گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۴ بهمن ۱۴۰۰
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
بنابراين، عبادت وقتى حقيقتا عبادت است كه عبد عابد در عبادتش خلوص داشته باشد، و خلوص، همان حضورى است كه قبلا بيان كرديم. و روشن شد كه: عبادت، وقتى تمام و كامل مي شود كه به غير خدا به كسى ديگر مشغول نباشد و در عملش، شريكى براى سبحان نتراشد و دلش در حال عبادت، بسته و متعلق بجایى نباشد. نه به اميدى، و نه ترسى، حتى نه اميد به بهشتى، و نه ترس از دوزخى، كه در اين صورت عبادتش خالص و براى خدا است. به خلاف اين كه عبادتش به منظور كسب بهشت و دفع عذاب باشد، كه در اين صورت خودش را پرستيده، نه خدا را.
بنابراين، عبادت وقتى حقيقتا عبادت است كه عبد عابد در عبادتش خلوص داشته باشد، و خلوص، همان حضورى است كه قبلا بيان كرديم. و روشن شد كه: عبادت، وقتى تمام و كامل مي شود كه به غير خدا به كسى ديگر مشغول نباشد و در عملش، شريكى براى سبحان نتراشد و دلش در حال عبادت، بسته و متعلق بجایى نباشد. نه به اميدى، و نه ترسى، حتى نه اميد به بهشتى، و نه ترس از دوزخى، كه در اين صورت عبادتش خالص و براى خدا است. به خلاف اين كه عبادتش به منظور كسب بهشت و دفع عذاب باشد، كه در اين صورت خودش را پرستيده، نه خدا را.


و همچنين، عبادت وقتى تمام و كامل مي شود كه به خودش هم مشغول نباشد كه اشتغال به نفس، منافى با مقام عبوديت است. عبوديت كجا و منم زدن و استكبار كجا؟
و همچنين، عبادت وقتى تمام و كامل می شود كه به خودش هم مشغول نباشد كه اشتغال به نفس، منافى با مقام عبوديت است. عبوديت كجا و منم زدن و استكبار كجا؟
و گويا علت آمدن پرستش و استعانت به صيغه متكلم مع الغير: (ما تو را مى پرستيم و از تو يارى مي جویيم)، همين دورى از منم زدن و استكبار بوده باشد، و مي خواهد به همين نكته اشاره كند كه گفتيم مقام عبوديت، با خود ديدن منافات دارد. لذا بنده خدا، عبادت خود و همه بندگان ديگر را در نظر گرفته، مي گويد: ما تو را مى پرستيم. چون به همين مقدار هم در ذمّ نفس و دور افكندن تعيّنات و تشخصات اثر دارد. چون در وقتى كه من خود را تنها ببينم، به انانيّت و خودبينى و استكبار نزديكترم، به خلاف اين كه خودم را مخلوط با ساير بندگان و آميخته با سواد مردم بدانم، كه اثر تعيّنى و تشخّص را از بين برده ام.
و گويا علت آمدن پرستش و استعانت به صيغه متكلم مع الغير: (ما تو را مى پرستيم و از تو يارى می جویيم)، همين دورى از منم زدن و استكبار بوده باشد، و می خواهد به همين نكته اشاره كند كه گفتيم مقام عبوديت، با خود ديدن منافات دارد. لذا بنده خدا، عبادت خود و همه بندگان ديگر را در نظر گرفته، می گويد: ما تو را مى پرستيم. چون به همين مقدار هم در ذمّ نفس و دور افكندن تعيّنات و تشخصات اثر دارد. چون در وقتى كه من خود را تنها ببينم، به انانيّت و خودبينى و استكبار نزديكترم، به خلاف اين كه خودم را مخلوط با ساير بندگان و آميخته با سواد مردم بدانم، كه اثر تعيّنى و تشخّص را از بين برده ام.
<span id='link44'><span>
<span id='link44'><span>


۱۴٬۲۹۷

ویرایش