نتایج جستجو

هست؟ فرمود: آرى و ليكن نه مثل مخلوق زيرا كه رضا در مخلوق حالتى است به او دست مى‏دهد و او را از حالى به حالى وارد مى‏كند و مخلوق مركّب و تو خالى است اشياء را

هست؟ فرمود: آرى و ليكن نه مثل مخلوق زيرا كه رضا در مخلوق حالتى است به او دست مى‏دهد و او را از حالى به حالى وارد مى‏كند و مخلوق مركّب و تو خالى است اشياء را

مثل [بقره:233]. چنان كه مى‏بينيم كسورات را از رزق جدا كرده است. رازق تمام مخلوق اوّلا و بالذّات خداوند است چنان كه فرموده [ذاريات:58]. مقدّم شدن «هو» دليل

وزن زرع) به معناى آفرینش مى دانند بنابراین مفهوم اصلى «ذُرِّیَّة» با مفهوم مخلوق و آفریده شده برابر است. و بعضى آن را از «ذَرّ» (بر وزن شرّ) که به معناى موجودات

قيامت محشور گردد مملوك و مخلوق كيست اگر ميدانيد جواب بگوئيد آنها چون اقرار دارند كه خدا خالق آنها است خواهند گفت مملوك و مخلوق خدايند و بعدا بگو كه پس‌

خواهد گرداند، یقیناً این [کار] بر خدا آسان است. آيا نمى‌بينند كه خدا چگونه مخلوق را مى‌آفريند و پس از نيستى بازش مى‌گرداند؟ اين كار بر خدا آسان است. آیا نیندیشیده‌اند

السلام» از آن جهت كلمة خوانده شده كه وجودش اثر به خصوصى بود از جانب خدا، گرچه مخلوق همه كلمات اللَّه اند ولى اين عنايت در اثر بى پدر بودن در عيسى «عليه السلام»

عقاب او است اى عمرو هر كه پندارد خدا از حالى به حالى در مى‏آيد او را با صفت مخلوق وصف كرده خدا را چيزى تحريك نمى‏كند تا او را تغيير دهد. و در ضمن روايت ديگر

اللّه و اين كه عيسى بنده و مخلوق است، مى‏خورد، مى‏نوشد و حَدَث ميكرد... گفتند: پدرش كى بود؟ مى‏خواستند بگويند: در صورت بنده و مخلوق بودن لازم است كه پدر داشته

اولى در قهر و غلبه و تكبّر نيز استعمال مى‏شود [مؤمنون:91]. آنگاه هر خدا مخلوق خويش تصاحب مى‏كرد و يكى بر ديگرى غلبه و برترى مى‏كرد. [قصص:4]. فرعون در زمين

افاده كثرت است وگرنه احتياج به جمع بستن نداشت و در عرف به هريك از اصناف مخلوق عالم ميگويند مثل عالم انسان، عالم نبات، عالم حيوان. خلاصه آنكه عالم به معنى

نيست مگر آنكه مخلوق او است، پس از مخلوقات آنچه اراده نمودى ولد او خود اختيار نمودى، لكن ذات سبحانى اجلّ و اعلى باشد از احتياج به ولد و مخلوق مماثل خالق نخواهد

آسمان درمانده‌كننده [او] نيستيد، و جز خدا براى شما يار و ياورى نيست. و شما (مخلوق عاجز) نه هرگز (خدای قادر مطلق را) در زمین و آسمان عاجز توانید کرد و نه جز

آنان در برابر خدا است توضيحى درباره استكبار در مقابل مخلوق و درمقابل خالق توضيحى درباره در مقابل مخلوق و در مقابل خالق وجه عدم استكبار عملى ملائكه در برابر

استغراق چنين گويد: خداوند مى‏فرمايد: [غافر:62] با اين روشن مى‏كند كه هر چيز مخلوق خداست و نيز فرمايد: [سجده:7] و يا اين ثابت مى‏كند هر چيز از لحاظ خلقت و از

مى‌باشد، پس عاجزى شريك قادر ساختن، نهايت حق ناشناسى و گمراهى است؛ زيرا خالق با مخلوق را هيچ مشابهت و مناسبتى نيست. أَ فَلا تَذَكَّرُونَ‌: پس چرا ياد نمى‌كنيد

استغراق چنين گويد: خداوند مى‏فرمايد: [غافر:62] با اين روشن مى‏كند كه هر چيز مخلوق خداست و نيز فرمايد: [سجده:7] و يا اين ثابت مى‏كند هر چيز از لحاظ خلقت و از

را و آنچه شما از آن بتها را درست ميكنيد خلق فرموده و بايد مخلوق خالق خود را عبادت كند نه مخلوق او و خود را چون شكر نعمت واجب و كفران آن قبيح است و قوم بعد

را و آنچه شما از آن بتها را درست ميكنيد خلق فرموده و بايد مخلوق خالق خود را عبادت كند نه مخلوق او و خود را چون شكر نعمت واجب و كفران آن قبيح است و قوم بعد

نمى‌بندند- سخن متناقض مى‌گويند: به خالق بودن او اقرار دارند و در همان حال مخلوق را شريك او مى‌دانند-. اگر از آنان (که مشکوکند) بپرسی چه کسی از آسمان آب بارانده