گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
==خلاصه معناى آيه واشاره به اختلاف مفسرين در اعراب آن ==
==خلاصه معناى آيه واشاره به اختلاف مفسرين در اعراب آن ==
بنابراين ، آيه مورد بحث در اين جمله خلاصه مى شود كه ما نوح را به خاطر اينكه بنده اى شكور بود پاداش داديم ودعوتش را باقى گذارديم سنتش را در ذريه آنها كه در كشتى با اوبودند اجرا نموده ، مثلابر يكى از ذريه اش موسى كتاب نازل كرديم وآن را مايه هدايت بنى اسرائيل قرار داديم .
بنابراين ، آيه مورد بحث در اين جمله خلاصه مى شود كه ما نوح را به خاطر اينكه بنده اى شكور بود پاداش داديم ودعوتش را باقى گذارديم سنتش را در ذريه آنها كه در كشتى با اوبودند اجرا نموده ، مثلابر يكى از ذريه اش موسى كتاب نازل كرديم وآن را مايه هدايت بنى اسرائيل قرار داديم .
از جمله : ((ذرّيّة من حملنا مع نوح (( وجمله : ((وجعلنا ذرّيّته هم الباقين (( بخوبى بر مى آيد كه مردم امروز، همه ذريّه پسرى ودخترى نوح مى باشند، واگر تنها ذريه پسرى اوبودند ومقصود از جمله ((آنها كه در كشتى با نوح سوار كرديم (( پسران نوح باشند بهتر وبلكه متعين اين بود كه گفته باشد ذريه نوح ، واين خود روشن است .
از جمله : ((ذرّيّة من حملنا مع نوح (( وجمله : ((وجعلنا ذرّيّته هم الباقين (( بخوبى بر مى آيد كه مردم امروز، همه ذريّه پسرى ودخترى نوح مى باشند، واگر تنها ذريه پسرى اوبودند ومقصود از جمله ((آنها كه در كشتى با نوح سوار كرديم (( پسران نوح باشند بهتر وبلكه متعين اين بود كه گفته باشد ذريه نوح ، واين خود روشن است .
مفسرين در اعراب آيه ، وجوه بسيار ديگرى دارند، از جمله گفته اند: كلمه ((ذريه (( منصوب به ندائى است كه حذف شده ، وتقدير آن چنين بوده ((اى ذريه كسانى كه با نوح بر كشتى نشانديم (( ويا گفته اند مفعول اول جمله : ((تتّخذوا(( است ومفعول دوم آن كلمه : ((وكيلا(( است وتقدير كلام اين است كه : ((به جاى من كس ‍ ديگرى را - هر كه باشد - از ذريه كسانى كه با نوح در كشتيشان نشانديم وكيل مگيريد(( ويا گفته اند بدل است از كلمه موسى كه در آيه قبلى بود ولى سخافت هيچيك از اين وجوه بر خواننده پوشيده نيست .
مفسرين در اعراب آيه ، وجوه بسيار ديگرى دارند، از جمله گفته اند: كلمه ((ذريه (( منصوب به ندائى است كه حذف شده ، وتقدير آن چنين بوده ((اى ذريه كسانى كه با نوح بر كشتى نشانديم (( ويا گفته اند مفعول اول جمله : ((تتّخذوا(( است ومفعول دوم آن كلمه : ((وكيلا(( است وتقدير كلام اين است كه : ((به جاى من كس ‍ ديگرى را - هر كه باشد - از ذريه كسانى كه با نوح در كشتيشان نشانديم وكيل مگيريد(( ويا گفته اند بدل است از كلمه موسى كه در آيه قبلى بود ولى سخافت هيچيك از اين وجوه بر خواننده پوشيده نيست .
وجه زير نيز از نظر سخافت دست كمى از وجوه مذكور ندارد، وآن اين است كه گفته اند: ضمير در ((انه (( به موسى بر مى گردد نه به نوح ! و جمله ، تعليل فرستادن كتاب به موسى وآن را هدايت بنى اسرائيل قرار دادن است البته در صورتى كه ضمير ((هاء(( در ((وجعلناه (( را به موسى برگردانيم نه به كتاب .
وجه زير نيز از نظر سخافت دست كمى از وجوه مذكور ندارد، وآن اين است كه گفته اند: ضمير در ((انه (( به موسى بر مى گردد نه به نوح ! و جمله ، تعليل فرستادن كتاب به موسى وآن را هدايت بنى اسرائيل قرار دادن است البته در صورتى كه ضمير ((هاء(( در ((وجعلناه (( را به موسى برگردانيم نه به كتاب .
وَ قَضيْنَا إِلى بَنى إِسرءِيلَ فى الْكِتَبِ لَتُفْسِدُنَّ فى الاَرْضِ مَرَّتَينِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كبِيراً(۴)
 
«'''وَ قَضيْنَا إِلى بَنى إِسرءِيلَ فى الْكِتَبِ لَتُفْسِدُنَّ فى الاَرْضِ مَرَّتَينِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كبِيراً'''»:
معناى مختلف واژه ((قضاء(( ومعناى آيه : ((وقضينا الى بنىاسرائيل لتفسدن فى الارض ...((
معناى مختلف واژه ((قضاء(( ومعناى آيه : ((وقضينا الى بنىاسرائيل لتفسدن فى الارض ...((
راغب در مفردات در معناى ((قضاء(( گفته است كه به معناى فيصله دادن به امرى است ، چه با گفتار باشد وچه با عمل وهر كدام بر دووجه است يكى الهى وديگرى بشرى ، از جمله قضاء الهى اين است كه فرموده : ((وقضى ربّك الاتعبدوا الاايّاه (( خدا دستور داده كه جز او را نپرستيد: ونيز در همين معنااست كه فرموده : ((وقضينا الى بنى اسرائيل فى الكتاب (( يعنى ما اعلام كرديم وحكم را فيصله يافته كرديم وبه ايشان به وسيله وحى چنين اعلام نموديم كه ... وبر همين معنا حمل مى شود آيه : ((وقضينا اليه ذلك الامر انّ دابر هؤ لاء مقطوع (( اين امر را به وى حكم كرديم كه نسل اينان مقطوع خواهد بود.
راغب در مفردات در معناى ((قضاء(( گفته است كه به معناى فيصله دادن به امرى است ، چه با گفتار باشد وچه با عمل وهر كدام بر دووجه است يكى الهى وديگرى بشرى ، از جمله قضاء الهى اين است كه فرموده : ((وقضى ربّك الاتعبدوا الاايّاه (( خدا دستور داده كه جز او را نپرستيد: ونيز در همين معنااست كه فرموده : ((وقضينا الى بنى اسرائيل فى الكتاب (( يعنى ما اعلام كرديم وحكم را فيصله يافته كرديم وبه ايشان به وسيله وحى چنين اعلام نموديم كه ... وبر همين معنا حمل مى شود آيه : ((وقضينا اليه ذلك الامر انّ دابر هؤ لاء مقطوع (( اين امر را به وى حكم كرديم كه نسل اينان مقطوع خواهد بود.
واما قضاء فعلى وعملى الهى اين است كه مى فرمايد: ((واللّه يقضى بالحقّ والّذين يدعون من دونه لايقضون بشى ء: تنها خداست كه به حق حكم مى كند وغير اوآنچه را به خدائى مى خوانند هيچ حكم (واثرى ) نخواهند داشت نه به حق ونه بباطل ((
واما قضاء فعلى وعملى الهى اين است كه مى فرمايد: ((واللّه يقضى بالحقّ والّذين يدعون من دونه لايقضون بشى ء: تنها خداست كه به حق حكم مى كند وغير اوآنچه را به خدائى مى خوانند هيچ حكم (واثرى ) نخواهند داشت نه به حق ونه بباطل ((
((فقضيهنّ سبع سموات فى يومين : پس آنها را در دوروز هفت آسمان كرد(( كه قضاء در آن به معناى ابداء وفراغت از ايجاد است واين آيه در حقيقت در معنى همان آيه : ((بديع السّموات والارض ((است .
 
«'''فقضيهنّ سبع سموات فى يومين'''» : پس آنها را در دوروز هفت آسمان كرد(( كه قضاء در آن به معناى ابداء وفراغت از ايجاد است واين آيه در حقيقت در معنى همان آيه : ((بديع السّموات والارض ((است .
 
واما ((قضاء(( در قول بشرى اين است كه مى گويند: داوود چنين قضاء كرد، پس حكمى كه حاكم مى كند از مقوله كلام است ودر قضاء فعلى بشرى ، آيه شريفه مى فرمايد: ((فاذا قضيتم مناسككم : پس چون مناسك خود را بپايان رسانديد(( وهمچنين مى فرمايد: ((ثمّ ليقضوا تفثهم وليوفوا نذورهم : پس آلودگيهاى خود را زائل نموده به نذرهاى خود وفا كنند.
واما ((قضاء(( در قول بشرى اين است كه مى گويند: داوود چنين قضاء كرد، پس حكمى كه حاكم مى كند از مقوله كلام است ودر قضاء فعلى بشرى ، آيه شريفه مى فرمايد: ((فاذا قضيتم مناسككم : پس چون مناسك خود را بپايان رسانديد(( وهمچنين مى فرمايد: ((ثمّ ليقضوا تفثهم وليوفوا نذورهم : پس آلودگيهاى خود را زائل نموده به نذرهاى خود وفا كنند.
وكلمه ((علو(( به معناى ارتفاع ودر آيه مورد بحث كنايه است از طغيان به ظلم وتعدى ، زيرا((علّو(( عطف بر فساد شده ، آنهم عطف تفسيرى ، در جاى ديگر قرآن نيز به اين معنا آمده است آنجا كه فرموده : ((انّ فرعون علافى الارض وجعل اهلها شيعا: فرعون در زمين علوكرد واهل زمين را فرقه فرقه نمود((
وكلمه ((علو(( به معناى ارتفاع ودر آيه مورد بحث كنايه است از طغيان به ظلم وتعدى ، زيرا((علّو(( عطف بر فساد شده ، آنهم عطف تفسيرى ، در جاى ديگر قرآن نيز به اين معنا آمده است آنجا كه فرموده : ((انّ فرعون علافى الارض وجعل اهلها شيعا: فرعون در زمين علوكرد واهل زمين را فرقه فرقه نمود((
ومعناى آيه اين است كه ما بنى اسرائيل را در كتاب كه همان تورات باشد خبر داده واعلام نموديم ، خبرى قاطع ، كه سوگند مى خورم وقطعى مى گويم كه شما نژاد وگروه بنى اسرائيل به زودى در زمين فساد خواهيد كرد - كه مراد از ((زمين (( سرزمين فلسطين واطراف آنست - واين فساد را در دونوبت پشت سر هم انجام خواهيد داد.
ومعناى آيه اين است كه ما بنى اسرائيل را در كتاب كه همان تورات باشد خبر داده واعلام نموديم ، خبرى قاطع ، كه سوگند مى خورم وقطعى مى گويم كه شما نژاد وگروه بنى اسرائيل به زودى در زمين فساد خواهيد كرد - كه مراد از ((زمين (( سرزمين فلسطين واطراف آنست - واين فساد را در دونوبت پشت سر هم انجام خواهيد داد.
ودر زمين طغيان وعلّوبزرگى خواهيد نمود.
ودر زمين طغيان وعلّوبزرگى خواهيد نمود.
فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكمْ عِبَاداً لَّنَا أُولى بَأْسٍ شدِيدٍ فَجَاسوا خِلَلَ الدِّيَارِ وَ كانَ وَعْداً مَّفْعُولاً(۵)
 
«'''فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكمْ عِبَاداً لَّنَا أُولى بَأْسٍ شدِيدٍ فَجَاسوا خِلَلَ الدِّيَارِ وَ كانَ وَعْداً مَّفْعُولاً'''»:
راغب در مفردات در معناى كلمه ((باءس (( مى گويد: ((بؤ س (( و ((باءس (( و((باساءء(( به معناى شدت ومكروه است ، با اين تفاوت كه بؤ س بيشتر در فقر وجنگ وباءس وباساءء بيشتر در عذاب استعمال مى شود مانند آيه شريفه : ((واللّه اشدّ باسا واشدّ تنكيلا((
راغب در مفردات در معناى كلمه ((باءس (( مى گويد: ((بؤ س (( و ((باءس (( و((باساءء(( به معناى شدت ومكروه است ، با اين تفاوت كه بؤ س بيشتر در فقر وجنگ وباءس وباساءء بيشتر در عذاب استعمال مى شود مانند آيه شريفه : ((واللّه اشدّ باسا واشدّ تنكيلا((
ودر مجمع البيان مى گويد: ماده ((جوس (( به معناى سر زدن به اينجا وآنجا است ، مثلا گفته مى شود: فلانى را در فلان قبيله رها كردم تا يجوسهم ويدوسهم يعنى بگردد ويك يك را پيدا نموده لگدمال كند، ابوعبيده هم در معناى اين كلمه گفته است :
ودر مجمع البيان مى گويد: ماده ((جوس (( به معناى سر زدن به اينجا وآنجا است ، مثلا گفته مى شود: فلانى را در فلان قبيله رها كردم تا يجوسهم ويدوسهم يعنى بگردد ويك يك را پيدا نموده لگدمال كند، ابوعبيده هم در معناى اين كلمه گفته است :
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۵۱ </center>
هر جا را كه آمد وشد كرده پا نهاده باشى حوس وجوس كرده اى ، آنگاه گفته است : بعضى گفته اند جوس به معناى طلب كردن يك چيزى به جستجواست .
هر جا را كه آمد وشد كرده پا نهاده باشى حوس وجوس كرده اى ، آنگاه گفته است : بعضى گفته اند جوس به معناى طلب كردن يك چيزى به جستجواست .
توضيح معناى آيه شريفه : ((فاذا جاء وعد اوليهما...(( واشاره به ضعف وجوه ديگرىكه در اين باره گفته شده است
توضيح معناى آيه شريفه : ((فاذا جاء وعد اوليهما...(( واشاره به ضعف وجوه ديگرىكه در اين باره گفته شده است
واينكه فرمود: ((فاذا جاء وعد اوليهما(( تفريعى است بر جمله : ((لتفسدنّ...(( وضمير تثنيه ((هما(( به مرتين برمى گردد، و معنايش اين است كه دوبار فساد مى كنيد، وبنابراين معناى ((اوليهما(( افساد اولى است ومراد به ((وعد اولى (( وعده اول از آندووعده وآن نكال ونقمتى است كه خدا در برابر فسادشان داده ، ودر نتيجه وعد به معناى موعود خواهد بود، وآمدن وعد كنايه از آمدن هنگام انجاز وعملى كردن آنست ، وهمين خود دليل است بر اينكه خداوند در برابر دونوبت افساد آنان دوتا وعده داده ، واگر اسمى از دومى نبرده به خاطر اختصار بوده ، وگويا فرموده : در زمين دونوبت فساد مى كنيد وما وعده تان داده ايم كه در هر نوبت انتقام بگيريم وقتى افساد اول كرديد... همه آنچه را كه گفتيم به كمك سياق آيه بود كه از آيه استفاده كرديم ومعناى آيه كه فرمود: ((بعثنا عليكم عبادا لنا اولى باس ‍ شديد(( اين است كه بندگان نيرومند خود را بسيج كرديم وفرستاديم تا شما را ذليل نموده واز شما انتقام بگيرند.
واينكه فرمود: ((فاذا جاء وعد اوليهما(( تفريعى است بر جمله : ((لتفسدنّ...(( وضمير تثنيه ((هما(( به مرتين برمى گردد، و معنايش اين است كه دوبار فساد مى كنيد، وبنابراين معناى ((اوليهما(( افساد اولى است ومراد به ((وعد اولى (( وعده اول از آندووعده وآن نكال ونقمتى است كه خدا در برابر فسادشان داده ، ودر نتيجه وعد به معناى موعود خواهد بود، وآمدن وعد كنايه از آمدن هنگام انجاز وعملى كردن آنست ، وهمين خود دليل است بر اينكه خداوند در برابر دونوبت افساد آنان دوتا وعده داده ، واگر اسمى از دومى نبرده به خاطر اختصار بوده ، وگويا فرموده : در زمين دونوبت فساد مى كنيد وما وعده تان داده ايم كه در هر نوبت انتقام بگيريم وقتى افساد اول كرديد... همه آنچه را كه گفتيم به كمك سياق آيه بود كه از آيه استفاده كرديم ومعناى آيه كه فرمود: ((بعثنا عليكم عبادا لنا اولى باس ‍ شديد(( اين است كه بندگان نيرومند خود را بسيج كرديم وفرستاديم تا شما را ذليل نموده واز شما انتقام بگيرند.
ودليل اينكه گفتيم بعث بمنظور انتقام وذليل كردن بوده جمله : ((اولى باس شديد...(( است .
ودليل اينكه گفتيم بعث بمنظور انتقام وذليل كردن بوده جمله : ((اولى باس شديد...(( است .
ودر اينكه آمدن آن بندگان خدا بسوى بنى اسرائيل وقتل عام واسارت و غارت وتخريب آنان را((بعث الهى (( خوانده ، اشكالى ندارد چرا كه اين بعث وبرانگيختن بر سبيل كيفر ودر برابر فساد وطغيان وظلم به غيرحق بنى اسرائيل بوده است ، پس كسى نگويد كه خدا با فرستادن چنين دشمنانى آدمكش ومسلط ساختن آنان بر بنى اسرائيل نسبت به ايشان ظلم كرده ، بلكه خود ايشان به خود ظلم كردند.
ودر اينكه آمدن آن بندگان خدا بسوى بنى اسرائيل وقتل عام واسارت و غارت وتخريب آنان را((بعث الهى (( خوانده ، اشكالى ندارد چرا كه اين بعث وبرانگيختن بر سبيل كيفر ودر برابر فساد وطغيان وظلم به غيرحق بنى اسرائيل بوده است ، پس كسى نگويد كه خدا با فرستادن چنين دشمنانى آدمكش ومسلط ساختن آنان بر بنى اسرائيل نسبت به ايشان ظلم كرده ، بلكه خود ايشان به خود ظلم كردند.


۱۴٬۰۱۵

ویرایش