گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۴۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۱: خط ۵۱:
<span id='link385'><span>
<span id='link385'><span>


==روايتى در ذيل (و ما ارسلنا من من قبلك من ولا نبى ...) كه با عصمت انبيا منافات دارد ==
==روايتى جعلی، در ذيل آیه: «وَ مَا أرسَلنَا مِن قَبلِكَ مِن رسُول...»==
و در الدرالمنثور است كه ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم و ابن مردويه به سندى صحيح از سعيد بن جبير روايت كرده اند كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) سوره ((و النجم اذا هوى (( را در مكه خواند تا اين آيه : ((افرايتم اللات و العزى ، و مناه الثالثه الاخرى (( همين كه اين آيه را خواند شيطان به زبانش انداخت و گفت : ((و غرانيق العلى و ان شفاعتهن لترتجى (( گفتند: تاكنون خدايان ما را به نيكى ياد نكرده بود و او خودش به سجده افتاد مردم هم سجده كردند.
و در الدرالمنثور است كه ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم و ابن مردويه، به سندى صحيح، از سعيد بن جبير روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، سوره «وَ النَّجم إذَا هَوَى» را در مكه خواند، تا اين آيه: «أفَرَأيتُمُ اللَّاتَ وَ العُزَّى * وَ مَنَاةَ الثَّالِثَةة الأُخرَى». همين كه اين آيه را خواند، شيطان به زبانش انداخت و گفت: «وَ غَرَانِيقَ العُلَى وَ أنَّ شَفَاعَتَهُنَّ لَتُرتَجَى». گفتند: تاكنون خدايان ما را به نيكى ياد نكرده بود و او خودش به سجده افتاد، مردم هم سجده كردند.


آنگاه جبرئيل بيامد و گفت : آنچه را كه من بر تو نازل كردم بخوان . رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) خواند تا رسيد به ((تلك الغرانيق العلى و ان شفاعتهن لترتجى (( جبرئيل
آنگاه جبرئيل بيامد و گفت: آنچه را كه من بر تو نازل كردم، بخوان. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» خواند تا رسيد به «تِلكَ الغَرَانِيقُ العُلَى وَ أنَّ شَفَاعَتَهُنَّ لَتُرتَجَى».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۶۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۶۱ </center>
گفت : من اين جمله را نازل نكرده ام ، اين از شيطان است ، پس اين آيه نازل شد: ((و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبى ....((
جبرئیل گفت: من اين جمله را نازل نكرده ام، اين از شيطان است. پس اين آيه نازل شد: «وَ مَا أرسَلنَا مِن قَبلِكَ مِن رَسُولٍ وَ لَا نَبِىٍّ...».


مؤ لف : اين روايت به چند طريق از ابن عباس و جمعى از تابعين روايت شده ، و جماعتى از تابعين از جمله حافظ ابن حجر آن را صحيح دانسته اند. و ليكن ادله قطعيى كه دلالت بر عصمت آن جناب دارد متن اين روايت را تكذيب مى كند هر چند كه سندش صحيح باشد، پس ما به حكم آن ادله لازم است ساحت آن جناب را منزه از چنين خطايى بدانيم .  
مؤلف: اين روايت، به چند طريق، از ابن عباس و جمعى از تابعين روايت شده، و جماعتى از تابعين، از جمله حافظ ابن حجر، آن را صحيح دانسته اند. وليكن ادله قطعیى كه بر عصمت آن جناب دلالت دارد، متن اين روايت را تكذيب مى كند، هرچند كه سندش صحيح باشد. پس ما به حكم آن ادله، لازم است ساحت آن جناب را از چنين خطايى منزّه بدانيم.  


علاوه بر اين كه اين روايت شنيع ترين مراحل جهل را به آن جناب نسبت مى دهد براى اينكه به او نسبت مى دهد كه نمى دانسته جمله ((تلك الغرانيق العلى ...(( كلام خدا نيست و جبرئيل آن را نياورده و نمى دانسته كه اين كلام كفر صريح و موجب ارتداد از دين است . تازه اين نادانى اش آنقدر ادامه يافته تا سوره تمام شده، و سجده آخر آن را به جا آورده باز هم متوجه خطاى خود نشده تا جبرئيل نازل شده ، دوباره سوره را بر او عرضه كرده و اين دو جمله كفرآميز را هم جزو سوره خوانده است . آن وقت جبرئيل گفته من آن را نازل نكرده ام . از همه بدتر اينكه جبرئيل آيه ((و ما ارسلنا من قبلك من رسول ...(( را نازل كرده ، و نظاير اين كفر را براى همه انبياء و مرسلين اثبات نموده است .
علاوه بر اين كه اين روايت، شنيع ترين مراحل جهل را به آن جناب نسبت مى دهد. براى اين كه به او نسبت مى دهد كه نمى دانسته جملۀ «تِلكَ الغَرَانِيقُ العُلَى...» كلام خدا نيست و جبرئيل آن را نياورده، و نمى دانسته كه اين كلام، كفر صريح و موجب ارتداد از دين است. تازه اين نادانى اش، آن قدر ادامه يافته تا سوره تمام شده، و سجده آخر آن را به جا آورده، باز هم متوجه خطاى خود نشده، تا جبرئيل نازل شده، دوباره سوره را بر او عرضه كرده و اين دو جمله كفرآميز را هم جزو سوره خوانده است. آن وقت جبرئيل گفته من آن را نازل نكرده ام. از همه بدتر اين كه جبرئيل آيه «وَ مَا أرسَلنَا مِن قَبلِكَ مِن رَسُولٍ...» را نازل كرده، و نظاير اين كفر را براى همه انبياء و مرسلين اثبات نموده است.


از همينجا روشن مى شود كه توجيه و عذرى كه بعضى به منظور دفاع از حديث درست كرده اند باطل و عذرى بدتر از گناه است و آن اين است كه ((اين جمله از آن حضرت سبق لسانى بوده و شيطان در او تصرفى كرده كه در نتيجه دچار اين اشتباه و غلط شده (( براى اينكه نه متن حديث را مى گويد و نه دليل عصمت چنين خطايى را براى انبياء جايز مى داند.
از همين جا روشن مى شود كه توجيه و عذرى كه بعضى به منظور دفاع از حديث درست كرده اند، باطل و عذرى بدتر از گناه است و آن، اين است كه: «اين جمله از آن حضرت سبق لسانى بوده و شيطان در او تصرفى كرده كه در نتيجه دچار اين اشتباه و غلط شده». براى اين كه نه متن حديث را مى گويد و نه دليل عصمت چنين خطايى را براى انبياء جايز مى داند.
 
علاوه بر اين كه اگر مثل چنين تصرفى براى شيطان باشد كه در زبان رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» تصرف نموده، يك آيه و يا دو آيه غير قرآنى به عنوان قرآن به زبان او جارى سازد، ديگر اعتمادى در كلام الهى باقى نمى ماند. چون ممكن است كسى احتمال دهد بعضى از آيات قرآن از همان تصرفات بوده باشد، و رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» آن طور كه داستان غرانيق مى گويد، آن آيات را قرآن پنداشته، آيه «وَ مَا أرسَلنَا...»، كاشف دروغ بودن يكى از آن ها - يعنى همان قصه غرانيق - و سرپوش بقيه آن ها باشد.


علاوه بر اينكه اگر مثل چنين تصرفى براى شيطان باشد كه در زبان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) تصرف نموده ، يك آيه و يا دو آيه غير قرآنى به عنوان قرآن به زبان او جارى سازد، ديگر اعتمادى در كلام الهى باقى نمى ماند، چون ممكن است كسى احتمال دهد بعضى از آيات قرآن از همان تصرفات بوده باشد، و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) آن طور كه داستان غرانيق مى گويد آن آيات را قرآن پنداشته ، آيه ((و ما ارسلنا...(( كاشف دروغ بودن يكى از آنها - يعنى همان قصه غرانيق - و سرپوش بقيه آنها باشد.
و يا احتمال دهد كه اصلا داستان غرانيق كلام خدا باشد و آيه ((و ما ارسلنا...(( و هر
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۶۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۶۲ </center>
آيه ديگرى كه منافى با بت پرستى است از القاآت شيطان باشد و بخواهد با آيه مذكور كه داستان غرانيق را ابطال مى كند بر روى بسيارى از آيات كه در حقيقت القاآت شيطانى فرض شده سرپوش بگذارد كه با اين احتمال از هر جهت اعتماد و وثوق به كتاب خدا از بين رفته رسالت و دعوت نبوت به كلى لغو مى گردد. و ساحت مقدس حق تعالى منزه از آن است .
و يا احتمال دهد كه اصلا داستان غرانيق كلام خدا باشد و آيه «وَ مَا أرسَلنَا...» و هر آيه ديگرى كه منافى با بت پرستى است، از القاآت شيطان باشد و بخواهد با آيه مذكور، كه داستان غرانيق را ابطال مى كند، بر روى بسيارى از آيات كه در حقيقت القاآت شيطانى فرض شده، سرپوش بگذارد كه با اين احتمال، از هر جهت اعتماد و وثوق به كتاب خدا از بين رفته، رسالت و دعوت نبوت به كلّى لغو مى گردد. و ساحت مقدس حق تعالى، منزّه از آن است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۶۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۶۳ </center>
<span id='link386'><span>
<span id='link386'><span>
==آيات ۵۸ - ۶۶ سوره حج ==
==آيات ۵۸ - ۶۶ سوره حج ==
وَ الَّذِينَ هَاجَرُوا فى سبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيرُ الرَّزِقِينَ(۵۸)
وَ الَّذِينَ هَاجَرُوا فى سبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيرُ الرَّزِقِينَ(۵۸)
۱۴٬۰۳۰

ویرایش