نتایج جستجو

ندانسته گناهى بكند سپس بداند كه آن كار گناه و حرام است و يا كسى كه گناه بودن كارى را مى‏دانسته، ولى روى هوى و هوس و غلبه مشتهيات نفسانى كه خود يك نوع جهالت

function. و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید! و از روى هوس سخن نمى‌گويد و از سر هوس سخن نمى‌گويد. و هرگز به هوای نفس سخن نمی‌گوید. و از روی هوا و هوس سخن نمی

نمى‌شود و زبان مردم قابل كنترل نيست، مى‌فرمايد: بعضى از مردم حتّى به رسول اكرم صلى الله عليه و آله نسبت هوى و هوس مى‌دادند و خداوند از حضرت دفاع كرد و فرمود:

‌که‌ اصنام‌ و خورشيد و ماه‌ و ستاره‌ و درخت‌ و گاو ‌را‌ عدل‌ ‌خدا‌ دانستند ‌در‌ عبادت‌ و چه‌ ثنويه‌ باشند ‌که‌ قائل‌ بيزدان‌ و اهرمن‌ شدند و چه‌ يهود باشند

ايمن شدن از عذاب رحمن و مطمئن گشتن به امرى كه موافق هوى و هوس و ملايم طبع است، منبع هر هلاكتى و سر چشمه هر شقاوتى غرور و غفلت است. و به اين سبب پيغمبر صلّى

کرده است، داوری کن و به جای حق و حقیقتی که بر تو نازل شده از هوی و هوس آنان پیروی مکن برای هریک از شما راه و روشی معین داشته‌ایم و اگر خداوند می‌خواست

پس از آن پیروی کن و از هوی و هوس نادانان پیروی مکن‌ سپس تو را بر راه و روشى از كار [دين و شريعت‌] نهاديم، پس آن را پيروى كن و از هوسها و خواهشهاى دل كسانى

حیوانات جایز است.) و بسیاری از مردم، به خاطر هوی و هوس و بی‌دانشی، (دیگران را) گمراه می‌سازند؛ و پروردگارت، تجاوزکاران را بهتر می‌شناسد. و شما را چه شده كه

ترسم پيروى هواى نفس ، و درازى آرزو است ، چون پيروى هوى و هوس شما را از حق جلوگيرى مى كند و درازى آرزو آخرت را از يادتان مى برد. و در تفسير قمى در ذيل آيه

بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش

لذاتش، نفس را مشتاق و طامع آن سازد. پرسيد از سبب قبور، فرمود: براى آنكه ديدن اين قبور، آمال را كم؛ و تيشه انديشه مردن، گياه هوى و هوس را از زمين خاطر مى‌كند

غروب مى کند. (و النجم إذا هوى) «نجم» به معناى ستاره است و «الف و لام» آن جنس و مفید عموم است; یعنى، «اقسم بکلّ نجم إذا هوى». «هُوِىّ» (مصدر «هوى») به معناى

با كمال خوارى و خضوع بدون رياء و سمعه و از تو كمك ميجوئيم بر بندگى و فرمان‌بردارى تو و بر دفع شرهاى دشمنان تو و رد مكرهاى آنان و ايستادگى و ثبات قدم بر آنچه

بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش

نميرود آنچه‌ ميگويد و آنچه‌ ميكند حق‌ ‌است‌ و صدق‌ ‌است‌ و عين‌ صلاح‌ و رشد ‌است‌ ‌از‌ روي‌ سفاهت‌ و جهالت‌ و بي‌ شعوري‌ و بي‌ادراكي‌ نيست‌ و ‌بر‌ خلاف‌ حق‌

بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش

بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش

بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش

مسرّت و خوشحالى و مقتضى براى شكرگزارى است و منتشر مينمايد و پراكنده ميكند رحمت خود را در كوه و دشت و صحرا و دريا و بهره مى‌برند از آن انسان و حيوان و اشجار

آينه عبرت و پند و موعظه‌اى است براى صاحبان بصيرت و بينائى. و محقق شده در جنگ بدر، صاحب علم، حضرت امير المؤمنين عليه السّلام بود. و در ميان سيصد و سيزده نفر،