گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
آنگاه به سير خود ادامه دادم. مردى گندم گون و فربه را ديدم، از جبرئيل پرسيدم: اين كيست؟ گفت: اين پدرت آدم است. سپس مرا بر آدم معرفى نمود و گفت: اين ذرّيه تو است. آدم گفت: (آرى)، روحى طيب و بویى طيب از جسدى طيب.
آنگاه به سير خود ادامه دادم. مردى گندم گون و فربه را ديدم، از جبرئيل پرسيدم: اين كيست؟ گفت: اين پدرت آدم است. سپس مرا بر آدم معرفى نمود و گفت: اين ذرّيه تو است. آدم گفت: (آرى)، روحى طيب و بویى طيب از جسدى طيب.


رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» به اين جا كه رسيد، سوره «مطففين» را از آيه هفدهم كه مى فرمايد: «كَلَاّ إنّ كِتَابَ الأبرَارِ لَفِى عِلِّيّينَ وَ مَا أدرَيكَ مَا عِلّيُّون كِتَابٌ مَرقُومٌ يَشهَدُهُ المُقَرَّبُونَ»، تا آخر سوره را تلاوت فرمود. پس آنگاه فرمود: من به پدرم آدم سلام كردم. او هم بر من سلام كرد. من جهت او استغفار نموده، او هم جهت من استغفار كرد و گفت: مرحبا به فرزند صالحم، پيغمبر صالح و مبعوث در روزگار صالح.  
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» به اين جا كه رسيد، سوره «مطففين» را از آيه هفدهم كه مى فرمايد: «كَلَاّ إنّ كِتَابَ الأبرَارِ لَفِى عِلِّيّينَ * وَ مَا أدرَيكَ مَا عِلّيُّون * كِتَابٌ مَرقُومٌ * يَشهَدُهُ المُقَرَّبُونَ»، تا آخر سوره را تلاوت فرمود. پس آنگاه فرمود: من به پدرم آدم سلام كردم. او هم بر من سلام كرد. من جهت او استغفار نموده، او هم جهت من استغفار كرد و گفت: مرحبا به فرزند صالحم، پيغمبر صالح و مبعوث در روزگار صالح.  


آنگاه به فرشته اى از فرشتگان گذشتم كه در مجلسى نشسته بود. فرشته اى بود كه همه دنيا در ميان دو زانويش قرار داشت. در اين ميان ديدم لوحى از نور در دست دارد و آن را مطالعه مى كند، و در آن چيزى نوشته بود، و او سرگرم دقت در آن بود. نه به چپ مى نگريست و نه به راست و قيافه اى (چون قيافه مردم) اندوهگين به خود گرفته بود.  
آنگاه به فرشته اى از فرشتگان گذشتم كه در مجلسى نشسته بود. فرشته اى بود كه همه دنيا در ميان دو زانويش قرار داشت. در اين ميان ديدم لوحى از نور در دست دارد و آن را مطالعه مى كند، و در آن چيزى نوشته بود، و او سرگرم دقت در آن بود. نه به چپ مى نگريست و نه به راست و قيافه اى (چون قيافه مردم) اندوهگين به خود گرفته بود.  
۱۳٬۸۷۹

ویرایش