۱۴٬۱۹۷
ویرایش
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۱: | ||
<span id='link74'><span> | <span id='link74'><span> | ||
== | ==وجه اين كه فرمود: «اسراف كاران، برادران شياطين هستند» == | ||
و جملۀ «إنَّ المُبَذِّرِينَ كَانُوا إخوَانَ الشَّيَاطِين»، تعليلى است بر نهى از تبذير، و معنايش اين است كه اسراف مكن، زيرا كه اگر اسراف كنى، از مبذّرين - كه برادران شيطان اند - خواهى شد. | |||
و گويا وجه برادرى مبذّرين و اسراف كنندگان با شيطان ها، اين باشد كه اسراف كاران و شيطان از نظر سنخيّت و ملازمت، مانند دو برادر مهربان هستند كه هميشه با هم اند، و ريشه و اصلشان هم، يك پدر و مادر است، همچنان كه آيه شريفه «وَ قَضَينَا لَهُم قُرَنَاءَ»، و آيه «أحشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أزوَاجَهُم»، كه مقصود از «أزواج» در اين جا، همان «قُرَنَاء» در آيه قبلى است)، و آيه «وَ إخوَانُهُم يَمُدُّونَهُم فِى الغَىِّ ثُمَّ لَا يُقصِرُون»، همين معنا را مى رساند. | |||
و از همين جا معلوم مى شود كه تفسير آن مفسّر كه آيه را به «قرين و دوستان شيطان ها»، تفسير كرده، بهتر است از تفسيرى كه ديگرى به معناى «اتباع و پيروان شيطان» گرفته است. | |||
و مراد از كلمۀ «شيطان» در جملۀ «وَ كَاَنَ الشَّيطَانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً»، همان ابليس است كه پدر شيطان ها است، و شيطان ها، ذرّيه و قوم و قبيله او هستند. بنابراين، «لام» شيطان، «لام» عهد ذهنى است، و همچنين مى شود «لام» را «لام جنس» بگيريم، كه مراد از شيطان، جنس شيطان باشد. | |||
و به هر حال، كفر ورزيدن شيطان نسبت به پروردگار خود، از اين جهت است كه او، نعمت هاى خدا را كفران نموده و آنچه از قوّه و قدرت و ابزار بندگى از جانب خدا به او داده شده، همه را در راه اغواء و فريب بندگان خدا و وادار كردن آنان به نافرمانى و دعوتشان به خطاكارى و كفران نعمت مصرف مى كند. | |||
و از آنچه گذشت، اين معنا روشن گرديد كه چرا اول شيطان را به صيغه جمع (شياطين)، و بعدا به صيغه مفرد (شيطان) آورد. آيه كريمه، ابتدا خواسته بفهماند كه هر اسراف كننده اى، برادر شيطان خويش است، پس همه اسراف كاران، برادران شيطان هايند. و اما در تعبير دوم كه مفرد آورد، گفتيم مقصود از آن، يا پدر شيطان ها است، كه نامش «ابليس» است، و يا مقصود جنس شيطان است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۱۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۱۳ </center> | ||
«'''وَ إِمَّا تُعْرِضنَّ عَنهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ | «'''وَ إِمَّا تُعْرِضنَّ عَنهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِن رَبِّك تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَيْسُوراً'''»: | ||
جملۀ «إمّا تُعرِضَنَّ»، در اصل «إن تُعرِض» بوده و «ماى» زائده بر سر «إن» شرطى در آمد، تا نون تأكيد بتواند بر سر «تُعرِض» در آيد. | |||
شهادت سياق دليل بر اين است كه گفتار در باره انفاق مالى بوده، پس مراد از جملۀ «إمَّا تُعرِضَنَّ عَنهُم»، اعراض از كسى است كه مالى درخواست كرده تا در سدّ جوع و رفع حاجتش مصرف كند، و مقصود از آن، هر اعراضى آن هم به هر صورت كه باشد، نيست، بلكه تنها آن قسم اعراضى است كه دستش تهى است و نمى تواند مساعدتى به وى بكند، ولى مأيوس هم نيست، احتمال مى دهد كه بعدا پولدار شود، و وى را كمك كند. | |||
به دليل اين كه دنبالش مى فرمايد: «ابتِغَاءِ رَحمَةٍ مِن رَبِّكََ تَرجُوهَا». يعنى اين كه تو از ايشان اعراض مى كنى، نه از اين باب است كه مال دارى و نمى خواهى بدهى، و نه از اين باب كه ندارى و از به دست آمدن آن هم مأيوسى، بلكه از اين باب است كه الآن ندارى، ولى اميدوار هستى كه به دستت بيايد، و به ايشان بدهى، و در طلب رحمت پروردگار خود هستى. | |||
و اين كه فرمود: «فَقُل لَهُم قَولاً مَيسُوراً»، بدين معنا است كه با ايشان به نرمى حرف بزن، سخن درشت و خشن مگو و اين سفارش را در جایى ديگر، به بيانى ديگر فرموده: «وَأمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنهَر». | |||
در كشاف گفته: جملۀ «ابتِغَاءَ رَحمَةٍ مِن رَبِّك»، يا متعلق به جواب شرطی است كه مقدّم بر خود شرط مى باشد، و تقديرش اين است كه: «با آنان به آسانى و نرمى سخن بگو و با وعده هاى نيك، دلشان را خوش كن، و با اين گونه رحمت ها كه به ايشان مى كنى، رحمت پروردگارت را براى خود به دست آور». | |||
و يا آن كه متعلق است به خود شرط، و معنايش اين است كه: «و اگر به خاطر نرسيدن آن مالى كه اميدوار رسيدنش بودى از ايشان اعراض كردى - كه از «رزق» تعبير به «رحمت» شده باشد - در اين صورت ايشان را به نرمى و خوبى برگردان». | |||
بنابر اين معنا، كلمه «ابتغاء» به جاى «فقر و تهیدستى و نرسيدن مال» به كار رفته، به اين عنايت كه شخص بى روزى هميشه در طلب روزى است. پس «نداشتن» هميشه سبب درخواست و ابتغاء است و ابتغاء، مسبّب فقد مى باشد، و در اين آيه، مسبّب به جاى سبب آمده است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۱۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۱۴ </center> | ||
<span id='link75'><span> | <span id='link75'><span> | ||
==نهى از افراط وتفريط در انفاق == | ==نهى از افراط وتفريط در انفاق == | ||
«'''وَ لاتجْعَلْ يَدَك مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِك وَ لاتَبْسطهَا كلَّ الْبَسطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً محْسوراً'''»: | «'''وَ لاتجْعَلْ يَدَك مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِك وَ لاتَبْسطهَا كلَّ الْبَسطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً محْسوراً'''»: |
ویرایش