۱۴٬۲۵۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
==سخن بعضى كه ذوالقرنين را كورش، پادشاه هخامنشى ايران، و يأجوج و مأجوج را، اقوام مغول دانسته اند == | ==سخن بعضى كه ذوالقرنين را كورش، پادشاه هخامنشى ايران، و يأجوج و مأجوج را، اقوام مغول دانسته اند == | ||
و- و بعضى ديگر گفته اند: | '''و- و بعضى ديگر گفته اند:''' | ||
ذوالقرنين، همان كورش، يكى از ملوك هخامنشى در فارس است، كه در سال هاى (۵۳۹ - ۵۶۰) ق م مى زيسته و همو بوده كه امپراطورى ايرانى را تأسيس و ميان دو مملكت فارس و ماد را جمع نمود. بابل را مسخر كرد و به يهود اجازه مراجعت از بابل به اورشليم را صادر كرد، و در بناى هيكل كمك ها كرد و مصر را به تسخير خود درآورد. آنگاه به سوى يونان حركت نموده، بر مردم آن جا نيز مسلط شد و به طرف مغرب رهسپار گرديده، آنگاه رو به سوى مشرق نهاد و تا اقصى نقطه مشرق پيش رفت. | ذوالقرنين، همان كورش، يكى از ملوك هخامنشى در فارس است، كه در سال هاى (۵۳۹ - ۵۶۰) ق م مى زيسته و همو بوده كه امپراطورى ايرانى را تأسيس و ميان دو مملكت فارس و ماد را جمع نمود. بابل را مسخر كرد و به يهود اجازه مراجعت از بابل به اورشليم را صادر كرد، و در بناى هيكل كمك ها كرد و مصر را به تسخير خود درآورد. آنگاه به سوى يونان حركت نموده، بر مردم آن جا نيز مسلط شد و به طرف مغرب رهسپار گرديده، آنگاه رو به سوى مشرق نهاد و تا اقصى نقطه مشرق پيش رفت. | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
اين قول را يكى از علماى نزديك به عصر ما ذكر كرده و يكى از محققان هند، در ايضاح و تقريب آن سخت كوشيده است. | اين قول را يكى از علماى نزديك به عصر ما ذكر كرده و يكى از محققان هند، در ايضاح و تقريب آن سخت كوشيده است. | ||
اجمال مطلب اين كه: | '''اجمال مطلب اين كه: ''' | ||
آنچه قرآن از وصف ذوالقرنين آورده، با اين پادشاه عظيم تطبيق مى شود. زيرا اگر ذوالقرنين مذكور در قرآن مردى مؤمن به خدا و به دين توحيد بوده، كورش نيز بوده، و اگر او پادشاهى عادل و رعيت پرور و داراى سيره رفق و رأفت و احسان بوده، اين نيز بوده و اگر او نسبت به ستمگران و دشمنان مردى سياستمدار بوده، اين نيز بوده و اگر خدا به او از هر چيزى سببى داده، به اين نيز داده، و اگر ميان دين و عقل و فضائل اخلاقى و عِدّه و عُدّه و ثروت و شوكت و انقياد اسباب براى او جمع كرده، براى اين نيز جمع كرده بود. | آنچه قرآن از وصف ذوالقرنين آورده، با اين پادشاه عظيم تطبيق مى شود. زيرا اگر ذوالقرنين مذكور در قرآن مردى مؤمن به خدا و به دين توحيد بوده، كورش نيز بوده، و اگر او پادشاهى عادل و رعيت پرور و داراى سيره رفق و رأفت و احسان بوده، اين نيز بوده و اگر او نسبت به ستمگران و دشمنان مردى سياستمدار بوده، اين نيز بوده و اگر خدا به او از هر چيزى سببى داده، به اين نيز داده، و اگر ميان دين و عقل و فضائل اخلاقى و عِدّه و عُدّه و ثروت و شوكت و انقياد اسباب براى او جمع كرده، براى اين نيز جمع كرده بود. |
ویرایش