گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
و از همين جا، روشن مى شود كه وصف مؤمنان به اعراض از لغو، كنايه است از علو همت ايشان، و كرامت نفوسشان.
و از همين جا، روشن مى شود كه وصف مؤمنان به اعراض از لغو، كنايه است از علو همت ايشان، و كرامت نفوسشان.


==معنا و وجه «والذين هم للزكوة فاعلون»==
==معنای این که فرمود: «مؤمنان، زکات را عمل می کنند»==
«'''وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَوةِ فَاعِلُونَ'''»:
«'''وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَوةِ فَاعِلُونَ'''»:


نام بردن زكات با نماز، قرينه است بر اين كه مقصود از زكات، همان معناى معروف (انفاق مالى) است، نه معناى لغوى آن، كه تطهير نفس از رذائل اخلاقى مى باشد.
نام بردن «زكات» با «نماز»، قرينه است بر اين كه مقصود از زكات، همان معناى معروف (انفاق مالى) است، نه معناى لغوى آن، كه تطهير نفس از رذائل اخلاقى مى باشد.


البته احتمال دارد كه معناى مصدرى آن مقصود باشد كه عبارت است از تطهير مال، نه آن مالى كه به عنوان زكات داده مى شود، براى اينكه سوره مورد بحث در مكه نازل شده كه هنوز به زكات به معناى معروف واجب نشده بود و قبل از وجوب آن در مدينه زكات همان معناى پاك كردن مال را مى داد، بعد از آنكه در مدينه واجب شد (به طور علم بالغلبه) اسم شد براى آن مقدار از مالى كه به عنوان زكات بيرون مى شد.
البته احتمال دارد كه معناى مصدرى آن مقصود باشد كه عبارت است از تطهير مال، نه آن مالى كه به عنوان زكات داده مى شود. براى اين كه سوره مورد بحث در مكه نازل شده، كه هنوز به زكات به معناى معروف واجب نشده بود و قبل از وجوب آن در مدينه، زكات همان معناى پاك كردن مال را مى داد. بعد از آن كه در مدينه واجب شد (به طور عَلَم بالغلبه)، اسم شد براى آن مقدار از مالى كه به عنوان زكات بيرون مى شد.


با اين بيان روشن گرديد كه چرا فرمود «زكات را عمل مى كنند»، و نفرمود زكات را مى دهند. پس معنايش اين است كه: مؤمنين كسانى هستند كه انفاق مالى دارند. و اگر مراد از زكات خود مال بود معنا نداشت آن مال را فعل متعلق به فاعل دانسته و بفرمايد: زكات را عمل مى كنند، و به همين خاطر بعضى كه زكات را به معناى مال گرفته اند، مجبور شده اند لفظ «پرداختن» را تقدير گرفته و بگويند تقدير آيه «والّذين هم لتادية الزكوة فاعلون» است و باز به همين جهت، بعضى ديگر ناگزير شده اند زكات را به معناى تطهير نفس از اخلاق رذيله بگيرند تا از اشكال مذكور فرار كرده باشند.
با اين بيان روشن گرديد كه چرا فرمود «زكات را عمل مى كنند»، و نفرمود زكات را مى دهند.  


و در اين كه فرموده: «للزكوة فاعلون» و نفرموده: «للزكوة مؤدّون» اشاره و دلالت است بر اين كه مؤمنين به دادن زكات عنايت دارند، مثل اين كه كسى شما را امر كرده باشد به خوردن آب، در جواب بگويى: «خواهم نوشيد» كه آن نكته عنايت را افاده نمى كند، ولى اگر بگويى «من فاعلم»، آن عنايت را مى رساند.
پس معنايش اين است كه: مؤمنان كسانى هستند كه انفاق مالى دارند. و اگر مراد از زكات خود مال بود، معنا نداشت آن مال را فعل متعلق به فاعل دانسته و بفرمايد: زكات را عمل مى كنند. و به همين خاطر، بعضى كه زكات را به معناى مال گرفته اند، مجبور شده اند لفظ «پرداختن» را تقدير گرفته و بگويند تقدير آيه «وَ الَّذِينَ هُم لِتَأدِيَةِ الزَّكَوةِ فَاعِلُون» است. و باز به همين جهت، بعضى ديگر ناگزير شده اند زكات را به معناى تطهير نفس از اخلاق رذيله بگيرند، تا از اشكال مذكور فرار كرده باشند.
 
و در اين كه فرموده: «لِلزَّكَوةِ فَاعِلُون» و نفرموده: «لِلزَّكَوةِ مُؤَدُّون»، اشاره و دلالت است بر اين كه مؤمنان، به دادن زكات عنايت دارند. مثل اين كه كسى شما را امر كرده باشد به خوردن آب، در جواب بگويى: «خواهم نوشيد»، كه آن نكته عنايت را افاده نمى كند، ولى اگر بگويى «من فاعلم»، آن عنايت را مى رساند.
<span id='link9'><span>
<span id='link9'><span>


۱۴٬۲۹۷

ویرایش