گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۹۹: خط ۱۹۹:


==بحث روايتى ==
==بحث روايتى ==
در تفسير قمى در ذيل آيه ((لوكان معه آلهة كما يقولون اذا لابتغوا الى ذى العرش سبيلا(( مى گويد: امام (عليه السلام) فرمود: اگر اين بتها اله ومعبود بودند آنطور كه شما پنداشته ايد يقينا به عرش مى رفتند.
در تفسير قمى، در ذيل آيه: «لَو كَانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَمَا يَقُولُونَ إذاً لَابتَغَوا إلَى ذِى العَرشِ سَبِيلاً» مى گويد: امام «عليه السلام» فرمود: اگر اين بت ها، إله و معبود بودند، آن طور كه شما پنداشته ايد، يقينا به عرش مى رفتند.


مؤلف : يعنى مسلط بر عرش مى شدند، وزمام امور عالم را به دست مى گرفتند، آرى معناى عرش اين است، نه ملك كه جهاتش محدود است .
مؤلف: يعنى مسلط بر عرش مى شدند، و زمام امور عالَم را به دست مى گرفتند. آرى، معناى «عرش»، اين است، نه ملك كه جهاتش محدود است.
<span id='link112'><span>
<span id='link112'><span>
و در الدر المنثور است كه احمد وابن مردويه از ابن عمر روايت كرده اند كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) فرمود: وقتى مرگ نوح فرا رسيد به دوفرزند خود گفت : من شما را امر مى كنم به تسبيح و حمد خدا، چون اين دوكلمه نماز هر چيز است ، وبا همين دوكلمه است كه هر چيزى روزى مى خورد.


مؤلف : قبلا در معناى تسبيح موجودات اين ارتباطى كه روايت ميان تسبيح وحمد وروزى خوردن موجودات بيان مى كند گذشت وگفتيم كه رزق هر موجودى با ترازوى احتياج وسؤ ال اواندازه گيرى مى شود، وگفتيم كه هر موجودى خداى را بااظهار حاجت ونقص خود تسبيح نموده واورا از داشتن حاجتى مثل حاجت خود ونقصى چون نقص ‍ خود منزه مى دارد.
و در الدرّ المنثور است كه احمد و ابن مردويه، از ابن عمر روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرمود: وقتى مرگ نوح فرا رسيد، به دو فرزند خود گفت: من شما را امر مى كنم به تسبيح و حمد خدا، چون اين دو كلمه نماز هر چيز است، و با همين دو كلمه است كه هر چيزى روزى مى خورد.


و در تفسير عياشى از ابى الصباح از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه گفت خدمت آن جناب عرض كردم معناى جمله ((و ان من شى ء الا يسبّح بحمده( چيست؟ فرمود: هر چيزى خداى را با تسبيح خود حمد مى كند، آرى همينكه مى بينيم ديوارها ترك مى خورد و شكاف بر مى دارد اين خود تسبيح ديوار است ، چون نشان مى دهد كه تعمير احتياج دارد.
مؤلف: قبلا در معناى تسبيح موجودات اين ارتباطى كه روايت ميان تسبيح و حمد و روزى خوردن موجودات بيان مى كند، گذشت و گفتيم كه رزق هر موجودى، با ترازوى احتياج و سؤال او اندازه گيرى مى شود. و گفتيم كه هر موجودى خداى را با اظهار حاجت و نقص خود تسبيح نموده و او را از داشتن حاجتى مثل حاجت خود و نقصى چون نقص خود منزه مى دارد.


مؤلف : اين روايت را از حسين بن سعيد از آن جناب نيز نقل كرده است.
و در تفسير عياشى، از ابى الصباح، از امام صادق «عليه السلام» روايت شده كه گفت خدمت آن جناب عرض كردم: معناى جملۀ «وَ إن مِن شَئٍ إلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ» چيست؟


و در همان كتاب از نوفلى از سكونى از جعفر بن محمد از پدرش (عليهما السلام ) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) نهى كردند از اينكه چارپايان را داغ كنند، واينكه مردم به صورت آنها بزنند وفرمود: زيرا چارپايان هم خدا را به حمد تسبيح مى گويند.
فرمود: هر چيزى خداى را با تسبيح خود حمد مى كند. آرى، همين كه مى بينيم ديوارها ترك مى خورد و شكاف بر مى دارد، اين خود تسبيح ديوار است. چون نشان مى دهد كه تعمير احتياج دارد.


مؤلف : اين مطلب يعنى نهى از زدن به صورت حيوانات را كلينى هم در كافى به سند خود از محمد بن مسلم از امام صادق (عليه السلام) از رسول خدا نقل كرده كه در ضمن حديثى فرمود: حيوانات را از صورت داغ مكن.
مؤلف: اين روايت را از حسين بن سعيد، از آن جناب نيز نقل كرده است.


و در همان كتاب از اسحاق بن عمار از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هيچ مرغى نيست كه در صحرا يا دريا شكار شود مگر به خاطر اين است كه در تسبيح خدا كوتاهى كرده است.
و در همان كتاب، از نوفلى، از سكونى، از جعفر بن محمّد، از پدرش «عليهما السلام» روايت كرده كه فرمود: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» نهى كردند از اين كه چارپايان را داغ كنند، و اين كه مردم به صورت آن ها بزنند و فرمود: زيرا چارپايان هم، خدا را به حمد تسبيح مى گويند.


مؤلف :اين معنا را اهل سنت هم به طرق زيادى از ابن مسعود وابى الدرداء وابى هريره وغير ايشان از رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) نقل كرده اند.
مؤلف: اين مطلب، يعنى نهى از زدن به صورت حيوانات را، كلينى هم، در كافى، به سند خود، از محمّد بن مسلم، از امام صادق «عليه السلام»، از رسول خدا نقل كرده كه در ضمن حديثى فرمود: حيوانات را از صورت داغ مكن.
 
و در همان كتاب، از اسحاق بن عمّار، از امام صادق «عليه السلام» روايت شده كه فرمود: هيچ مرغى نيست كه در صحرا يا دريا شكار شود، مگر به خاطر اين است كه در تسبيح خدا كوتاهى كرده است.
 
مؤلف: اين معنا را اهل سنت هم، به طرق زيادى، از ابن مسعود و ابى الدرداء و ابوهريره و غير ايشان، از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» نقل كرده اند.




۱۴٬۲۸۸

ویرایش