گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۳۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۷: خط ۵۷:
بعضى از مفسران در پاسخ اين سؤال گفته اند: خواسته بفرمايد ما يك يك شما را طفل بيرون مى آوريم. و مقصود از «بلوغ أشدّ»، حالت نيرومند شدن اعضا و قواى بدنى است.
بعضى از مفسران در پاسخ اين سؤال گفته اند: خواسته بفرمايد ما يك يك شما را طفل بيرون مى آوريم. و مقصود از «بلوغ أشدّ»، حالت نيرومند شدن اعضا و قواى بدنى است.


در جملۀ «وَ مِنكُم مَن يُتَوَفَّى وَ مِنكُم مَن يُرَدُّ إلَى أرذَلِ العُمُر»، مقابله ميان دو جمله به كار رفته، و اين مقابله دلالت مى كند بر اين كه جمله اول مقيد به قيدى است كه آن را از دومى متمايز مى كند، و آن قيد در تقدير است، و تقدير كلام چنين است: «وَ مِنكُم مَن يُتَوَفَّى مِن قَبلِ أن يُرَدّ إلَى أرذَلِ العُمُر وَ مِنكُم مَن يُرَدُّ إلَى أرذَلِ العُمُر». و مراد از «أرذَل العُمُر»، ناچيزتر و پست ترين دوران زندگى است، كه قهرا با دوران پيروى منطبق مى شود. زيرا اگر با ساير دوره ها مقايسه شود، حقيرترين دوران حيات است.
در جملۀ «وَ مِنكُم مَن يُتَوَفَّى وَ مِنكُم مَن يُرَدُّ إلَى أرذَلِ العُمُر»، مقابله ميان دو جمله به كار رفته، و اين مقابله دلالت مى كند بر اين كه جمله اول مقيد به قيدى است كه آن را از دومى متمايز مى كند، و آن قيد در تقدير است، و تقدير كلام چنين است:  
 
«وَ مِنكُم مَن يُتَوَفَّى مِن قَبلِ أن يُرَدّ إلَى أرذَلِ العُمُر وَ مِنكُم مَن يُرَدُّ إلَى أرذَلِ العُمُر». و مراد از «أرذَل العُمُر»، ناچيزتر و پست ترين دوران زندگى است، كه قهرا با دوران پيروى منطبق مى شود. زيرا اگر با ساير دوره ها مقايسه شود، حقيرترين دوران حيات است.


«'''لِكَى لَا يَعلَمَ مِن بَعدِ عِلمٍ شَيئاً'''»: - يعنى تا به حدى برسند كه بعد از يك دوره دانايى، ديگر چيزى ندانند. البته چيز قابل اعتنايى كه اساس زندگى بر آن است. لام «لِكَيلَا»، لام غايت است. يعنى امر بشر منتهى مى شود به ضعف قوا و مشاعر، به طورى كه از علم كه نفيس ترين محصول زندگى است، چيز قابل اعتنايى برايش نماند.
«'''لِكَى لَا يَعلَمَ مِن بَعدِ عِلمٍ شَيئاً'''»: - يعنى تا به حدى برسند كه بعد از يك دوره دانايى، ديگر چيزى ندانند. البته چيز قابل اعتنايى كه اساس زندگى بر آن است. لام «لِكَيلَا»، لام غايت است. يعنى امر بشر منتهى مى شود به ضعف قوا و مشاعر، به طورى كه از علم كه نفيس ترين محصول زندگى است، چيز قابل اعتنايى برايش نماند.
۱۴٬۲۴۶

ویرایش