نتایج جستجو

شامل این کلمه «تَیَمُّم» در اصل به معناى قصد چیزى کردن است، در اینجا نیز به همان معنا آمده است، و «تَیَمُّم» معروف را از این جهت «تیمُّم» گفته اند که انسان

بارگیری... تيمم به معين قصد است در مصباح از ابن سكيت نقل كرده: «تَيَمَمُّوا صَعيداً طَيِّباً» يعنى قصد كنيد زمين پاك را در مجمع فرموده: تيمم به معنى قصد

فرمودهاند تيمّم بر سنگ جايز است خواه روى آن خاك باشد يا نه. در جوامع الجامع فرموده: زجاج گويد:صعيد وجه الارض است خاك باشد يا سنگ بى خاك. اگر تيمّم كننده دست

فرمودهاند تيمّم بر سنگ جايز است خواه روى آن خاك باشد يا نه. در جوامع الجامع فرموده: زجاج گويد:صعيد وجه الارض است خاك باشد يا سنگ بى خاك. اگر تيمّم كننده دست

ايدى چهار انگشت است كه از دزد بريده مى‏شود. و مثل [مائده:6]. كه مراد از «يد» تيمم از مچ تا سرانگشتان است. وَ الّذِي کُل مَلَکُوت شَيْء مَن إِلاّ أَن هُو قُل

ايدى چهار انگشت است كه از دزد بريده مى‏شود. و مثل [مائده:6]. كه مراد از «يد» تيمم از مچ تا سرانگشتان است. وَ تَشَاء مَن ضِغْثا الْخَيْر خُذ إِنّک الْأَلْبَاب

يعنى در حال مستى و در حال جنابت نماز نخوانيد مگر آن كه در سفرباشيد كه با تيمّم مى‏توانيد بخوانيد و اگر مراد مواضع صلوة و مساجد باشد يعنى به مساجد باشد يعنى

يعنى در حال مستى و در حال جنابت نماز نخوانيد مگر آن كه در سفرباشيد كه با تيمّم مى‏توانيد بخوانيد و اگر مراد مواضع صلوة و مساجد باشد يعنى به مساجد باشد يعنى

ايدى چهار انگشت است كه از دزد بريده مى‏شود. و مثل [مائده:6]. كه مراد از «يد» تيمم از مچ تا سرانگشتان است. أَسْتَکْبَرْت خَلَقْت لِمَا أَم کُنْت تَسْجُد مِن

كرد و حكم او را پرسيد. يكى گفت: دست سارق بايد از مچ قطع شود، زيرا در آيه تيمم مى‌خوانيم: «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ» «2»* ديگرى گفت: دست

سؤال كرد از چه موضع واجب است قطع يد. من گفتم: از كف دست به جهت قول خدا در تيمم‌ «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ»* و قومى با من متفق شدند. جمعى

داده براى من زمين مسجد و طهور تا هر جا روم نماز گزارم، و اگر آب نيابم بدان تيمم كنم، و حال آنكه هيچ پيغمبرى را نماز صحيح نبود مگر در محراب. 5- مخصوص شدم

قواي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ضعيف‌ ميكنيد و نزد ‌اينکه‌ مسئله‌ گويان‌ ميرويد مسئله وضو و تيمم‌ و غسل‌ حيض‌ ميپرسيد و رساله‌ برميداريد و تقليد فلان‌ آقا ‌را‌ ميكنيد مگر

الهى تغييرى نخواهى يافت. «تبديل» يعنى چيزى را بَدَل چيز ديگر قرار دادن، مثل تيمم بدل از غسل، ولى «تحويل» به معناى تصرف در زمان يا مكان يا شكل و قالب يك چيز

اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مرا در راه احتلام واقع و سرماى سخت بود، تيمم كرده نماز گزاردم با قوم. حضرت فرمود: يا هذا «1» جبائر جمع جبيره است، و آن

‌از‌ يد تمام‌ يد نيست‌ بلكه‌ كف‌ دست‌ و انگشتان‌ ‌تا‌ بند دست‌ ‌که‌ موضع‌ تيمم‌ ‌است‌ زيرا بقيه‌ يد ‌در‌ كم‌ و آستين‌ مستور ‌است‌ نميشود بيرون‌ جلد 14 -

كرد و حكم او را پرسيد. يكى گفت: دست سارق بايد از مچ قطع شود، زيرا در آيه تيمم مى‌خوانيم: «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ» «2»* ديگرى گفت: دست

كرد و حكم او را پرسيد. يكى گفت: دست سارق بايد از مچ قطع شود، زيرا در آيه تيمم مى‌خوانيم: «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ» «2»* ديگرى گفت: دست

لازم‌ دارد و طهارت‌ لباس‌ و طهارت‌ ‌از‌ حدث‌ مثل‌ وضو ‌ يا ‌ غسل‌ ‌ يا ‌ تيمّم‌ ‌ يا ‌ دو ‌از‌ اينها ‌ يا ‌ ‌هر‌ سه‌. و ثانيا حليت‌ لباس‌ و مكان‌ و توجه‌

لازم‌ دارد و طهارت‌ لباس‌ و طهارت‌ ‌از‌ حدث‌ مثل‌ وضو ‌ يا ‌ غسل‌ ‌ يا ‌ تيمّم‌ ‌ يا ‌ دو ‌از‌ اينها ‌ يا ‌ ‌هر‌ سه‌. و ثانيا حليت‌ لباس‌ و مكان‌ و توجه‌