گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۲}}
__TOC__
__TOC__


خط ۶۷: خط ۶۹:
<span id='link258'><span>
<span id='link258'><span>
==آيات ۱۱۱ - ۱۰۳، سوره يوسف ==
==آيات ۱۱۱ - ۱۰۳، سوره يوسف ==
وَ مَا أَكثرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصت بِمُؤْمِنِينَ(۱۰۳)
وَ مَا أَكثرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصت بِمُؤْمِنِينَ(۱۰۳)
وَ مَا تَسئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلا ذِكرٌ لِّلْعَلَمِينَ(۱۰۴)
وَ مَا تَسئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلا ذِكرٌ لِّلْعَلَمِينَ(۱۰۴)
وَ كَأَيِّن مِّنْ ءَايَةٍ فى السمَوَتِ وَ الاَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيهَا وَ هُمْ عَنهَا مُعْرِضونَ(۱۰۵)
وَ كَأَيِّن مِّنْ ءَايَةٍ فى السمَوَتِ وَ الاَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيهَا وَ هُمْ عَنهَا مُعْرِضونَ(۱۰۵)
وَ مَا يُؤْمِنُ أَكثرُهُم بِاللَّهِ إِلا وَ هُم مُّشرِكُونَ(۱۰۶)
وَ مَا يُؤْمِنُ أَكثرُهُم بِاللَّهِ إِلا وَ هُم مُّشرِكُونَ(۱۰۶)
أَ فَأَمِنُوا أَن تَأْتِيهُمْ غَشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيهُمُ الساعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۱۰۷)
أَ فَأَمِنُوا أَن تَأْتِيهُمْ غَشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيهُمُ الساعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۱۰۷)
قُلْ هَذِهِ سبِيلى أَدْعُوا إِلى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنى وَ سبْحَنَ اللَّهِ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشرِكِينَ(۱۰۸)
قُلْ هَذِهِ سبِيلى أَدْعُوا إِلى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنى وَ سبْحَنَ اللَّهِ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشرِكِينَ(۱۰۸)
وَ مَا أَرْسلْنَا مِن قَبْلِك إِلا رِجَالاً نُّوحِى إِلَيهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَى أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فى الاَرْضِ فَيَنظرُوا كَيْف كانَ عَقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَدَارُ الاَخِرَةِ خَيرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَوْا أَ فَلا تَعْقِلُونَ(۱۰۹)
وَ مَا أَرْسلْنَا مِن قَبْلِك إِلا رِجَالاً نُّوحِى إِلَيهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَى أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فى الاَرْضِ فَيَنظرُوا كَيْف كانَ عَقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَدَارُ الاَخِرَةِ خَيرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَوْا أَ فَلا تَعْقِلُونَ(۱۰۹)
حَتى إِذَا استَيْئَس الرُّسلُ وَ ظنُّوا أَنهُمْ قَدْ كذِبُوا جَاءَهُمْ نَصرُنَا فَنُجِّىَ مَن نَّشاءُ وَ لا يُرَدُّ بَأْسنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ(۱۱۰)
حَتى إِذَا استَيْئَس الرُّسلُ وَ ظنُّوا أَنهُمْ قَدْ كذِبُوا جَاءَهُمْ نَصرُنَا فَنُجِّىَ مَن نَّشاءُ وَ لا يُرَدُّ بَأْسنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ(۱۱۰)
لَقَدْ كانَ فى قَصصِهِمْ عِبرَةٌ لاُولى الاَلْبَبِ مَا كانَ حَدِيثاً يُفْترَى وَ لَكن تَصدِيقَ الَّذِى بَينَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كلِّ شىْءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ(۱۱۱)
لَقَدْ كانَ فى قَصصِهِمْ عِبرَةٌ لاُولى الاَلْبَبِ مَا كانَ حَدِيثاً يُفْترَى وَ لَكن تَصدِيقَ الَّذِى بَينَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كلِّ شىْءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ(۱۱۱)
ترجمه آيات
ترجمه آيات
وبيشتر مردم هر چند تو حرص بورزى ايمان نخواهند آورد(۱۰۳)
وبيشتر مردم هر چند تو حرص بورزى ايمان نخواهند آورد(۱۰۳)
خط ۹۳: خط ۹۵:
و در داستانهاى ايشان عبرت ، بيان حقيقت ، و هدايت و رحمت است براى مؤ منين .
و در داستانهاى ايشان عبرت ، بيان حقيقت ، و هدايت و رحمت است براى مؤ منين .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۷۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۷۵ </center>
وَ مَا أَكثرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصت بِمُؤْمِنِينَ
وَ مَا أَكثرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصت بِمُؤْمِنِينَ
زيرا مگر غير اين است كه وضع بيشتر مردم بخاطر افتادنشان به روى جيفه دنيا و دلدادگيشان به زينت هاى آن و از ياد بردنشان آن وديعه ها را كه خدا در فطرتشان قرار داده از قبيل علم به خدا و آيات او، چنين است كه به خدا ايمان نياورند هر چند اى رسول گرامى من ، حرص و پافشارى به خرج دهى ، و دوست بدارى كه ايمان بياورند، (دليل بر اين معنايى كه براى آيه كرديم آيات بعدى است ).
زيرا مگر غير اين است كه وضع بيشتر مردم بخاطر افتادنشان به روى جيفه دنيا و دلدادگيشان به زينت هاى آن و از ياد بردنشان آن وديعه ها را كه خدا در فطرتشان قرار داده از قبيل علم به خدا و آيات او، چنين است كه به خدا ايمان نياورند هر چند اى رسول گرامى من ، حرص و پافشارى به خرج دهى ، و دوست بدارى كه ايمان بياورند، (دليل بر اين معنايى كه براى آيه كرديم آيات بعدى است ).
وَ مَا تَسئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلا ذِكرٌ لِّلْعَلَمِينَ
وَ مَا تَسئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلا ذِكرٌ لِّلْعَلَمِينَ
«'''واو'''»، در اول اين آيه واو حاليه است كه چنين معنايى به آيه مى دهد: ايشان ايمان آور نيستند با اينكه تو از ايشان در برابر ايمانشان و يا در برابر اين قرآن كه بر تو نازل شده و دارى برايشان تلاوت مى كنى اجر و مزدى طلب نكرده اى ، تا بگوييم غرامت و ضرر مالى ايشان را از ايمان آوردن جلوگيرى مى كند، و علاقه اى كه به مال خود دارند نمى گذارد آنرا در قبول دعوت تو و ايمان به آن خرج كنند، و اينكه فرمود: «'''ان هو الا ذكر للعالمين '''» بيان شاءن واقعى قرآن است ، مى خواهد بفرمايد: قرآن محضا و فقط مايه تذكر عالميان است ، كه بوسيله آن بياد مى آورند آنچه را كه خداوند در دلهاى جماعات بشرى به وديعه سپرده از قبيل علم به خدا و آيات او، پس قرآن چيزى جز ذكر نيست ، بوسيله آن متذكر چيرهايى مى شوند كه غفلت و اعراض از يادشان برده ، آرى قرآن از كالاهايى نيست كه بوسيله آن مال به دست آورند و يا به عزّت و جاه و امثال آن برسند.
«'''واو'''»، در اول اين آيه واو حاليه است كه چنين معنايى به آيه مى دهد: ايشان ايمان آور نيستند با اينكه تو از ايشان در برابر ايمانشان و يا در برابر اين قرآن كه بر تو نازل شده و دارى برايشان تلاوت مى كنى اجر و مزدى طلب نكرده اى ، تا بگوييم غرامت و ضرر مالى ايشان را از ايمان آوردن جلوگيرى مى كند، و علاقه اى كه به مال خود دارند نمى گذارد آنرا در قبول دعوت تو و ايمان به آن خرج كنند، و اينكه فرمود: «'''ان هو الا ذكر للعالمين '''» بيان شاءن واقعى قرآن است ، مى خواهد بفرمايد: قرآن محضا و فقط مايه تذكر عالميان است ، كه بوسيله آن بياد مى آورند آنچه را كه خداوند در دلهاى جماعات بشرى به وديعه سپرده از قبيل علم به خدا و آيات او، پس قرآن چيزى جز ذكر نيست ، بوسيله آن متذكر چيرهايى مى شوند كه غفلت و اعراض از يادشان برده ، آرى قرآن از كالاهايى نيست كه بوسيله آن مال به دست آورند و يا به عزّت و جاه و امثال آن برسند.
وَ كَأَيِّن مِّنْ ءَايَةٍ فى السمَوَتِ وَ الاَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيهَا وَ هُمْ عَنهَا مُعْرِضونَ
وَ كَأَيِّن مِّنْ ءَايَةٍ فى السمَوَتِ وَ الاَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيهَا وَ هُمْ عَنهَا مُعْرِضونَ
واوى كه در اول اين آيه است حاليه است ، و احتمال هم دارد استينافيه باشد و جمله را جمله اى ابتدائى بسازد، و «'''مرور بر هر چيز'''» به معناى رسيدن به آن و گذشتن از آن و رسيدن به موجود بعدى آن است ، بنابراين مرور به آيات آسمانى و زمينى به معناى مشاهده يكى پس از ديگرى آنها است .
واوى كه در اول اين آيه است حاليه است ، و احتمال هم دارد استينافيه باشد و جمله را جمله اى ابتدائى بسازد، و «'''مرور بر هر چيز'''» به معناى رسيدن به آن و گذشتن از آن و رسيدن به موجود بعدى آن است ، بنابراين مرور به آيات آسمانى و زمينى به معناى مشاهده يكى پس از ديگرى آنها است .
و معناى آيه اين است كه بر سر راه زندگى بشر آيات بسيارى آسمانى و زمينى وجود دارد كه با وجود خود و نظام بديعى كه در آنها جارى است دلالت بر توحيد پروردگارشان مى كند، و اين مردم اين آيات را يكى پس ‍ از ديگرى مى بينند، و ديدن آنها برايشان مكرر است ، و در عين حال از آنها اعراض نموده متنبه نمى شوند.
و معناى آيه اين است كه بر سر راه زندگى بشر آيات بسيارى آسمانى و زمينى وجود دارد كه با وجود خود و نظام بديعى كه در آنها جارى است دلالت بر توحيد پروردگارشان مى كند، و اين مردم اين آيات را يكى پس ‍ از ديگرى مى بينند، و ديدن آنها برايشان مكرر است ، و در عين حال از آنها اعراض نموده متنبه نمى شوند.
خط ۱۰۴: خط ۱۰۶:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۷۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۷۶ </center>
مى گويد: زمين داراى حركت وضعى و انتقالى است ، زيرا از آن استفاده مى شود كه بشر بوسيله حركت انتقالى و وضعى زمين از اجرام آسمانى عبور مى كند و مى گذرد، نه آن طور كه حس ما مى پندارد كه زمين ما ايستاده و اجرام بر ما مى گذرند.
مى گويد: زمين داراى حركت وضعى و انتقالى است ، زيرا از آن استفاده مى شود كه بشر بوسيله حركت انتقالى و وضعى زمين از اجرام آسمانى عبور مى كند و مى گذرد، نه آن طور كه حس ما مى پندارد كه زمين ما ايستاده و اجرام بر ما مى گذرند.
وَ مَا يُؤْمِنُ أَكثرُهُم بِاللَّهِ إِلا وَ هُم مُّشرِكُونَ
وَ مَا يُؤْمِنُ أَكثرُهُم بِاللَّهِ إِلا وَ هُم مُّشرِكُونَ
ضمير در «'''اكثرهم '''» به «'''ناس '''» برمى گردد، به اعتبار ايمانشان ، به اين معنا كه اكثر مردم ايمان آور نيستند هر چند تو از ايشان مزدى نخواهى ، و هر چند بر آيات آسمانى و زمينى با همه زياديش مرور كنند، و آنهايى كه از ايشان ايمان آوردند (كه همان اقليت باشند) اكثر ايشان ايمانشان آميخته به شرك است .
ضمير در «'''اكثرهم '''» به «'''ناس '''» برمى گردد، به اعتبار ايمانشان ، به اين معنا كه اكثر مردم ايمان آور نيستند هر چند تو از ايشان مزدى نخواهى ، و هر چند بر آيات آسمانى و زمينى با همه زياديش مرور كنند، و آنهايى كه از ايشان ايمان آوردند (كه همان اقليت باشند) اكثر ايشان ايمانشان آميخته به شرك است .
<span id='link260'><span>
<span id='link260'><span>
خط ۱۱۷: خط ۱۱۹:
پس مراد از شرك در آيه مورد بحث بعضى از مراتب شرك است ، كه با بعضى از مراتب ايمان جمع مى شود، و در اصطلاح فن اخلاق آنرا شرك خفى مى گويند.
پس مراد از شرك در آيه مورد بحث بعضى از مراتب شرك است ، كه با بعضى از مراتب ايمان جمع مى شود، و در اصطلاح فن اخلاق آنرا شرك خفى مى گويند.
بنابراين اينكه بعضى ها گفته اند: مراد از مشركين در آيه ، مشركين مكه هستند صحيح نيست ، و همچنين اينكه عده اى ديگر گفته اند: مراد از آنان ، منافقين هستند، زيرا صاحب اين دو قول اطلاق آيه را بدون هيچ دليلى از خود آيه مقيد نموده اند.
بنابراين اينكه بعضى ها گفته اند: مراد از مشركين در آيه ، مشركين مكه هستند صحيح نيست ، و همچنين اينكه عده اى ديگر گفته اند: مراد از آنان ، منافقين هستند، زيرا صاحب اين دو قول اطلاق آيه را بدون هيچ دليلى از خود آيه مقيد نموده اند.
أَ فَأَمِنُوا أَن تَأْتِيهُمْ غَشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيهُمُ الساعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ
أَ فَأَمِنُوا أَن تَأْتِيهُمْ غَشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيهُمُ الساعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ
غاشيه صفتى است كه در جاى موصوف حذف شده نشسته است ، چون كلمه «'''عذاب '''» دلالت بر آن حذف شده مى كرده ، و تقدير كلام چنين است : «'''تاتيهم عقوبه غاشيه - آيا ايمنند از اينكه عقوبتى از عذاب خدا به ايشان برسد كه ايشان را فرا گيرد و احاطه كند؟'''».
غاشيه صفتى است كه در جاى موصوف حذف شده نشسته است ، چون كلمه «'''عذاب '''» دلالت بر آن حذف شده مى كرده ، و تقدير كلام چنين است : «'''تاتيهم عقوبه غاشيه - آيا ايمنند از اينكه عقوبتى از عذاب خدا به ايشان برسد كه ايشان را فرا گيرد و احاطه كند؟'''».
كلمه «'''بغته '''» به معناى فجاه و ناگهانى است ، و جمله «'''و هم لا يشعرون '''» حال از ضمير جمع است ، يعنى قيامت بناگهانى بيايد در حالى كه ايشان از آمدنش خبر نداشته باشند، چون آمدن قيامت مسبوق به علامتى كه وقت آنرا تعيين كند نيست .
كلمه «'''بغته '''» به معناى فجاه و ناگهانى است ، و جمله «'''و هم لا يشعرون '''» حال از ضمير جمع است ، يعنى قيامت بناگهانى بيايد در حالى كه ايشان از آمدنش خبر نداشته باشند، چون آمدن قيامت مسبوق به علامتى كه وقت آنرا تعيين كند نيست .
خط ۱۲۳: خط ۱۲۵:
استفهامى كه در آيه است استفهام تعجب است ، و معنايش اين است كه امر ايشان در اعراضشان از آيات آسمان و زمين و عدم اخلاصشان نسبت به ايمان به خدا و اصرارشان در غفلت ، بسيار عجيب است ، مگر اينها ايمنند از اينكه عذاب خدا بناگهانى احاطه شان كند؟.
استفهامى كه در آيه است استفهام تعجب است ، و معنايش اين است كه امر ايشان در اعراضشان از آيات آسمان و زمين و عدم اخلاصشان نسبت به ايمان به خدا و اصرارشان در غفلت ، بسيار عجيب است ، مگر اينها ايمنند از اينكه عذاب خدا بناگهانى احاطه شان كند؟.


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۲}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش