارد مي‌بارد.

وَ فَجَّرنَا الأَرض‌َ تمام‌ نقاط زمين‌ شكاف‌ برداشت‌ و آب‌ ‌از‌ زمين‌ مي‌جوشيد عُيُوناً زمين‌ چشم‌ زار شد.

فَالتَقَي‌ الماءُ آب‌ بالا و زمين‌ يكديگر ‌را‌ ملاقات‌ كردند و بهم‌ پيوستند.

عَلي‌ أَمرٍ قَد قُدِرَ باندازه‌اي‌ ‌که‌ كوه‌ها و اشجار و عمارات‌ تمام‌ زير آب‌ رفت‌ بطوري‌ ‌که‌ آب‌ احاطه‌ كرد ‌به‌ كره زمين‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ بخوبي‌ كشف‌ مي‌شود ‌که‌ آب‌ و تمام‌ مخلوقات‌ مأمور ‌به‌ امر الهي‌ هستند و ‌در‌ تحت‌ فرمان‌ ‌او‌.

شعر

جمله‌ ذرّات‌ زمين‌ و آسمان‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 11)- سپس اشاره گویا و تکان دهنده‌ای به کیفیت عذاب آنها کرده، می‌فرماید: «در این هنگام درهای آسمان را با آبی فراوان و پی در پی گشودیم» (فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ).

تعبیر به گشودن درهای آسمان تعبیر بسیار زیبایی است که به هنگام نزول بارانهای شدید به کار می‌رود، همان گونه که در فارسی نیز می‌گوئیم: گوئی درهای آسمان باز شده و هر چه آب است فرو می‌بارد.

نکات آیه

۱ - اجابت دعاى نوح(ع) به درگاه خداوند، براى انتقام از قوم حق ستیز خویش (فدعا ربّه ... ففتحنا)

۲ - اضطرار و انقطاع از غیر خداوند، زمینه استجابت دعا (فدعا ربّه أنّى مغلوب ... ففتحنا)

۳ - انتقام الهى از قوم نوح، با ریزش بارانى شدید و سیل آسا بر ایشان (ففتحنا أبوب السّماء بماء منهمر)

۴ - عوامل طبیعى، مسخر فرمان و اراده الهى (ففتحنا أبوب السّماء بماء منهمر)

۵ - مظاهر رحمت، مایه نقمت و نابودى خلق در نتیجه کفر و تکذیب (فکذّبوا عبدنا ... ففتحنا أبوب السّماء بماء منهمر) با این که باران در نظام طبیعت، مایه حیات و رحمت است; ولى به گاه خشم الهى به عذابى بنیان برافکن تبدیل مى شود.

موضوعات مرتبط

  • اضطرار: آثار اضطرار ۲
  • انبیا: آثار تکذیب انبیا ۵
  • خدا: حاکمیت اراده خدا ۴; عذابهاى خدا ۳
  • دعا: زمینه اجابت دعا ۲
  • عذاب: عذاب با باران ۳
  • عوامل طبیعى: تسخیر عوامل طبیعى ۴
  • قوم نوح: انتقام از قوم نوح ۱، ۳; تاریخ قوم نوح ۳; عذاب قوم نوح ۳
  • کفر: آثار کفر ۵
  • کیفر: ابزار کیفر ۵
  • نوح(ع): اجابت نفرین نوح(ع) ۱; قصه نوح(ع) ۱
  • هلاکت: عوامل هلاکت ۵

منابع