گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
<span id='link97'><span>
<span id='link97'><span>


==با اينكه ثمره تصريف آيات ازدياد نفرت كفار بوده ، حكمت نزول آيات چه بوده است ؟ ==
==با اين كه ثمره تصريف آيات، ازدياد نفرت كفار بوده، حكمت نزول آيات چه بوده است؟ ==
در مجمع البيان مى گويد: ((اگر بگوئى وقتى خدا مى دانست كه ثمره تصريف آيات همان زياد شدن نفرت مردم است ، ديگر چرا اين آيات را نازل كرد وحكمت آن چه بود؟((
در مجمع البيان مى گويد: «اگر بگویى وقتى خدا مى دانست كه ثمره تصريف آيات، همان زياد شدن نفرت مردم است، ديگر چرا اين آيات را نازل كرد و حكمت آن چه بود»؟


بعضى در پاسخ اين اشكال گفته اند كه حكمتش اين بوده كه حجت را برطرف تمام نموده ودر اظهار دلائل و فراهم نمودن زمينه براى تكليف ، جاى عذرى باقى نگذارد، علاوه بر اين نازل شدن ونشدنش نسبت به همه مساوى نبود، بلكه براى عده اى فرق داشت زيرا عده اى با نازل شدن اين آيات اصلاح مى شوند، همين ها هم كه از ايمان فرار مى كنند فسادهاى بزرگترى را به راه مى انداختند، پس حكمت اقتضا كرد كه اين معانى در همين آيات نازل شود، واگر موقع ديدن آيات ودلائل ، نفور خود را زياد كردند از اين جهت بود كه آنها اين آيات را شبهه وحيله مى پنداشتند، ونمى توانستند در باره آنها درست فكر كنند.
بعضى در پاسخ اين اشكال گفته اند كه: حكمتش اين بوده كه حجت را بر طرف تمام نموده و در اظهار دلائل و فراهم نمودن زمينه براى تكليف، جاى عذرى باقى نگذارد. علاوه بر اين، نازل شدن و نشدنش نسبت به همه مساوى نبود، بلكه براى عده اى فرق داشت. زيرا عده اى با نازل شدن اين آيات اصلاح مى شوند. همين ها هم كه از ايمان فرار مى كنند، فسادهاى بزرگترى را به راه مى انداختند.  


و اينكه گفت (همين ها هم كه از ايمان فرار مى كنند فسادهاى بزرگترى به راه مى انداختند(( بى اشكال نيست ، زيرا زياد شدن نفور ايشان ايشان را به جحود ولجبازى ودشمن با حق وجلوگيرى از پيشرفت آن ، وادار مى كرد ودر باب دعوت چه فسادى بزرگ تراز اين!
پس حكمت اقتضا كرد كه اين معانى در همين آيات نازل شود، و اگر موقع ديدن آيات و دلائل، نفور خود را زياد كردند، از اين جهت بود كه آن ها، اين آيات را شبهه و حيله مى پنداشتند، و نمى توانستند در باره آن ها درست فكر كنند.


وليكن اين را هم بايد دانست كه كفر ولجبازى ونفور از حق ، ودشمنى با آن ، همينطور كه صاحبان خود را آزار نموده وايشان را به هلاكت سوق مى دهد به همان اندازه به نفع صاحبان ايمان وراضيان از رضاى خدا و تسليم شدگان در برابر حق تمام مى شود، زيرا اگر براى اين صفات نيك و خصال ستوده مقابلهائى پيدا نمى شد واقعيت قدر آنها معلوم نمى گرديد (دقت فرمائيد) پس حكمت اقتضا مى كرد كه حجت تمام شود، وهمچنين در تماميت خود روبه ازدياد رود تا از افراد شقى تمامى آن شقاوتى را كه در طاقت ووسعش هست بيرون افكنده و افراد سعيد هم با مساعى مختلف خود درجاتى مقابل دركات اشقياء طى كنند همچنان كه فرمود: ((كلاّ نمدّ هولاء و هولاء من عطاء ربّك و ما كان عطاء ربّك محظورا( (آيه ۲۰ همين سوره )
و اين كه گفت: «همين ها هم كه از ايمان فرار مى كنند، فسادهاى بزرگترى به راه مى انداختند»، بى اشكال نيست. زيرا زياد شدن نفور ايشان، ايشان را به جحود و لجبازى و دشمنی با حق و جلوگيرى از پيشرفت آن، وادار مى كرد و در باب دعوت چه فسادى بزرگتر از اين!
 
وليكن اين را هم بايد دانست كه كفر و لجبازى و نفور از حق، و دشمنى با آن، همين طور كه صاحبان خود را آزار نموده و ايشان را به هلاكت سوق مى دهد، به همان اندازه به نفع صاحبان ايمان و راضيان از رضاى خدا و تسليم شدگان در برابر حق تمام مى شود. زيرا اگر براى اين صفات نيك و خصال ستوده مقابل هایى پيدا نمى شد، واقعيت قدر آن ها معلوم نمى گرديد. (دقت فرمایيد).
 
پس حكمت اقتضا مى كرد كه حجت تمام شود، و همچنين در تماميت خود رو به ازدياد رود، تا از افراد شقى، تمامى آن شقاوتى را كه در طاقت و وسعش هست، بيرون افكنده و افراد سعيد هم، با مساعى مختلف خود، درجاتى مقابل دركات اشقياء طى كنند. همچنان كه فرمود: «كُلاًّ نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ مِن عَطَاءِ رَبِّكَ وَ مَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحظُوراً». (آيه ۲۰ همين سوره).


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۴۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۴۶ </center>
<span id='link98'><span>
<span id='link98'><span>
==احتجاجى با مشركين در نفى شريك براى خداوند متعال ==
==احتجاجى با مشركين در نفى شريك براى خداوند متعال ==
«'''قُل لَّوْ كانَ مَعَهُ ءَالهَِةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذاً لابْتَغَوْا إِلى ذِى الْعَرْشِ سبِيلاً'''»:
«'''قُل لَّوْ كانَ مَعَهُ ءَالهَِةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذاً لابْتَغَوْا إِلى ذِى الْعَرْشِ سبِيلاً'''»:
۱۴٬۲۷۴

ویرایش