گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
اصحاب كهف پس از بيدار شدنشان زياد زندگى نكردند، بلكه پس از كشف معجزه از دنيا رفتند واينجا بود كه اختلاف بين مردم در گرفت ، موحدين با مشركين شهر به جدال برخاستند. مشركين گفتند: بايد بالاى غار ايشان بنيانى بسازيم وبه اين مساءله كه چقدر خواب بوده اند كارى نداشته باشيم . وموحدين گفتند بالاى غارشان مسجدى مى سازيم .
اصحاب كهف پس از بيدار شدنشان زياد زندگى نكردند، بلكه پس از كشف معجزه از دنيا رفتند واينجا بود كه اختلاف بين مردم در گرفت ، موحدين با مشركين شهر به جدال برخاستند. مشركين گفتند: بايد بالاى غار ايشان بنيانى بسازيم وبه اين مساءله كه چقدر خواب بوده اند كارى نداشته باشيم . وموحدين گفتند بالاى غارشان مسجدى مى سازيم .
<span id='link273'><span>
<span id='link273'><span>
===داستان از نظر غير مسلمانان ===
==داستان از نظر غير مسلمانان==
بيشتر روايات وسندهاى تاريخى برآنند كه قصه اصحاب كهف در دوران فترت ما بين عيسى ورسول خدا(صلى اللّه عليه وآله وسلم ) اتفاق افتاده است ، به دليل اين كه اگر قبل از عهد مسيح بود قطعا در انجيل مى آمد واگر قبل از دوران موسى (عليه السلام) بود در تورات مى آمد، و حال آن كه مى بينيم يهود آن را معتبر نمى دانند. هر چند در تعدادى از روايات دارد كه قريش آن را از يهود تلقى كرده و گرفته اند. وليكن مى دانيم يهود آن را از نصارى گرفته چون نصارى به آن اهتمام زيادى داشته آنچه كه از نصارى حكايت شده قريب المضمون با روايتى است كه ثعلبى در عرائس از ابن عباس نقل كرده. چيزى كه هست روايات نصارى در امورى با روايات مسلمين اختلاف دارد:
بيشتر روايات وسندهاى تاريخى برآنند كه قصه اصحاب كهف در دوران فترت ما بين عيسى ورسول خدا(صلى اللّه عليه وآله وسلم ) اتفاق افتاده است ، به دليل اين كه اگر قبل از عهد مسيح بود قطعا در انجيل مى آمد واگر قبل از دوران موسى (عليه السلام) بود در تورات مى آمد، و حال آن كه مى بينيم يهود آن را معتبر نمى دانند. هر چند در تعدادى از روايات دارد كه قريش آن را از يهود تلقى كرده و گرفته اند. وليكن مى دانيم يهود آن را از نصارى گرفته چون نصارى به آن اهتمام زيادى داشته آنچه كه از نصارى حكايت شده قريب المضمون با روايتى است كه ثعلبى در عرائس از ابن عباس نقل كرده. چيزى كه هست روايات نصارى در امورى با روايات مسلمين اختلاف دارد:


خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
و علت اين اختلاف وتحديد مدت مكث آنان به دويست سال اين است كه گفته اند آن پادشاه جبار كه اين عده را مجبور به بت پرستى مى كرده و اينان از شر اوفرار كرده اند اسمش دقيوس بوده كه در حدود سالهاى ۲۴۹ - ۲۵۱ م زندگى مى كرده ، واين را هم مى دانيم كه اصحاب كهف به طورى كه گفته اند در سال ۴۲۵ ويا سال ۴۳۷ ويا ۴۳۹ از خواب بيدار شده اند پس براى مدت لبث در كهف بيش از دويست سال يا كمتر باقى نمى ماند، واولين كسى كه از مورخين ايشان اين مطالب را ذكر كرده به طورى كه گفته است جيمز ساروغى سريانى بوده كه متولد ۴۵۱ م و متوفاى ۵۲۱ م بوده وديگران همه تاريخ خود را از اوگرفته اند، وبه زودى تتمه اى براى اين كلام از نظر خواننده خواهد گذشت .
و علت اين اختلاف وتحديد مدت مكث آنان به دويست سال اين است كه گفته اند آن پادشاه جبار كه اين عده را مجبور به بت پرستى مى كرده و اينان از شر اوفرار كرده اند اسمش دقيوس بوده كه در حدود سالهاى ۲۴۹ - ۲۵۱ م زندگى مى كرده ، واين را هم مى دانيم كه اصحاب كهف به طورى كه گفته اند در سال ۴۲۵ ويا سال ۴۳۷ ويا ۴۳۹ از خواب بيدار شده اند پس براى مدت لبث در كهف بيش از دويست سال يا كمتر باقى نمى ماند، واولين كسى كه از مورخين ايشان اين مطالب را ذكر كرده به طورى كه گفته است جيمز ساروغى سريانى بوده كه متولد ۴۵۱ م و متوفاى ۵۲۱ م بوده وديگران همه تاريخ خود را از اوگرفته اند، وبه زودى تتمه اى براى اين كلام از نظر خواننده خواهد گذشت .
<span id='link274'><span>
<span id='link274'><span>
===غار اصحاب كهف كجا است ؟ ===
===غار اصحاب كهف كجا است ؟ ===
در نواحى مختلف زمين به تعدادى از غارها برخورد شده كه در ديوارهاى آن تمثالهايى چهار نفرى وپنج نفرى وهفت نفرى كه تمثال سگى هم با ايشان است كشيده اند. و در بعضى از آن غارها تمثال قربانيى هم جلوآن تمثالها هست كه مى خواهند قربانيش كنند. انسان مطلع وقتى اين تصويرها را آن هم در غارى مشاهده مى كند فورا به ياد اصحاب كهف مى افتد، و چنين به نظر مى رسد كه اين نقشه ها و تمثالها اشاره به قصه آنان دارد و آن را كشيده اند تا رهبانان و آنها كه خود را جهت عبادت متجرد كرده اند و در اين غار براى عبادت منزل مى كنند با ديدن آن به ياد اصحاب كهف بيفتند، پس صرف يادگارى است كه در اين غارها كشيده شده نه اينكه علامت باشد براى اينكه اينجا غار اصحاب كهف است.
در نواحى مختلف زمين به تعدادى از غارها برخورد شده كه در ديوارهاى آن تمثالهايى چهار نفرى وپنج نفرى وهفت نفرى كه تمثال سگى هم با ايشان است كشيده اند. و در بعضى از آن غارها تمثال قربانيى هم جلوآن تمثالها هست كه مى خواهند قربانيش كنند. انسان مطلع وقتى اين تصويرها را آن هم در غارى مشاهده مى كند فورا به ياد اصحاب كهف مى افتد، و چنين به نظر مى رسد كه اين نقشه ها و تمثالها اشاره به قصه آنان دارد و آن را كشيده اند تا رهبانان و آنها كه خود را جهت عبادت متجرد كرده اند و در اين غار براى عبادت منزل مى كنند با ديدن آن به ياد اصحاب كهف بيفتند، پس صرف يادگارى است كه در اين غارها كشيده شده نه اينكه علامت باشد براى اينكه اينجا غار اصحاب كهف است.
۱۴٬۰۱۵

ویرایش