نتایج جستجو

بساقها و گردنهاى اسبان دست مى‏كشيد. کم ف ب وجه يدى طيب صعد يمم الى رفق سوق طفق رئس موه عنق قد ى ل على رجل وجد ها فتن لم انن سليمان حجب من ردد کعب لقى ه الله

تکرار در قرآن: ۳(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... شروع كردن. و آن مختص به اثبات است و «ماطفق» گفته نمى‏شود [ص:33]. يعنى آنها را نزد من برگردانيد

آیات شامل این کلمه «طَفِق» (به اصطلاح نحویین از افعال مقاربه است و) به معناى آغاز کردن کارى است. طفق‌ (۳ بار) ف‌ (۲۹۹۹ بار) شروع كردن. و آن مختص به اثبات

كه آفتاب را برگردانند تا نماز قضا شده را در وقت آن بخواند به روايتى در «طَفِقَ مَسْحاً بِالسُّقِ وَ الْاَعْناقِ» سليمان و اصحابش به ساقها و گردن‏هاى خود

پوشاندن شرمگاهشان با برگ درختهاى بهشت (و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة) کلمه «طفق» از افعال مقاربه، و به معناى «شروع کرد» است. قرار دادن قسمتى از دو یا چند

caressing their legs and necks. ترتیل: ترجمه: «رُدُّوهَا»: اسبها را برگردانید. «طَفِقَ مَسْحاً»: شروع به دست کشیدن و مالش دادن کرد. «السُّوقِ»: جمع ساق. ساقهای

از پيغمبر بزرگى همچون سليمان تعجب آور نيست . تفسير نمونه جلد ۱۹ صفحه ۲۷۴ «طفق » (به اصطلاح نحويين از افعال مقاربه است و) به معنى آغاز كردن كارى است . «سوق

تَخَتَّمَ فِي يَسَارِهِ بِخَاتَمٍ مِنْ ذَهَبٍ ثُمَّ خَرَجَ عَلَى اَلنَّاسِ وَ طَفِقَ اَلنَّاسُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ فَوَضَعَ يَدَهُ اَلْيُمْنَى عَلَى خِنْصِرِهِ