گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۱: خط ۳۱:
==آيات ۱ - ۴  سوره اخلاص ==
==آيات ۱ - ۴  سوره اخلاص ==


سورۀ «اخلاص»، مكّى است و چهار آيه دارد:
* سورۀ «اخلاص»، مكّى است و چهار آيه دارد:


بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
خط ۴۰: خط ۴۰:
وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كفُواً أَحَدُ(۴)
وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كفُواً أَحَدُ(۴)


ترجمه آيات:
* ترجمه آيات:
   
   
به نام «الله» كه رحمان و رحيم است.
به نام «الله» كه رحمان و رحيم است.
خط ۵۲: خط ۵۲:
و هيچ كس همتاى او نيست. (۴)
و هيچ كس همتاى او نيست. (۴)


بيان آيات:
* بيان آيات:
   
   
اين سوره، خداى تعالى را به احديّت ذات و بازگشت ماسوى الله در تمامى حوائج وجوديش به سوى او، و نيز به اين كه احدى نه در ذات و نه در صفات و نه در افعال، شريك او نيست؛ مى ستايد. و اين توحيد قرآنى، توحيدى است كه مختص به خود قرآن كريم است، و تمامى معارف (اصولى و فروعى و اخلاقى) اسلام، بر اين اساس پى ريزى شده است.
اين سوره، خداى تعالى را به احديّت ذات و بازگشت ماسوى الله در تمامى حوائج وجوديش به سوى او، و نيز به اين كه احدى نه در ذات و نه در صفات و نه در افعال، شريك او نيست؛ مى ستايد. و اين توحيد قرآنى، توحيدى است كه مختص به خود قرآن كريم است، و تمامى معارف (اصولى و فروعى و اخلاقى) اسلام، بر اين اساس پى ريزى شده است.
خط ۶۰: خط ۶۰:
و اين سوره، هم مى تواند در مكّه نازل شده باشد و هم در مدينه، و آنچه از بعضى از روايات وارده در سبب نزول آن ظاهر است، اين است كه در مكّه نازل شده.
و اين سوره، هم مى تواند در مكّه نازل شده باشد و هم در مدينه، و آنچه از بعضى از روايات وارده در سبب نزول آن ظاهر است، اين است كه در مكّه نازل شده.


قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ:
* قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ:


كلمۀ «'''هو'''»، ضمير شأن و ضمير قصّه است، و معمولا در جايى به كار مى رود كه گوينده، اهتمام زيادى به مضمون جملۀ بعد از آن داشته باشد. و امّا كلمۀ «'''الله '''»، مورد اختلاف واقع شده. حق آن است كه «'''عَلَم به غلبه '''» براى خداى تعالى است. يعنى قبلا در زبان عرب، اسم خاص ‍ براى حق تعالى نبود؛ ولى از آن جايى كه استعمالش در اين مورد بيش از ساير موارد شد، به خاطر همين غلبۀ استعمال، تدريجا اسم خاص خدا گرديد. همچنان كه اهل هر زبانى ديگر، براى خداى تعالى نام خاصى دارند، و ما در تفسير سورۀ فاتحه (اولين سوره قرآن)، در باره اين كلمه بحث كرديم.
كلمۀ «'''هو'''»، ضمير شأن و ضمير قصّه است، و معمولا در جايى به كار مى رود كه گوينده، اهتمام زيادى به مضمون جملۀ بعد از آن داشته باشد. و امّا كلمۀ «'''الله '''»، مورد اختلاف واقع شده. حق آن است كه «'''عَلَم به غلبه '''» براى خداى تعالى است. يعنى قبلا در زبان عرب، اسم خاص ‍ براى حق تعالى نبود؛ ولى از آن جايى كه استعمالش در اين مورد بيش از ساير موارد شد، به خاطر همين غلبۀ استعمال، تدريجا اسم خاص خدا گرديد. همچنان كه اهل هر زبانى ديگر، براى خداى تعالى نام خاصى دارند، و ما در تفسير سورۀ فاتحه (اولين سوره قرآن)، در باره اين كلمه بحث كرديم.


فرق بين «'''أحد'''» و «'''واحد'''» و معناى أحد بودن خداى تعالى:
* فرق بين «'''أحد'''» و «'''واحد'''» و معناى أحد بودن خداى تعالى:


و كلمۀ «'''أحد'''» صفتى است كه از مادۀ «'''وحدت '''» گرفته شده، همچنان كه كلمۀ «'''واحد'''» نيز، وصفى از اين ماده است. چيزى كه هست، بين «أحد» و «واحد» فرق است. كلمه «أحد» در مورد چيزى و كسى به كار مى رود كه قابل كثرت و تعدد نباشد. نه در خارج و نه در ذهن، و اصولا داخل اعداد نشود. به خلاف كلمۀ «واحد» كه هر واحدى، يك ثانى و ثالثى دارد؛ يا در خارج و يا در توهّم و يا به فرض عقل، كه با انضمام به ثانى و ثالث و رابع كثير مى شود. و اما «أحد» اگر هم برايش دوّمى فرض ‍ شود، باز خود همان است و چيزى بر او اضافه نشده.
و كلمۀ «'''أحد'''» صفتى است كه از مادۀ «'''وحدت '''» گرفته شده، همچنان كه كلمۀ «'''واحد'''» نيز، وصفى از اين ماده است. چيزى كه هست، بين «أحد» و «واحد» فرق است. كلمه «أحد» در مورد چيزى و كسى به كار مى رود كه قابل كثرت و تعدد نباشد. نه در خارج و نه در ذهن، و اصولا داخل اعداد نشود. به خلاف كلمۀ «واحد» كه هر واحدى، يك ثانى و ثالثى دارد؛ يا در خارج و يا در توهّم و يا به فرض عقل، كه با انضمام به ثانى و ثالث و رابع كثير مى شود. و اما «أحد» اگر هم برايش دوّمى فرض ‍ شود، باز خود همان است و چيزى بر او اضافه نشده.
۱۴٬۳۷۲

ویرایش