نتایج جستجو

آثار تکذیب دین ۳ رذالت: آثار رذالت ۳ زنازادگى: آثار زنازادگى ۳ سخن چینى: آثار سخن چینى ۳ سوگند: آثار سوگند دروغ ۳ عذاب: تهدید به عذاب ذلت بار ۱; عذاب ذلت بار

ابولهب ۱، ۲; تداوم کفر همسر ابولهب ۱۲; حتمیت ورود همسر ابولهب در جهنم ۸; سخن چینى همسر ابولهب ۶; عوامل ازدیاد عذاب ابولهب ۱۱; فرجام ابولهب ۳; فرجام اخروى

به معنى سخن چينى است نميم و نميمه اسم است ازآن يعنى: اطاعت نكن از هر قسم خوار پست كه عيبجو و بسيار سخن چين است «مَشى بِنَميمٍ» به معنى (سخن چينى كرد) است

[حديد:28]. كه مراد از آن زندگى در نور ايمان است. گاهى از آن سخن چينى اراده شود مثل [قلم:11]. عيبجو و سخن چين است. * [لقمان:19]. ظاهرا مراد از آن راه رفتن است

[حديد:28]. كه مراد از آن زندگى در نور ايمان است. گاهى از آن سخن چينى اراده شود مثل [قلم:11]. عيبجو و سخن چين است. * [لقمان:19]. ظاهرا مراد از آن راه رفتن است

به واسطه سخن چينى از هم طرد و دور مى‏كند در اين صورت «مَشّاءِ بِنَميمٍ» توضيح آن است. يعنى اطاعت نكن از هر قسم خوار پست كه تفرقه انداز و سخن چين است. *

مى‏كند و در گردنش ريسمانى است از ليف خرما. مراد از اين دو جمله حاليّه خواه سخن چينى باشد و يا آوردن خار و ريختن به راه آن حضرت (احتمال دوّم موافق آيه است)

هر فرومايه كه بسيار سوگند ياد مى‌كند، پيروى نكن. (آن كه) عيب جوست و براى سخن چينى در جنب و جوش است. براى جلوگيرى از كارهاى خير اصرار مى‌ورزد، متجاوز و گنه‌پيشه

هر فرومايه كه بسيار سوگند ياد مى‌كند، پيروى نكن. (آن كه) عيب جوست و براى سخن چينى در جنب و جوش است. براى جلوگيرى از كارهاى خير اصرار مى‌ورزد، متجاوز و گنه‌پيشه

هر فرومايه كه بسيار سوگند ياد مى‌كند، پيروى نكن. (آن كه) عيب جوست و براى سخن چينى در جنب و جوش است. براى جلوگيرى از كارهاى خير اصرار مى‌ورزد، متجاوز و گنه‌پيشه

هر فرومايه كه بسيار سوگند ياد مى‌كند، پيروى نكن. (آن كه) عيب جوست و براى سخن چينى در جنب و جوش است. براى جلوگيرى از كارهاى خير اصرار مى‌ورزد، متجاوز و گنه‌پيشه

آنكه‌ ‌هم‌ غيبت‌ نمّام‌ ‌است‌ و ‌هم‌ غيبت‌ كسي‌ ‌که‌ سخن‌چيني‌ ‌او‌ ‌شده‌. 6‌-‌ ‌اگر‌ كسي‌ ‌که‌ سخن‌چيني‌ ‌او‌ ‌شده‌ انكار و تكذيب‌ نمود بپذيرد چنانچه‌ روايت‌

دشمن به دنبال تاريكى‌ها و حفره‌ها و نقاط ضعف است. تبليغات سوء، جوسازى‌ها، سخن چينى‌ها، جاسوسى‌ها و شايعه‌پراكنى‌ها، نمونه هايى از «النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ»

ظالم و تكيه بر او، اسراف و تبذير، حبس حقوق مردم، دروغ، تكبّر، خيانت، غيبت، سخن چينى، سبك شمردن حج، ترك نماز، منع زكات، اصرار بر گناهان صغيره، سرگرمى به لهو

دشمن به دنبال تاريكى‌ها و حفره‌ها و نقاط ضعف است. تبليغات سوء، جوسازى‌ها، سخن چينى‌ها، جاسوسى‌ها و شايعه‌پراكنى‌ها، نمونه هايى از «النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ»

در حالی که آهسته با همدیگر سخن می‌گفتند پس به راه افتادند و با هم آهسته مى‌گفتند: آنان پچ پچ کنان به راه افتادند (تا فقراء سخن ایشان را نشنوند و متوجّه آنان

مخصوص فقراى مؤمن نيست. در اين ماجرا سخنى از ايمان و كفر فقيران نيست بلكه سخن از بخل و حرص بعضى و گرسنگى و فقر ديگران است. گاهى براى تغيير فكر و فرهنگ،

آئيد بر كشت خود اگر هستيد ميوه چينندگان‌ پس روان شدند با آنكه آنها آهسته سخن ميگفتند كه بايد وارد نشود در آن امروز بر شما فقيرى‌ و صبح روان شدند بقصد منع

آئيد بر كشت خود اگر هستيد ميوه چينندگان‌ پس روان شدند با آنكه آنها آهسته سخن ميگفتند كه بايد وارد نشود در آن امروز بر شما فقيرى‌ و صبح روان شدند بقصد منع

آئيد بر كشت خود اگر هستيد ميوه چينندگان‌ پس روان شدند با آنكه آنها آهسته سخن ميگفتند كه بايد وارد نشود در آن امروز بر شما فقيرى‌ و صبح روان شدند بقصد منع