گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
پس به شهادت اين دو آيه، «دعا» به معناى مطلق طلب است، و حرف «باء» در دو كلمه: «بِالشِّر» و «بِالخَيرِ»، براى چسباندن فعل به مفعول آن است و مقصود اين است كه انسان به همان نحو شر را مى خواند و آن را درخواست مى كند كه خير را مى طلبد.
پس به شهادت اين دو آيه، «دعا» به معناى مطلق طلب است، و حرف «باء» در دو كلمه: «بِالشِّر» و «بِالخَيرِ»، براى چسباندن فعل به مفعول آن است و مقصود اين است كه انسان به همان نحو شر را مى خواند و آن را درخواست مى كند كه خير را مى طلبد.
<span id='link46'><span>
<span id='link46'><span>
==بيان اين كه انسان عجول بوده وآنسان كه در طلب خيرات است در پى شر نيز مى باشد(و يدع الانسان بالشر دعائه بالخير) ==
بنابراين، مقصود از اين كه فرمود: «انسان عجول است»، اين خواهد بود كه: او وقتى چيزى را طلب مى كند، صبر و حوصله به خرج نمى دهد، در جهات صلاح و فساد خود نمى انديشد تا در آنچه طلب مى كند، راه خير برايش مشخص گردد، و از آن راه به طلبش اقدام كند، بلكه به محض اين كه چيزى را برايش تعريف كردند و مطابق ميلش ديد، با عجله و شتابزدگى به سويش مى رود و در نتيجه، گاهى آن امر، شرّى از آب در مى آيد كه مايه خسارت و زحمتش مى شود، و گاهى هم خيرى بوده كه از آن نفع مى برد.
بنابراين مقصود از اينكه فرمود: ((انسان عجول است (( اين خواهد بود كه اووقتى چيزى را طلب مى كند صبر وحوصله به خرج نمى دهد، در جهات صلاح وفساد خود نمى انديشد تا در آنچه طلب مى كند راه خير برايش مشخص گردد، واز آن راه به طلبش اقدام كند بلكه به محض ‍ اينكه چيزى را برايش تعريف كردند ومطابق ميلش ديد با عجله و شتابزدگى به سويش مى رود ودر نتيجه گاهى آن امر، شرى از آب در مى آيد كه مايه خسارت وزحمتش مى شود، وگاهى هم خيرى بوده كه از آن نفع مى برد.


اين آيه وآيات بعديش در سياق توبيخ وسرزنشى است كه ناشى از منت نهادن خداى تعالى در آيات قبل است كه مساءله ((هدايت اقوم (( را به رخ بندگانش مى كشد، گوئى كه فرموده است : ما كتابى نازل كرديم كه شما را به سوى ملتى اقوم هدايت مى كند وگروندگان به آن ملت وكيش ‍ را به سعادت وبهشت مى رساند وبه سوى اجرى عظيم وخيرى كثير ارشاد مى كند،
اين آيه و آيات بعدی اش، در سياق توبيخ و سرزنشى است كه ناشى از منت نهادن خداى تعالى در آيات قبل است كه مسأله «هدايت أقوم» را به رُخ بندگانش مى كشد. گویى كه فرموده است: ما كتابى نازل كرديم كه شما را به سوى ملتى أقوَم هدايت مى كند و گروندگان به آن ملت و كيش را به سعادت و بهشت مى رساند و به سوى اجرى عظيم و خيرى كثير ارشاد مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۶۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۶۷ </center>
وليكن جنس بشر عجول است وبه خاطر همين عجله اش ميان خير و شر فرق نمى گذارد، بلكه هر چه برايش پيش بيايد همان را مى خواهد و در طلبش برمى خيزد، بدون اينكه خير وشر را از هم جدانموده وحق را از باطل تشخيص دهد، در نتيجه به همان نحوى كه عاشق خير است ، شر را نيز به همان وجه طلب مى كند، وهمانطور كه بايد بر سر حق سر وسينه بشكند بر سر باطل هم مى شكند.
وليكن جنس بشر عجول است و به خاطر همين عجله اش، ميان خير و شر فرق نمى گذارد، بلكه هرچه برايش پيش بيايد، همان را مى خواهد و در طلبش بر مى خيزد، بدون اين كه خير و شر را از هم جدا نموده و حق را از باطل تشخيص دهد. در نتيجه به همان نحوى كه عاشق خير است، شر را نيز به همان وجه طلب مى كند، و همان طور كه بايد بر سر حق سر و سينه بشكند، بر سر باطل هم مى شكند.


سزاوار نيست كه انسان دستخوش عجله گشته وهر چه را كه دلش خواست واشتهايش طلب كرد دنبال كند وهر عملى كه ارتكابش برايش ممكن بود مرتكب شود، وتا آنجا كه تيغش بريد ببرد، وآنگاه اين معنا را بهانه كند كه خدا برايم فراهم كرد واگر اونمى خواست نمى گذاشت من اينكار را بكنم ! درست است كه شب وروز دوآيت الهى اند، وهيچ وقت در يك حال نمى مانند، بلكه خدا با آيت شب آثار روز را از بين برده و حركات موجودات را متوقف وديدگان را به خواب مى برد، وبرعكس ‍ با آيت روز قوا را بار ديگر بيدار نموده ومردم به طلب فضل پروردگارشان به جنب وجوش در مى آيند، وبا اين شب وروز عدد سالها وحسابها را در دست دارند.
سزاوار نيست كه انسان دستخوش عجله گشته و هرچه را كه دلش خواست و اشتهايش طلب كرد، دنبال كند و هر عملى كه ارتكابش برايش ممكن بود، مرتكب شود، و تا آن جا كه تيغش بريد، بِبُرّد، و آنگاه اين معنا را بهانه كند كه خدا برايم فراهم كرد و اگر او نمى خواست، نمى گذاشت من اين كار را بكنم!  


ودرست است كه اعمال خير وشر همه به اذن خدا در عالم وجود تحقق مى يابند وهمه آنها با قدرتى براى آدمى مقدور است كه خدا به آدمى داده است وليكن اين معنى باعث نمى شود كه اعمال خير وشر، هر دو براى آدمى جايز شوند، وانسان هر چه را كه هوس كرد با عجله و سراسيمه دنبال نمايد، وبدون هيچ احساس مسؤ وليتى مرتكب هر عملى - چه خير وچه شر - بشود وهمان طور كه در اطاعت خدا آزاد است معصيت خدا را هم آزادانه مرتكب شود.
درست است كه شب و روز، دو آيت الهى اند، و هيچ وقت در يك حال نمى مانند، بلكه خدا با آيت شب، آثار روز را از بين برده و حركات موجودات را متوقف و ديدگان را به خواب مى برد. و برعكس، با آيت روز، قوا را بار ديگر بيدار نموده و مردم به طلب فضل پروردگارشان به جنب و جوش در مى آيند، و با اين شب و روز، عدد سال ها و حساب ها را در دست دارند.


بلكه واجب است اعمال شر را مانند شب تاريك كننده دانسته و نزديكش نشود وعمل خير را مانند روز بينا كننده دانسته انجامش دهد، وبا انجام آن فضل پروردگار خود را جستجونمايد، اميدوار باشد كه خدا به پاداش آن سعادت آخرت ورزق كريمش مرحمت فرمايد آرى عمل آدمى گريبانگير آدمى است وتا اورا به سعادت ويا شقاوتش ‍ نكشاند دست بردار نيست وآنچه مى كند آثارش به خود برگشته وبه غير خود نمى رسد، وكسى را به جاى خود نمى گيرد. اين آن معنائيست كه از سياق آيه استفاده مى شود وبا در نظر گرفتن آن ، چند نكته روشن مى گردد:
و درست است كه اعمال خير و شر، همه به اذن خدا در عالَم وجود تحقق مى يابند و همه آن ها با قدرتى براى آدمى مقدور است كه خدا به آدمى داده است، وليكن اين معنى باعث نمى شود كه اعمال خير و شر، هر دو براى آدمى جايز شوند، و انسان هرچه را كه هوس كرد، با عجله و سراسيمه دنبال نمايد، و بدون هيچ احساس مسؤوليتى مرتكب هر عملى - چه خير و چه شر - بشود و همان طور كه در اطاعت خدا آزاد است، معصيت خدا را هم آزادانه مرتكب شود.
 
بلكه واجب است اعمال شر را مانند شب تاريك كننده دانسته و نزديكش نشود و عمل خير را مانند روز بينا كننده دانسته، انجامش دهد، و با انجام آن، فضل پروردگار خود را جستجو نمايد. اميدوار باشد كه خدا به پاداش آن، سعادت آخرت و رزق كريمش مرحمت فرمايد.
 
آرى، عمل آدمى گريبانگير آدمى است و تا او را به سعادت و يا شقاوتش نكشاند، دست بردار نيست و آنچه مى كند، آثارش به خود برگشته و به غير خود نمى رسد، و كسى را به جاى خود نمى گيرد. اين، آن معنایی است كه از سياق آيه استفاده مى شود و با در نظر گرفتن آن، چند نكته روشن مى گردد:
<span id='link47'><span>
<span id='link47'><span>
==دونكته كه آيه شريفه روشن مى شود ==
==دونكته كه آيه شريفه روشن مى شود ==
اول اينكه : اين آيه وآيات بعديش در مقام توبيخ وملامتند وهمانطور كه قبلا اشاره كرديم همين معنى وجه اتصال آنها به ماقبلند كه فرمود: ((ان هذا القرآن يهدى للتى هى اقوم ...((
اول اينكه : اين آيه وآيات بعديش در مقام توبيخ وملامتند وهمانطور كه قبلا اشاره كرديم همين معنى وجه اتصال آنها به ماقبلند كه فرمود: ((ان هذا القرآن يهدى للتى هى اقوم ...((
۱۳٬۷۸۶

ویرایش