نتایج جستجو

الگوها ۲; ذکر انبیا ۲ ذکر قصه ابراهیم(ع) ۱; عوامل ذکر ابراهیم(ع) ۷ راستگویى: ارزش راستگویى ۸ صداقت: آثار صداقت ۱۰; ارزش صداقت ۸ عبرت: عوامل عبرت ۳ قرآن: قصص

تعظیم ۷، ۱۰ ذکر: ذکر الگوها ۹; ذکر انبیا ۹; ذکر قصه ادریس (ع) ۱ راستگویى: ارزش راستگویى ۷ صداقت: آثار صداقت ۶، ۸; ارزش صداقت ۷ صدّیقان ۳: عبرت: عوامل عبرت

آیات خدا: آیات انفسى ۹ انسان: اهمیت شعور انسان ۹; روزى انسان ها ۲ باشعوران: راستگویى باشعوران ۸ توحید: آثار توحید ربوبى ۴; توحید ربوبى ۳; دلایل توحید ربوبى

زرد درآمده) است.» خدا: عذابهاى خدا ۹ راستگویان: ارزش راستگویان ۱۴ راستگویى: ارزش راستگویى ۱۴ راهزنى: آثار راهزنى ۱۲ عذاب: استهزاى وعده عذاب ۱۰; درخواست عذاب

اظهار، استفاده مى شود که آنان تصمیم بر تخلف از جنگ داشته اند. ۶ - تشخیص راستگویى و دروغگویى مدعیان ناتوانى از شرکت در جنگ، به عهده رهبرى است. (لم أذنت لهم

اسلام به مسأله راستگویی و مبارزه با کذب و دروغ فوق العاده اهمیت داده شده است. تا جایی که در روایات اسلامی دروغ به عنوان «کلید گناهان» و راستگویی به عنوان «برات

خویش شدند. (والعیر التى أقبلنا فیها) ۶- لاوى از برادرانش خواست نزد پدر بر راستگویى خویش در سرقت بنیامین تأکید کنند. (و إنا لصدقون) ۷- گواهى شهود عینى ، طریقى

تقصير را منحصر به خود كرد و گفت : «انا راودته عن نفسه » و شهادت خود به راستگويى يوسف را با چند ابزار تاءكيد موكد نمود: يكى اينكه حرف «ان » را بكار برد،

داشتند؛ امّا ده‌ها قرن بدنام شدند.) فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ ... 8- صداقت و راستگويى حتّى در ديد منحرفان نيز كار خوبى است. «إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ»

روزه‌ى مردم شما را نفريبد، زيرا گاهى همه‌ى آنها از روى عادت است. مردم را با راستگويى و اداى امانت امتحان كنيد و بشناسيد». «3» خيانت نكردن در امانت از وظايف

گناهان باشد، او را نقصان نرساند يا اسلامِ او را ناتمام نگرداند. و آنها: راستگويى و حيا و خوش‏خلقى و شكر است».

گواه گرفته راه ديگرى نيست ، بنابراين قوى ترين چيزى كه انسان را نسبت به راستگويى گواهان مطمئن مى سازد اين است كه از ايمان درونى آنان استفاده نموده و از

صديق خوانده كه به معناى مرد كثير الصدق و مبالغه در راستگويى است براى اين است كه اين شخص ، راستگويى يوسف را در تعبيرى كه از خواب او و خواب رفيقش كرد، و

سر تا پاهايش گناهان باشد، خدا آن گناهان را به نيكى‏ها بدل كند، و آنها: راستگويى و حيا و خوش‏خلقى و شكر است».

بدان عمل كنم. امام عليه السّلام فرمود: به تو سفارش مى‏كنم تقواى الهى و راستگويى و پاكدامنى و تلاش را، و بدان كه تلاش بدون پاكدامنى سودى نرساند، و بپرهيز

كه فرمود: «خداى عز و جل ايمان را بر هفت بهره وضع فرموده؛ يعنى بر نيكى و راستگويى و يقين و رضا و وفا و علم و حلم. بعد از آن، اينها را در ميان مردم قسمت نمود؛

است كه موسى گفت : مرا از زندانيان مى كنى هر چند كه من چيزى ارائه دهم كه راستگويى و صدق ادعاى رسالتم را روشن سازد؟ «قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كنت مِنَ الصادِقِينَ»:

بايد جريان يابد، تا راستگويان از دروغگويان متمايز و جدا شوند، يعنى آثار راستگويى آنان و دروغگويى اينان ظاهر شود، و در نتيجه ايمان راستگويان پا برجاتر شده

ناحيه او بوده. نه اين كه راستى احتمال مى داده كه موسى دروغگو باشد، و در راستگويى وى شك داشته، خواسته است از درِ مهربانى سخن گفته باشد. «وَ إن يَكُ صَادِقاً

آيه اخير، افزون بر وجه استدلال، نكته اى اضافى دارد و آن، اين است كه: به راستگویی رسول خدا(ص) اعتراف كرده اند. چيزی كه هست، می گويند: خود او نمی داند آنچه