گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۷۰: خط ۷۰:


==گفتارى پيرامون هويت انسان از نظر قرآن كريم==
==گفتارى پيرامون هويت انسان از نظر قرآن كريم==
در ذيل آيه: «'''هل اتى على الانسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكورا'''»


شكى نيست در اينكه در داخل اين هيكل محسوس كه ما آن را انسان مى ناميم . مبدئى براى حيات است كه شعور و اراده آدمى مستندبدان است ، و خداى تعالى در آنجا كه سخن از خلقت انسان - به عنوان آدم - دارد، از اين مبداء تعبير به روح ، و در بعضى موارد تعبير به نفس نموده ، نظير آيه «'''فاذا سويته و نفخت فيه من روحى فقعوا له ساجدين '''»، و آيه «'''ثم سويه و نفخ فيه من روحه .
شكى نيست در اينكه در داخل اين هيكل محسوس كه ما آن را انسان مى ناميم . مبدئى براى حيات است كه شعور و اراده آدمى مستند بدان است ، و خداى تعالى در آن جا كه سخن از خلقت انسان - به عنوان آدم - دارد، از اين مبداء تعبير به روح ، و در بعضى موارد تعبير به نفس نموده ، نظير آيه «'''فاذا سويته و نفخت فيه من روحى فقعوا له ساجدين '''»، و آيه «'''ثم سويه و نفخ فيه من روحه .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۲۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۲۲ </center>
و آنچه در بدو نظر از دو آيه به ذهن مى رسد،اين است كه روح و بدن دو حقيقت قرين يكديگرند، نظير خميرى كه مركب از آرد و آب است ، و انسان مجموع هر دو حقيقت است ، وقتى روح قرين جسد قرار گرفت ، آن انسان زنده است و وقتى از هم جدا شد همين جدا شدن مرگ است .
و آنچه در بدو نظر از دو آيه به ذهن مى رسد،اين است كه روح و بدن دو حقيقت قرين يكديگرند، نظير خميرى كه مركب از آرد و آب است ، و انسان مجموع هر دو حقيقت است ، وقتى روح قرين جسد قرار گرفت ، آن انسان زنده است و وقتى از هم جدا شد همين جدا شدن مرگ است .
۱۴٬۲۰۵

ویرایش