ریشه قلد: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
(بر وزن فلس) تابيدن «قَلَدَ الْحَبْلَ: فَتَلَهُ» يعنى ريسمان را تابيد، قَليد و مَقْلُود به معنى تابيده است. قِلادَة به كسر قاف تابيده ايست كه به گردن بندند از ريسمان باشد يا نقره يا چيز ديگر. [مائده:2]. قَلائد جمع قِلادَة و آن مثل لنگه كفش و غيره است كه به گردن قربانى مىبندند تا معلوم شود قربانى است و كسى متعرض آن نشود مراد از قلائد در آيه قربانيهاى طوق دار است. يعنى: به عبادتها و علائم خداوند و به ماه حرام و به قربانيها و قربانيهاى طوق دار بى احترامى نكنيد و مزاحمت ننمائيد. * [زمر:62-63]. [شورى:12]. در اقرب الموارد گويد: مقلاد به معنى كليد و خزانه... جمع آن مقاليد است در مجمع واحد آن را مقليد و مقلاد و معنى آن را مفتاح و خزانه نقل كرده است ولى در كشاف و جوامع الجامع آن را كليدها معنى كرده و گفته از لفظ خود مفرد ندارد و كشاف به قولى مفرد آن را مقليد نقل مىكند. پس مقاليد در آيه به معنى كليدها يا خزائن است و خزانههاى آسمان و زمين براى خداست يعنى او مالك امر و حاكم آنهاست. ولى نگارنده به قرينه [منافقون:7]. ترجيح مىدهم كه مراد خزائن باشد و در «خزن» راجع به آن صحبت شده است در نهج البلاغه خطبه 131 فرموده «وَ قَذَفَتْ اِلَيْهِ السَّمواتُ وَالْاَرَصُونَ مَقاليدَها» آسمانها و زمينها كليدهاى خود را به سوى خدا انداختهاند و در خطبه 136 در وصف امام عصر «عليه السلام» فرموده «وَ تُخْرِجُ لَهُ الْاَرْضُ مِنْ اَفاليذِ كَبِدِها وَ تُلْقى اِلَيْهِ سلْماً مِقاليدَها». | (بر وزن فلس) تابيدن «قَلَدَ الْحَبْلَ: فَتَلَهُ» يعنى ريسمان را تابيد، قَليد و مَقْلُود به معنى تابيده است. قِلادَة به كسر قاف تابيده ايست كه به گردن بندند از ريسمان باشد يا نقره يا چيز ديگر. [مائده:2]. قَلائد جمع قِلادَة و آن مثل لنگه كفش و غيره است كه به گردن قربانى مىبندند تا معلوم شود قربانى است و كسى متعرض آن نشود مراد از قلائد در آيه قربانيهاى طوق دار است. يعنى: به عبادتها و علائم خداوند و به ماه حرام و به قربانيها و قربانيهاى طوق دار بى احترامى نكنيد و مزاحمت ننمائيد. * [زمر:62-63]. [شورى:12]. در اقرب الموارد گويد: مقلاد به معنى كليد و خزانه... جمع آن مقاليد است در مجمع واحد آن را مقليد و مقلاد و معنى آن را مفتاح و خزانه نقل كرده است ولى در كشاف و جوامع الجامع آن را كليدها معنى كرده و گفته از لفظ خود مفرد ندارد و كشاف به قولى مفرد آن را مقليد نقل مىكند. پس مقاليد در آيه به معنى كليدها يا خزائن است و خزانههاى آسمان و زمين براى خداست يعنى او مالك امر و حاكم آنهاست. ولى نگارنده به قرينه [منافقون:7]. ترجيح مىدهم كه مراد خزائن باشد و در «خزن» راجع به آن صحبت شده است در نهج البلاغه خطبه 131 فرموده «وَ قَذَفَتْ اِلَيْهِ السَّمواتُ وَالْاَرَصُونَ مَقاليدَها» آسمانها و زمينها كليدهاى خود را به سوى خدا انداختهاند و در خطبه 136 در وصف امام عصر «عليه السلام» فرموده «وَ تُخْرِجُ لَهُ الْاَرْضُ مِنْ اَفاليذِ كَبِدِها وَ تُلْقى اِلَيْهِ سلْماً مِقاليدَها». | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ل:100, لا:86, حرم:70, ه:67, سمو:56, شىء:56, هدى:54, ارض:51, شهر:40, هو:35, علم:35, ذلک:32, بيت:32, وکل:29, امم:29, بصر:29, الذين:26, بسط:26, سمع:26, انن:26, الله:26, من:26, کفر:24, کلل:24, اله:24, وله:24, رزق:24, اوى:21, بغى:21, انس:21, على:21, فضل:18, قوم:18, ائى:18, ايى:15, مثل:15, قدر:13, ب:13, ربب:13, کعبة:10, ما:10, هم:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱
تکرار در قرآن: ۴(بار)
قاموس قرآن
(بر وزن فلس) تابيدن «قَلَدَ الْحَبْلَ: فَتَلَهُ» يعنى ريسمان را تابيد، قَليد و مَقْلُود به معنى تابيده است. قِلادَة به كسر قاف تابيده ايست كه به گردن بندند از ريسمان باشد يا نقره يا چيز ديگر. [مائده:2]. قَلائد جمع قِلادَة و آن مثل لنگه كفش و غيره است كه به گردن قربانى مىبندند تا معلوم شود قربانى است و كسى متعرض آن نشود مراد از قلائد در آيه قربانيهاى طوق دار است. يعنى: به عبادتها و علائم خداوند و به ماه حرام و به قربانيها و قربانيهاى طوق دار بى احترامى نكنيد و مزاحمت ننمائيد. * [زمر:62-63]. [شورى:12]. در اقرب الموارد گويد: مقلاد به معنى كليد و خزانه... جمع آن مقاليد است در مجمع واحد آن را مقليد و مقلاد و معنى آن را مفتاح و خزانه نقل كرده است ولى در كشاف و جوامع الجامع آن را كليدها معنى كرده و گفته از لفظ خود مفرد ندارد و كشاف به قولى مفرد آن را مقليد نقل مىكند. پس مقاليد در آيه به معنى كليدها يا خزائن است و خزانههاى آسمان و زمين براى خداست يعنى او مالك امر و حاكم آنهاست. ولى نگارنده به قرينه [منافقون:7]. ترجيح مىدهم كه مراد خزائن باشد و در «خزن» راجع به آن صحبت شده است در نهج البلاغه خطبه 131 فرموده «وَ قَذَفَتْ اِلَيْهِ السَّمواتُ وَالْاَرَصُونَ مَقاليدَها» آسمانها و زمينها كليدهاى خود را به سوى خدا انداختهاند و در خطبه 136 در وصف امام عصر «عليه السلام» فرموده «وَ تُخْرِجُ لَهُ الْاَرْضُ مِنْ اَفاليذِ كَبِدِها وَ تُلْقى اِلَيْهِ سلْماً مِقاليدَها».
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
الْقَلاَئِدَ | ۲ |
مَقَالِيدُ | ۲ |