۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۴}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۳۲: | خط ۳۴: | ||
و همچنين با بيان اينكه : «'''دين حق از خدا است پس واجب است كه غير دين او دينى و قانونى ديگر تشريع نشود'''» و باز با بيان امورى از دين الهى ، توضيح مى دهد. | و همچنين با بيان اينكه : «'''دين حق از خدا است پس واجب است كه غير دين او دينى و قانونى ديگر تشريع نشود'''» و باز با بيان امورى از دين الهى ، توضيح مى دهد. | ||
اين ، آن غرضى است كه معظم آيات اين سوره آن را دنبال نموده و با بيانهاى مختلفى تعقيب مى نمايد، در ضمن بيان اين غرض ، آياتى هم هست كه مساله هجرت و پاره اى مطالب مناسب با آن را ايراد مى نمايد. | اين ، آن غرضى است كه معظم آيات اين سوره آن را دنبال نموده و با بيانهاى مختلفى تعقيب مى نمايد، در ضمن بيان اين غرض ، آياتى هم هست كه مساله هجرت و پاره اى مطالب مناسب با آن را ايراد مى نمايد. | ||
أَتى أَمْرُ | أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَستَعْجِلُوهُ سبْحَنَهُ وَ تَعَلى عَمَّا يُشرِكُونَ | ||
مراد از امر خدا و معناى «'''اتى امر الله فلا تستعجلوه '''» و وجوهى كه در اين باره گفتهشده است | مراد از امر خدا و معناى «'''اتى امر الله فلا تستعجلوه '''» و وجوهى كه در اين باره گفتهشده است | ||
از ظاهر سياق بر مى آيد كه خطاب در اين آيه به مشركين است ، براى اينكه آيات بعدى همه در مقام احتجاج عليه ايشان است ، و سياق آنها تا آيه بيست و دوم كه مى فرمايد: «'''الهكم اله واحد'''» چنين سياقى است ، و روى سخن در آنها به مشركين است و همه آنها به منزله فرع است براى جمله اى كه در ذيل آيه مورد بحث است و مى فرمايد: «'''سبحانه و تعالى عما يشركون '''» و مقتضاى اين تفريع اين است كه مقصود از امرى كه خبر از آمدنش داده و فرموده : «'''اتى امر الله '''» امرى باشد كه ساحت ربوبيت خداى را از شرك مشركين پاك نموده ريشه آن را از بيخ و بن بر كند، و در هيچ جاى كلام خدا، از مؤ منين حكايت نشده كه در امرى استعجال و عجله كرده باشند، بلكه هر جا كه مساله ساعت و قيامت و امر فتح مسلمين و امر نزول عذاب را تذكر مى دهد حكايت استعجال مشركين است ، و از آن جمله در آيه «'''قل ارايتم ان اتيكم عذابه بياتا او نهارا ما ذا يستعجل منه المجرمون ... و يستنبئونك احق هو قل اى و ربى انه لحق و ما انتم بمعجزين '''» و همچنين آياتى ديگر، كه روى سخن در همه آنها با مشركين است . | از ظاهر سياق بر مى آيد كه خطاب در اين آيه به مشركين است ، براى اينكه آيات بعدى همه در مقام احتجاج عليه ايشان است ، و سياق آنها تا آيه بيست و دوم كه مى فرمايد: «'''الهكم اله واحد'''» چنين سياقى است ، و روى سخن در آنها به مشركين است و همه آنها به منزله فرع است براى جمله اى كه در ذيل آيه مورد بحث است و مى فرمايد: «'''سبحانه و تعالى عما يشركون '''» و مقتضاى اين تفريع اين است كه مقصود از امرى كه خبر از آمدنش داده و فرموده : «'''اتى امر الله '''» امرى باشد كه ساحت ربوبيت خداى را از شرك مشركين پاك نموده ريشه آن را از بيخ و بن بر كند، و در هيچ جاى كلام خدا، از مؤ منين حكايت نشده كه در امرى استعجال و عجله كرده باشند، بلكه هر جا كه مساله ساعت و قيامت و امر فتح مسلمين و امر نزول عذاب را تذكر مى دهد حكايت استعجال مشركين است ، و از آن جمله در آيه «'''قل ارايتم ان اتيكم عذابه بياتا او نهارا ما ذا يستعجل منه المجرمون ... و يستنبئونك احق هو قل اى و ربى انه لحق و ما انتم بمعجزين '''» و همچنين آياتى ديگر، كه روى سخن در همه آنها با مشركين است . | ||
خط ۴۸: | خط ۵۰: | ||
بازخواست آنان اشاره كرده در اول اين سوره هم در جمله «'''اتى امر الله '''» به نزديكى روز قيامت اشاره نموده است ، و نيز در آخر سوره حجر فرموده بود : «'''و اعبد ربك حتى ياتيك اليقين '''» و با در نظر داشتن اينكه مقصود از يقين مرگ است ، بسيار مناسب است كه مراد در اين سوره هم همان روز قيامت باشد نه عذابهاى دنيوى ، و از جمله شواهدى كه اين مناسبت را تاكيد مى كند، جمله «'''ياتيك '''» در آن سوره و جمله «'''اتى '''» در اين سوره است ، كه در هر دو جا به يك ماده تعبير شده است . و از اين قبيل اقاويل بهم بافتهاى كه نبايد بدان اعتناء نمود. | بازخواست آنان اشاره كرده در اول اين سوره هم در جمله «'''اتى امر الله '''» به نزديكى روز قيامت اشاره نموده است ، و نيز در آخر سوره حجر فرموده بود : «'''و اعبد ربك حتى ياتيك اليقين '''» و با در نظر داشتن اينكه مقصود از يقين مرگ است ، بسيار مناسب است كه مراد در اين سوره هم همان روز قيامت باشد نه عذابهاى دنيوى ، و از جمله شواهدى كه اين مناسبت را تاكيد مى كند، جمله «'''ياتيك '''» در آن سوره و جمله «'''اتى '''» در اين سوره است ، كه در هر دو جا به يك ماده تعبير شده است . و از اين قبيل اقاويل بهم بافتهاى كه نبايد بدان اعتناء نمود. | ||
نظير اين استدلال ، گفتار بعضى ديگر از مفسرين است كه گفته اند: مراد از امر، واحد اوامر است ، و معنايش حكم است . - و گويا خواسته است به احكامى كه در اين سوره در باره عهد و سوگند و محرمات و غير آن آمده اشاره كند - پس معناى «'''اتى امر الله '''»اين است كه در اين سوره احكام خدا آمده ، و به همين جهت خطاب «'''فلا تستعجلوه '''» هم مختص به مؤ منين خواهد بود. و ليكن اين حرف مخدوش است . | نظير اين استدلال ، گفتار بعضى ديگر از مفسرين است كه گفته اند: مراد از امر، واحد اوامر است ، و معنايش حكم است . - و گويا خواسته است به احكامى كه در اين سوره در باره عهد و سوگند و محرمات و غير آن آمده اشاره كند - پس معناى «'''اتى امر الله '''»اين است كه در اين سوره احكام خدا آمده ، و به همين جهت خطاب «'''فلا تستعجلوه '''» هم مختص به مؤ منين خواهد بود. و ليكن اين حرف مخدوش است . | ||
يُنزِّلُ الْمَلَئكَةَ بِالرُّوح مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ ... | |||
<span id='link206'><span> | <span id='link206'><span> | ||
==اشاره به آنچه كه از اين آيات قرآنى درباره حقيقت روح استفاده مى شود == | ==اشاره به آنچه كه از اين آيات قرآنى درباره حقيقت روح استفاده مى شود == | ||
خط ۹۷: | خط ۹۹: | ||
<span id='link212'><span> | <span id='link212'><span> | ||
==احتجاج بر وحدانيت خدا از دو جهت : از راه خلق كردن و از راه تدبير == | ==احتجاج بر وحدانيت خدا از دو جهت : از راه خلق كردن و از راه تدبير == | ||
خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض | خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض بِالْحَقِّ تَعَلى عَمَّا يُشرِكُونَ | ||
معناى به حق بودن خلقت آسمانها و زمين گذشت ، و لازمه به حق بودن خلقت آنها اين است كه براى باطل خلق نشده باشند و حتى كوچكترين باطل در آنها راه نداشته باشد، و لذا مى بينيم جمله مزبور را متعقب كرد به منزه بودن خدا از شركائى كه برايش تراشيده و آنها را براى شفاعت به درگاه او مى خواندند، تا آن شركاء ايشان را به سوى خير رهنمون گشته و از شر، حفظ كنند، البته اين شركاء از باطل هايى هستند كه كمترين راهى به درگاه خدا و به خلقت آسمان و زمين ندارند. | معناى به حق بودن خلقت آسمانها و زمين گذشت ، و لازمه به حق بودن خلقت آنها اين است كه براى باطل خلق نشده باشند و حتى كوچكترين باطل در آنها راه نداشته باشد، و لذا مى بينيم جمله مزبور را متعقب كرد به منزه بودن خدا از شركائى كه برايش تراشيده و آنها را براى شفاعت به درگاه او مى خواندند، تا آن شركاء ايشان را به سوى خير رهنمون گشته و از شر، حفظ كنند، البته اين شركاء از باطل هايى هستند كه كمترين راهى به درگاه خدا و به خلقت آسمان و زمين ندارند. | ||
اين آيه و آيات بعدش بر وحدانيت خدا در الوهيت احتجاج مى كند، هم از راه خلق كردن و هم از راه تدبير، و اين دو جهت با هم فرق دارند، زيرا خلقت و ايجاد آيت ، دليل بر الوهيت خدا است ، ولى نعمت بودن بعضى از اين مخلوقات براى بعضى ديگر آيت ربوبيت و تدبير خداست ، چون يك موجود، نعمت براى موجود ديگر نمى شود مگر وقتى كه ميان آن دو يك نحوه ارتباط و اتصالى باشد ارتباطى كه باعث برقرارى نظامى بين آن دو گردد، نظامى واحد كه حكايت از تدبيرى واحد كند، و وحدت تدبير، نشانه وحدت مدبر است پس نعمت بودن همه موجودات كه در آسمانها و زمين است براى انسانها، خود دليل است بر اينكه خداى سبحان به تنهائى رب انسان و رب هر چيزى است . | اين آيه و آيات بعدش بر وحدانيت خدا در الوهيت احتجاج مى كند، هم از راه خلق كردن و هم از راه تدبير، و اين دو جهت با هم فرق دارند، زيرا خلقت و ايجاد آيت ، دليل بر الوهيت خدا است ، ولى نعمت بودن بعضى از اين مخلوقات براى بعضى ديگر آيت ربوبيت و تدبير خداست ، چون يك موجود، نعمت براى موجود ديگر نمى شود مگر وقتى كه ميان آن دو يك نحوه ارتباط و اتصالى باشد ارتباطى كه باعث برقرارى نظامى بين آن دو گردد، نظامى واحد كه حكايت از تدبيرى واحد كند، و وحدت تدبير، نشانه وحدت مدبر است پس نعمت بودن همه موجودات كه در آسمانها و زمين است براى انسانها، خود دليل است بر اينكه خداى سبحان به تنهائى رب انسان و رب هر چيزى است . | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۴}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش