گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۴ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۶}}
__TOC__
__TOC__


خط ۲۱: خط ۲۳:
==آيات ۱ - ۱۰، سوره واقعه ==
==آيات ۱ - ۱۰، سوره واقعه ==
سوره واقعه مكى است و هفتاد و شش آيه دارد
سوره واقعه مكى است و هفتاد و شش آيه دارد
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ(۱)
إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ(۱)
لَيْس لِوَقْعَتهَا كاذِبَةٌ(۲)
لَيْس لِوَقْعَتهَا كاذِبَةٌ(۲)
خَافِضةٌ رَّافِعَةٌ(۳)
خَافِضةٌ رَّافِعَةٌ(۳)
إِذَا رُجَّتِ الاَرْض رَجًّا(۴)
إِذَا رُجَّتِ الاَرْض رَجًّا(۴)
وَ بُستِ الْجِبَالُ بَسًّا(۵)
وَ بُستِ الْجِبَالُ بَسًّا(۵)
فَكانَت هَبَاءً مُّنبَثًّا(۶)
فَكانَت هَبَاءً مُّنبَثًّا(۶)
وَ كُنتُمْ أَزْوَجاً ثَلَثَةً(۷)
وَ كُنتُمْ أَزْوَجاً ثَلَثَةً(۷)
فَأَصحَب الْمَيْمَنَةِ مَا أَصحَب الْمَيْمَنَةِ(۸)
فَأَصحَب الْمَيْمَنَةِ مَا أَصحَب الْمَيْمَنَةِ(۸)
وَ أَصحَب المَْشئَمَةِ مَا أَصحَب المَْشئَمَةِ(۹)
وَ أَصحَب المَْشئَمَةِ مَا أَصحَب المَْشئَمَةِ(۹)
وَ السبِقُونَ السبِقُونَ(۱۰)
وَ السبِقُونَ السبِقُونَ(۱۰)
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
خط ۵۸: خط ۶۰:
ولى بعضى ديگر گفته اند: كلمه مذكور همان اسم فاعل است ، چيزى كه هست در اينجا صفتى است براى موصوفى كه حذف شده ، و تقدير كلام «'''ليس لوقعتها قضيه كاذبة '''» مى باشد، يعنى براى وقوع قيامت هيچ عامل كه اقتضاى دروغ شدنش را داشته باشد و آن را دروغ كند وجود ندارد.
ولى بعضى ديگر گفته اند: كلمه مذكور همان اسم فاعل است ، چيزى كه هست در اينجا صفتى است براى موصوفى كه حذف شده ، و تقدير كلام «'''ليس لوقعتها قضيه كاذبة '''» مى باشد، يعنى براى وقوع قيامت هيچ عامل كه اقتضاى دروغ شدنش را داشته باشد و آن را دروغ كند وجود ندارد.
معناى اينكه در وصف قيامت فرمود: «'''خافضة رافعة '''»
معناى اينكه در وصف قيامت فرمود: «'''خافضة رافعة '''»
خَافِضةٌ رَّافِعَةٌ
خَافِضةٌ رَّافِعَةٌ
اين دو كلمه دو خبر است براى ضميرى كه به واقعه بر مى گردد، و تقدير كلام «'''هى خافضة وهى رافعة '''» است ، يعنى قيامت خافض و رافع است . و خفض درست معناى خلاف رفع را مى دهد، و اما اين كه به چه حساب قيامت پايين آورنده و بالا برنده است بايد گفت كه : اين تعبير كنايه است از اين كه قيامت نظام عالم را زير و رو مى كند، مثلا باطن دلها را كه در دنيا پنهان بود ظاهر مى كند، و آثار اسباب كه در دنيا ظاهر بود، همه مى دانستند آب چه اثرى و آتش چه اثرى دارد، در قيامت پنهان مى شود، يعنى اسباب كلى از اثر مى افتد، و روابط جارى ميان اسباب و مسببات به كلى قطع مى گردد، در دنيا جمعى داراى عزت بودند، و آنان اهل كفر و فسق بودند، كه عزتشان همه جا ظاهر بود، و همچنين جمعى ديگر يعنى اهل تقوا ذلتشان هويدا بود،
اين دو كلمه دو خبر است براى ضميرى كه به واقعه بر مى گردد، و تقدير كلام «'''هى خافضة وهى رافعة '''» است ، يعنى قيامت خافض و رافع است . و خفض درست معناى خلاف رفع را مى دهد، و اما اين كه به چه حساب قيامت پايين آورنده و بالا برنده است بايد گفت كه : اين تعبير كنايه است از اين كه قيامت نظام عالم را زير و رو مى كند، مثلا باطن دلها را كه در دنيا پنهان بود ظاهر مى كند، و آثار اسباب كه در دنيا ظاهر بود، همه مى دانستند آب چه اثرى و آتش چه اثرى دارد، در قيامت پنهان مى شود، يعنى اسباب كلى از اثر مى افتد، و روابط جارى ميان اسباب و مسببات به كلى قطع مى گردد، در دنيا جمعى داراى عزت بودند، و آنان اهل كفر و فسق بودند، كه عزتشان همه جا ظاهر بود، و همچنين جمعى ديگر يعنى اهل تقوا ذلتشان هويدا بود،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۹۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۹۷ </center>
ولى در قيامت اثر از عزت كفار و فساق و نشانه اى از ذلت متقين نمى ماند.
ولى در قيامت اثر از عزت كفار و فساق و نشانه اى از ذلت متقين نمى ماند.
إِذَا رُجَّتِ الاَرْض رَجًّا
إِذَا رُجَّتِ الاَرْض رَجًّا
كلمه «'''رج '''» كه از ماده «'''راء، جيم ، جيم '''» است ، به معناى تكان دادن به شدت چيزى است ، و در اين آيه منظور از آن زلزله قيامت است ، كه خداى سبحان در آيه «'''ان زلزله الساعة شى ء عظيم '''» آن را بس ‍ عظيم توصيف كرده ، در خود آيه مورد بحث نيز با آوردن كلمه «'''رجا'''» همين عظمت را فهمانده ، چون معمولا آوردن مفعول مطلق براى افاده اينگونه نكته ها است (وقتى مى گويى : من فلان كس را زدم و چه زدنى معنايش است كه نحوه زدنم طورى بود كه ديگر قابل بيان نيست ) در آيه مورد بحث نيز مى فرمايد: چون زمين زلزله مى شود زلزله اى كه شدتش قابل وصف نيست ، و جمله مورد بحث بدل از جمله «'''اذا وقعت الواقعة '''»، و يا عطف بيان براى آن است ، به هر حال در مقام توضيح آن است .
كلمه «'''رج '''» كه از ماده «'''راء، جيم ، جيم '''» است ، به معناى تكان دادن به شدت چيزى است ، و در اين آيه منظور از آن زلزله قيامت است ، كه خداى سبحان در آيه «'''ان زلزله الساعة شى ء عظيم '''» آن را بس ‍ عظيم توصيف كرده ، در خود آيه مورد بحث نيز با آوردن كلمه «'''رجا'''» همين عظمت را فهمانده ، چون معمولا آوردن مفعول مطلق براى افاده اينگونه نكته ها است (وقتى مى گويى : من فلان كس را زدم و چه زدنى معنايش است كه نحوه زدنم طورى بود كه ديگر قابل بيان نيست ) در آيه مورد بحث نيز مى فرمايد: چون زمين زلزله مى شود زلزله اى كه شدتش قابل وصف نيست ، و جمله مورد بحث بدل از جمله «'''اذا وقعت الواقعة '''»، و يا عطف بيان براى آن است ، به هر حال در مقام توضيح آن است .
وَ بُستِ الْجِبَالُ بَسًّا فَكانَت هَبَاءً مُّنبَثًّا
وَ بُستِ الْجِبَالُ بَسًّا فَكانَت هَبَاءً مُّنبَثًّا
اين آيه عطف است بر كلمه «'''رجت '''»، و كلمه «'''بس '''» - با تشديد سين - به معناى خرد كردن است ، يعنى جسمى راداراى حجمى بوده آنقدر بكوبى تا مانند آرد به صورت ذراتى در آيد.
اين آيه عطف است بر كلمه «'''رجت '''»، و كلمه «'''بس '''» - با تشديد سين - به معناى خرد كردن است ، يعنى جسمى راداراى حجمى بوده آنقدر بكوبى تا مانند آرد به صورت ذراتى در آيد.
بعضى هم گفته اند: كلمه «'''بس '''» به معناى به راه انداختن چيزى است ، در حقيقت «'''بس جبال '''»، همان معنايى را مى رساند كه آيه شريفه «'''و سيرت الجبال '''» مى رساند.
بعضى هم گفته اند: كلمه «'''بس '''» به معناى به راه انداختن چيزى است ، در حقيقت «'''بس جبال '''»، همان معنايى را مى رساند كه آيه شريفه «'''و سيرت الجبال '''» مى رساند.
خط ۷۸: خط ۸۰:
و اين كه بعضى از مفسرين ميمنه را به يمين يعنى دست راست معنا كرده و گفته اند: اصحاب ميمنة نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى شود، به خلاف ديگران ، تفسير صحيحى نيست ، براى اين كه در اين آيه در مقابل اصحاب ميمنة اصحاب مشئمه قرار گرفته ، و اگر ميمنه به معناى دست راست بود بايد در مقابلش اصحاب ميسره يعنى طرف دست چپ قرار گيرد، همچنان كه در آيات بعدى در مقابل اصحاب يمين اصحاب شمال آمده ، و نادرستى اين تفسير روشن است .
و اين كه بعضى از مفسرين ميمنه را به يمين يعنى دست راست معنا كرده و گفته اند: اصحاب ميمنة نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى شود، به خلاف ديگران ، تفسير صحيحى نيست ، براى اين كه در اين آيه در مقابل اصحاب ميمنة اصحاب مشئمه قرار گرفته ، و اگر ميمنه به معناى دست راست بود بايد در مقابلش اصحاب ميسره يعنى طرف دست چپ قرار گيرد، همچنان كه در آيات بعدى در مقابل اصحاب يمين اصحاب شمال آمده ، و نادرستى اين تفسير روشن است .
كلمه «'''ما'''» در جمله «'''ما اصحاب الميمنة '''» استفهامى است ، و مبتدايى است كه خبرش جمله «'''اصحاب الميمنة '''» است ، و مجموع جمله خبر است براى جمله «'''فاصحاب الميمنة '''»، و منظور ازاستفهام بزرگداشت و تعظيم شاءن ايشان است .
كلمه «'''ما'''» در جمله «'''ما اصحاب الميمنة '''» استفهامى است ، و مبتدايى است كه خبرش جمله «'''اصحاب الميمنة '''» است ، و مجموع جمله خبر است براى جمله «'''فاصحاب الميمنة '''»، و منظور ازاستفهام بزرگداشت و تعظيم شاءن ايشان است .
وَ أَصحَب المَْشئَمَةِ مَا أَصحَب المَْشئَمَةِ
وَ أَصحَب المَْشئَمَةِ مَا أَصحَب المَْشئَمَةِ
كلمه «'''مشئمه '''» مانند كلمه «'''شوم '''» - ضمه شين و سكون همره - مصدر است ، همان طور كه ميمنه مانند كلمه «'''يمن '''» مصدر است ، و ميمنه و مشئمه به معناى سعادت و شقاوت است .
كلمه «'''مشئمه '''» مانند كلمه «'''شوم '''» - ضمه شين و سكون همره - مصدر است ، همان طور كه ميمنه مانند كلمه «'''يمن '''» مصدر است ، و ميمنه و مشئمه به معناى سعادت و شقاوت است .
معناى «'''السابقون السابقون '''»
معناى «'''السابقون السابقون '''»
خط ۱۱۹: خط ۱۲۱:
<span id='link145'><span>
<span id='link145'><span>
==آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه ==
==آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه ==
أُولَئك الْمُقَرَّبُونَ(۱۱)
أُولَئك الْمُقَرَّبُونَ(۱۱)
فى جَنَّتِ النَّعِيمِ(۱۲)
فى جَنَّتِ النَّعِيمِ(۱۲)
ثُلَّةٌ مِّنَ الاَوَّلِينَ(۱۳)
ثُلَّةٌ مِّنَ الاَوَّلِينَ(۱۳)
وَ قَلِيلٌ مِّنَ الاَخِرِينَ(۱۴)
وَ قَلِيلٌ مِّنَ الاَخِرِينَ(۱۴)
عَلى سرُرٍ مَّوْضونَةٍ(۱۵)
عَلى سرُرٍ مَّوْضونَةٍ(۱۵)
مُّتَّكِئِينَ عَلَيهَا مُتَقَبِلِينَ(۱۶)
مُّتَّكِئِينَ عَلَيهَا مُتَقَبِلِينَ(۱۶)
يَطوف عَلَيهِمْ وِلْدَنٌ مخَلَّدُونَ(۱۷)
يَطوف عَلَيهِمْ وِلْدَنٌ مخَلَّدُونَ(۱۷)
بِأَكْوَابٍ وَ أَبَارِيقَ وَ كَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ(۱۸)
بِأَكْوَابٍ وَ أَبَارِيقَ وَ كَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ(۱۸)
لا يُصدَّعُونَ عَنهَا وَ لا يُنزِفُونَ(۱۹)
لا يُصدَّعُونَ عَنهَا وَ لا يُنزِفُونَ(۱۹)
وَ فَكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيرُونَ(۲۰)
وَ فَكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيرُونَ(۲۰)
وَ لحَْمِ طيرٍ مِّمَّا يَشتهُونَ(۲۱)
وَ لحَْمِ طيرٍ مِّمَّا يَشتهُونَ(۲۱)
وَ حُورٌ عِينٌ(۲۲)
وَ حُورٌ عِينٌ(۲۲)
كَأَمْثَلِ اللُّؤْلُو الْمَكْنُونِ(۲۳)
كَأَمْثَلِ اللُّؤْلُو الْمَكْنُونِ(۲۳)
جَزَاءَ بِمَا كانُوا يَعْمَلُونَ(۲۴)
جَزَاءَ بِمَا كانُوا يَعْمَلُونَ(۲۴)
لا يَسمَعُونَ فِيهَا لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً(۲۵)
لا يَسمَعُونَ فِيهَا لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً(۲۵)
خط ۱۳۷: خط ۱۳۹:
وَ أَصحَب الْيَمِينِ مَا أَصحَب الْيَمِينِ(۲۷)
وَ أَصحَب الْيَمِينِ مَا أَصحَب الْيَمِينِ(۲۷)
فى سِدْرٍ مخْضودٍ(۲۸)
فى سِدْرٍ مخْضودٍ(۲۸)
وَ طلْحٍ مَّنضودٍ(۲۹)
وَ طلْحٍ مَّنضودٍ(۲۹)
وَ ظِلٍّ ممْدُودٍ(۳۰)
وَ ظِلٍّ ممْدُودٍ(۳۰)
وَ مَاءٍ مَّسكُوبٍ(۳۱)
وَ مَاءٍ مَّسكُوبٍ(۳۱)
وَ فَكِهَةٍ كَثِيرَةٍ(۳۲)
وَ فَكِهَةٍ كَثِيرَةٍ(۳۲)
لا مَقْطوعَةٍ وَ لا ممْنُوعَةٍ(۳۳)
لا مَقْطوعَةٍ وَ لا ممْنُوعَةٍ(۳۳)
وَ فُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ(۳۴)
وَ فُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ(۳۴)
إِنَّا أَنشأْنَهُنَّ إِنشاءً(۳۵)
إِنَّا أَنشأْنَهُنَّ إِنشاءً(۳۵)
فجَعَلْنَهُنَّ أَبْكاراً(۳۶)
فجَعَلْنَهُنَّ أَبْكاراً(۳۶)
عُرُباً أَتْرَاباً(۳۷)
عُرُباً أَتْرَاباً(۳۷)
لاَصحَبِ الْيَمِينِ(۳۸)
لاَصحَبِ الْيَمِينِ(۳۸)
ثُلَّةٌ مِّنَ الاَوَّلِينَ(۳۹)
ثُلَّةٌ مِّنَ الاَوَّلِينَ(۳۹)
وَ ثُلَّةٌ مِّنَ الاَخِرِينَ(۴۰)
وَ ثُلَّةٌ مِّنَ الاَخِرِينَ(۴۰)
وَ أَصحَب الشمَالِ مَا أَصحَب الشمَالِ(۴۱)
وَ أَصحَب الشمَالِ مَا أَصحَب الشمَالِ(۴۱)
فى سمُومٍ وَ حَمِيمٍ(۴۲)
فى سمُومٍ وَ حَمِيمٍ(۴۲)
وَ ظِلٍّ مِّن يحْمُومٍ(۴۳)
وَ ظِلٍّ مِّن يحْمُومٍ(۴۳)
لا بَارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ(۴۴)
لا بَارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ(۴۴)
إِنهُمْ كانُوا قَبْلَ ذَلِك مُترَفِينَ(۴۵)
إِنهُمْ كانُوا قَبْلَ ذَلِك مُترَفِينَ(۴۵)
وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلى الحِْنثِ الْعَظِيمِ(۴۶)
وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلى الحِْنثِ الْعَظِيمِ(۴۶)
وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ ئذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَاباً وَ عِظماً أَ ءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ(۴۷)
وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ ئذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَاباً وَ عِظماً أَ ءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ(۴۷)
أَ وَ ءَابَاؤُنَا الاَوَّلُونَ(۴۸)
أَ وَ ءَابَاؤُنَا الاَوَّلُونَ(۴۸)
قُلْ إِنَّ الاَوَّلِينَ وَ الاَخِرِينَ(۴۹)
قُلْ إِنَّ الاَوَّلِينَ وَ الاَخِرِينَ(۴۹)
لَمَجْمُوعُونَ إِلى مِيقَتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ(۵۰)
لَمَجْمُوعُونَ إِلى مِيقَتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ(۵۰)
ثمَّ إِنَّكُمْ أَيهَا الضالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ(۵۱)
ثمَّ إِنَّكُمْ أَيهَا الضالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ(۵۱)
لاَكلُونَ مِن شجَرٍ مِّن زَقُّومٍ(۵۲)
لاَكلُونَ مِن شجَرٍ مِّن زَقُّومٍ(۵۲)
فَمَالِئُونَ مِنهَا الْبُطونَ(۵۳)
فَمَالِئُونَ مِنهَا الْبُطونَ(۵۳)
فَشرِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الحَْمِيمِ(۵۴)
فَشرِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الحَْمِيمِ(۵۴)
فَشرِبُونَ شرْب الهِْيمِ(۵۵)
فَشرِبُونَ شرْب الهِْيمِ(۵۵)
هَذَا نُزُلهُُمْ يَوْمَ الدِّينِ(۵۶)
هَذَا نُزُلهُُمْ يَوْمَ الدِّينِ(۵۶)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۴ </center>
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
خط ۲۱۷: خط ۲۱۹:
اين آيات حال و وضعى كه هر يك از آن سه طايفه در قيامت دارند شرح مى دهد.
اين آيات حال و وضعى كه هر يك از آن سه طايفه در قيامت دارند شرح مى دهد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۶ </center>
أُولَئك الْمُقَرَّبُونَ فى جَنَّتِ النَّعِيمِ
أُولَئك الْمُقَرَّبُونَ فى جَنَّتِ النَّعِيمِ
اشاره با كلمه «'''اولئك '''» به سابقين است ، و جمله «'''اولئك المقربون '''» مبتدا و خبر، و جمله اى استينافى و ابتدايى است و ربطى به ما قبل ندارد.
اشاره با كلمه «'''اولئك '''» به سابقين است ، و جمله «'''اولئك المقربون '''» مبتدا و خبر، و جمله اى استينافى و ابتدايى است و ربطى به ما قبل ندارد.
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: جمله مذكور كه مركب از مبتدا و خبر است ، خود خبرى است براى كلمه سابقون .
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: جمله مذكور كه مركب از مبتدا و خبر است ، خود خبرى است براى كلمه سابقون .
خط ۲۳۴: خط ۲۳۶:
در سابق هم مكرر گفتيم كه نعيم عبارت است از ولايت و جنت نعيم عبارت است از جنت ولايت ، و اين نكته با مطلب چند سطر قبل ما هم تناسب دارد كه گفتيم : «'''و اين همان داخل شدن به ولايت خدا است '''».
در سابق هم مكرر گفتيم كه نعيم عبارت است از ولايت و جنت نعيم عبارت است از جنت ولايت ، و اين نكته با مطلب چند سطر قبل ما هم تناسب دارد كه گفتيم : «'''و اين همان داخل شدن به ولايت خدا است '''».


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۴ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۶}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش