نتایج جستجو

از الکتاب
نتایج ۱ - ۱۰ از ۱۰
جستجوی پیشرفته

جستجو در فضاهای نام:

  • 2
    مول موه مکن ن نا نبء نبت نبذ نجم نجو نحن نخر نخل ندو ندى نذر نزع نزف نزل نسف نشء نشر نشط نصب نصو نصى نضخ نضد نضر نطف نطق نظر نعم نفخ نفر نفس نفع نقر نقض
    ۲ کیلوبایت (۲٬۷۸۷ واژه) - ‏۲۴ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۰۴:۱۴
  • قتل على نجو يوم من ا بين دخل ثم صلح دبر ظلل جهنم حقق عصر وجه عود غير الذى نسف غمم خزى کون الا ضرب جنن صوب دنو نبو فعل ملک ضعف الى توب لئک يى نظر جوب
    ۳ کیلوبایت (۲۱۰ واژه) - ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۹
  • لما سحر قوم تمم عن اتى ولى سمو کلم الا نفخ وهن کتب ان ليل هى غوى رسل رجل هو نسف ثم ى امن صلو عزز غنى بغى عشر ربع اخر حجج هلل صور اجل جبل انتم کم على اخذ ثقل
    ۵ کیلوبایت (۳۷۶ واژه) - ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۶
  • صورت و دستهايتان مسح نمائيد... ف ه فى هم ب ل من لا کم لقى ما انن صعد طيب موه نسف اخذ وجد نبذ غشى غشو مسح لم اله خوف سحل جند يمم قذف هو خبث نن نسو على نظر ارض
    ۵ کیلوبایت (۴۸۸ واژه) - ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۹
  • سپس بر باد رفتن آنها است. نسف‌ (۵ بار) كندن. پراكندن. «نَسَفَ الرّيحُ التُّرابَ: فَرَّقَهُّ وَ ذَرَّهُ» باد خاك را پراكند. «نَسَفَ اِلْبناء نَسْفاً: قَلَعَهُ
    ۲ کیلوبایت (۱۴۲ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۶
  • (۳۸۴۲ بار) نسف‌ (۵ بار) نن‌ (۲۴۱ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) كندن. پراكندن. «نَسَفَ الرّيحُ التُّرابَ: فَرَّقَهُّ وَ ذَرَّهُ» باد خاك را پراكند. «نَسَفَ اِلْبناء
    ۲ کیلوبایت (۸۷ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۶
  • آیات شامل این کلمه نسف‌ (۵ بار) ها (۱۳۹۹ بار) فَقُل رَبّي فَيَذَرُهَا نَسْفا الْجِبَال قَاعا عَن صَفْصَفا يَسْأَلُونَک لا تَرَى وَ يَوْما إِلاّ لَبِثْتُم
    ۱ کیلوبایت (۲۸ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۶
  • ریشه کن و متلاشى خواهند شد. (و یسئَلونک عن الجبال فقل ینسفها ربّى نسفًا ) «نسف» به معناى ریشه کن کردن و از هم پاشیدن است (مصباح). ۵ - متلاشى شدن کوه ها در
    ۳۳ کیلوبایت (۲٬۹۰۹ واژه) - ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۱۵
  • الیمّ نسفًا ) «تحریق» (مصدر «لنحرّقنّه») به معناى زیاد سوزاندن است (مصباح). «نسف» به معناى از ریشه برکندن و منهدم ساختن و به هوا افشاندن است (قاموس). گفتنى
    ۵۳ کیلوبایت (۴٬۵۴۵ واژه) - ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۱۵
  • الْيَمِّ نَسفاً»: در مجمع البيان مى گويد: وقتى گفته مى شود: فلانى گندم را نسف كرد، معنايش اين است كه آن را با منسف بالا انداخت تا پوستهايش بپرد، (خلاصه
    ۴۱ کیلوبایت (۴٬۹۹۰ واژه) - ‏۷ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۰۹