۸٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه عقر | عقر]] (۸ بار) [[کلمه با ریشه:: عقر| ]] | *[[ریشه عقر | عقر]] (۸ بار) [[کلمه با ریشه:: عقر| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
بريدن. «عَقَرَ الْكَلْبَ وَالْفَرَسَ وَالْاِبِلَ: قَطَعَ قَوائِمَها بِالسِّيْفِ» طبرسى و راغب گفتهاند: عُقْر (بر وزن قفل) به معنى اصل است «عَقَرْتُ النَّخْلَ» خرما را از بيخش بريدم. در نهجالبلاغه خطبه 27 فرموده: «وَاللَّهُ ماغُزِىَ قَوْمٌ فى عُقْرِ دارِهِمْ اِلَّا ذَلُّوا» هيچ قومى در اصل و وسط ديارشان جنگيده نشدند مگر ذليل شدند اين حديث در مفردات و نهايه نيز آمده است «فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ اَمْرِ رَبِّهِمْ» پس شتر را پى كردند و بكشتند و از دستور پروردگارشان سرپيچى كردند «عَقَرُوا» ظاهراً اشاره است كه كشتن شتر با قطع پاهايش بوده است. عاقر: زن عقيم و مرد عقيم [مريم:8]. عاقر در قرآن فقط در زن نازا به كار رفته نه در مرد و آن سه بار و همه درباره زن زكريا «عليهالسلام» آمده است. راغب گويد: گوئى زن نطفه مرد را عقر و قطع مىكند. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] | ||
ویرایش