نتایج جستجو

امن ربب اله الله صلح بشر الى انن اذا قلب ب ذکر سلم عمل اول وله صحب ک خسر وجل وحد جنن من اخر حقق فى کم ها

آیات شامل این کلمه «وَجَل» همان حالت خوف و ترسى است که به انسان دست مى دهد و سرچشمه آن یکى از این دو چیز است: گاهى به خاطر درک مسئولیت ها و احتمال عدم

مى‌گيرد، همچون كودكى كه از والدين خود، هم مى‌ترسد و هم به آنان دلگرم است. «وجل»، به حالت اضطراب‌ «3» و خوف و ترس انسان گفته مى‌شود كه گاهى به خاطر درك مسئوليّت‌ها

معکم» و قد کانوا مستطیعین للخروج ; از امام صادق (ع) درباره سخن خداوند عز وجل: «و سیلحفون باللّه ...» روایت شده که فرمود: خداوند آنان را در اینکه گفتند:

‌که‌ مؤمن‌ بايد ‌بين‌ خوف‌ و رجاء ‌باشد‌ نه‌ مغرور و نه‌ مأيوس‌. و معناي‌ وجل‌ تپش‌ قلب‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ صفت‌ خوف‌ پيدا ميشود و ‌از‌ آثار ‌او‌ ‌است‌ ‌اگر‌

‌که‌ مؤمن‌ بايد ‌بين‌ خوف‌ و رجاء ‌باشد‌ نه‌ مغرور و نه‌ مأيوس‌. و معناي‌ وجل‌ تپش‌ قلب‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ صفت‌ خوف‌ پيدا ميشود و ‌از‌ آثار ‌او‌ ‌است‌ ‌اگر‌

است: خداوند تعالى، يك جا ذكر را مايه اطمينان قلب دانسته و در جايى ديگر، باعث وجل و ترس قلب خوانده، اين، بدان جهت است كه مقصود از ذكر در اولى، به ياد آوردن

ابراهيم كه گفت: «انا منكم وجلون» اين است كه ما از شما مى ترسيم، چون كلمه «وجل» به معناى ترس است. و اين سخن ابراهيم بعد از آن بود كه ملائكه نشسته، و ابراهيم

معصومين شد، كه نهگناه صغيره مى كنند، و نه كبيره ، و بهمين جهت است كه خداى عز وجل درباره او هم فرموده : «و عصى آدم ربه فغوى ، ثم اجتباه ، ربه ، فتاب عليه ،

مند كردن در حيات دنيا و بلكه بهره مند كردن با زندگى دنيا است ، چون خداى عز وجل زندگى دنيا را در چند جا از كلام مجيدش «متاع » ناميده ، پس «متاع حسن » تا «اجل

‌لا‌ يحسن‌ الادب‌ ‌لا‌ يصلح‌ للقرب‌ فاركع‌ ركوع‌ خاضع‌ للّه‌ بقلب‌ متذلل‌ وجل‌ تحت‌ سلطانه‌ خافض‌ ‌له‌ بجوارحه‌ خفض‌ خائف‌ حزن‌ ‌علي‌ ‌ما يفوته‌ ‌من‌ فائدة