گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۳۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۶۶: خط ۶۶:
<span id='link316'><span>
<span id='link316'><span>


==بحث روايتى ==
==بحث روايتى: (روایاتی پیرامون آیات گذشته)==
چند روايت درباره حكم داوود و سليمان در ذيل آيه : ((و داود و سليمان اذ يحكمان ((


در كتاب ((من لا يحضره الفقيه (( آمده كه جميل بن دراج از زراره از امام ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه در ذيل آيه ((و داود و سليمان اذ يحكمان فى الحرث اذ نفشت فيه غنم القوم (( فرمود: آن دو بزرگوار با هم مباحثه كردند و خدا فهم مساءله را نصيب سليمان كرد.
در كتاب «من لا يحضره الفقيه» آمده كه: جميل بن درّاج، از زراره، از امام ابى جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه در ذيل آيه: «وَ دَاوُدَ وَ سُلَيمَانَ إذ يَحكُمَانِ فِى الحَرثِ إذ نَفَشَت فِيهِ غَنَمُ القَوم» فرمود: آن دو بزرگوار با هم مباحثه كردند و خدا فهم مسأله را نصيب سليمان كرد.


مؤ لف : در بيان معناى آيه مطلبى گذشت كه معناى اين حديث را روشن مى كند.
مؤلف: در بيان معناى آيه مطلبى گذشت، كه معناى اين حديث را روشن مى كند.
 
و در كافى، به سند خود، از حسين بن سعيد، از بعضى از اصحاب اماميه، از معلّى ابى عثمان، از ابوبصير روايت كرده كه گفت: از امام صادق «عليه السلام»، معناى آيه «وَ دَاوُدَ وَ سُلَيمَانَ إذ يَحكُمَانِ فِى الحَرثِ إذ نَفَشَت فِيهِ غَنَمُ القَوم» را پرسيدم.  


و در كافى به سند خود از حسين بن سعيد از بعضى از اصحاب اماميه از معلى ابى عثمان از ابى بصير روايت كرده كه گفت : از امام صادق (عليه السلام ) معناى آيه ((و داود و سليمان اذ يحكمان فى الحرث اذ نفشت فيه غنم القوم (( را پرسيدم فرمود: ((نفش - به زراعت زدن گوسفندان ((
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۴۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۴۸ </center>
جز در شب نيست و صاحب زراعت بايد زرع خود را در روز محافظت كند نه شب همچنانكه صاحب حيوان بايد حيوان خود را در شب حفظ كند نه در روز چون در روز چوپانان آنها را مى چرانند و سير مى كنند پس اگر در روز زرع كسى را فاسد كند چيزى بر او نيست زيرا صاحب زرع بايد زراعت خود را حفظ كند و صاحب حيوان بايد حيوان خود را در شب ضبط كند چون صاحب زرع زراعتش را رها مى كند پس اگر در شب چيزى از زراعت مردم را فاسد كرد ضامن است و لذا در آيه كلمه ((نفش (( به كار رفته .
فرمود: «نفش: به زراعت زدن گوسفندان»، جز در شب نيست و صاحب زراعت، بايد زرع خود را در روز محافظت كند، نه شب. همچنان كه صاحب حيوان بايد حيوان خود را در شب حفظ كند، نه در روز. چون در روز، چوپانان آن ها را مى چرانند و سير مى كنند.
 
پس اگر در روز، زرع كسى را فاسد كند، چيزى بر او نيست. زيرا صاحب زرع، بايد زراعت خود را حفظ كند و صاحب حيوان، بايد حيوان خود را در شب ضبط كند. چون صاحب زرع، زراعتش را رها مى كند. پس اگر در شب چيزى از زراعت مردم را فاسد كرد، ضامن است و لذا در آيه، كلمۀ «نَفَشَ» به كار رفته.
 
داوود در اين مسأله حكم كرده بود به اين كه صاحب زراعت، همه گوسفندان را به غرامت بگيرد، ولى سليمان «عليه السلام»، حكم كرد به اين كه شير و پشم يك سال گوسفند، از آنِ وى باشد.
 
مؤلف: در كتاب «من لا يحضره الفقيه»، اين روايت به سند صدوق، از ابوبصير، از آن جناب نيز نقل شده، ولى در اين روايت آمده كه داوود حكمى كرد كه همه انبيا قبل از او به آن حكم مى كردند، ولى خداوند به سليمان وحى كرد كه از اين به بعد، هر گوسفندى كه به زراعت كسى لطمه بزند، صاحب زرع بيش از آنچه كه از شكم گوسفند بيرون مى آيد، حقى ندارد، و از آن پس سنت بر همين قرار گرفت.  


داوود در اين مساءله حكم كرده بود به اينكه صاحب زراعت همه گوسفندان را به غرامت بگيرد، ولى سليمان (عليه السلام ) حكم كرد به اينكه شير و پشم يك سال گوسفند از آن وى باشد.
و مقصود از اين كه فرمود: «وَ كُلّاً آتَينَا حُكماً وَ عِلماً: به هر يك حكمى و علمى داديم» نيز، همين است. پس هر دو به حكم خدا، حكم كرده بودند.


مؤ لف : در كتاب ((من لا يحضره الفقيه (( اين روايت به سند صدوق از ابى بصير از آن جناب نيز نقل شده ، ولى در اين روايت آمده كه داوود حكمى كرد كه همه انبيا قبل از او به آن حكم مى كردند، ولى خداوند به سليمان وحى كرد كه از اين به بعد هر گوسفندى كه به زراعت كسى لطمه بزند صاحب زرع بيش از آنچه كه از شكم گوسفند بيرون مى آيد حقى ندارد، و از آن پس سنت بر همين قرار گرفت . و مقصود از اينكه فرمود: ((و كلا آتينا حكما و علما - به هر يك حكمى و علمى داديم (( نيز همين است ، پس هر دو به حكم خدا حكم كرده بودند.
و در تفسير قمى، به سند خود، از ابوبصير، از امام صادق «عليه السلام» روايت آورده كه در حديثى فرمود:


و در تفسير قمى به سند خود از ابى بصير، از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه در حديثى فرمود: زراعت مورد بحث در آيه ، زراعت انگور بوده ، كه گوسفندان آن را چريدند، آنگاه حكم سليمان را ذكر كرده ، سپس فرمود: حكم داوود هم چنين بوده ، چيزى كه هست خواست به بنى اسرائيل بفهماند كه سليمان وصى بعد از او است ، و گرنه با هم اختلافى در حكم نداشتند، زيرا اگر اختلاف مى داشتند مى فرمود: ((و كنا لحكمهما شاهدين - و ما به حكم آن دو شاهد بوديم ((
زراعت مورد بحث در آيه، زراعت انگور بوده، كه گوسفندان آن را چريدند. آنگاه حكم سليمان را ذكر كرده، سپس فرمود: حكم داوود هم، چنين بوده. چيزى كه هست، خواست به بنى اسرائيل بفهماند كه سليمان، وصىّ بعد از او است، و گرنه با هم اختلافى در حكم نداشتند. زيرا اگر اختلاف مى داشتند، مى فرمود: «وَ كُنّا لِحُكمِهِمَا شَاهِدِين: و ما به حكم آن دو شاهد بوديم».


و در مجمع البيان گفته : در حكم مورد آيه اختلاف شده ، كه چه بوده ؟ بعضى گفته اند: باغ انگورى بوده كه تازه خوشه هايش نمودار شده ، و لذا داوود به نفع صاحب باغ حكم كرد، و سليمان عرضه داشت اى پيغمبر خدا! حكمت را تغيير ده ، و آسان تر كن ، پرسيد
و در مجمع البيان گفته: در حكم مورد آيه اختلاف شده، كه چه بوده؟ بعضى گفته اند: باغ انگورى بوده كه تازه خوشه هايش نمودار شده، و لذا داوود به نفع صاحب باغ حكم كرد، و سليمان عرضه داشت: اى پيغمبر خدا! حكمت را تغيير ده، و آسان تر كن.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۴۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۴۹ </center>
آسان تر چيست ؟ گفت : باغ را به صاحب گوسفند بده ، تا هر چه ميوه داد مال او باشد، و باغ را به صورت اولش به صاحبش برگرداند، و گوسفند را به صاحب باغ بسپار تا از منافعش استفاده نموده ، همين كه باغش به او برگشت گوسفندان را به صاحبش برگرداند. اين معنا از امام ابى جعفر و امام صادق (عليه السلام) هم روايت شده است .
پرسید: آسان تر چيست؟ گفت: باغ را به صاحب گوسفند بده، تا هرچه ميوه داد، مال او باشد، و باغ را به صورت اولش به صاحبش برگرداند، و گوسفند را به صاحب باغ بسپار، تا از منافعش استفاده نموده، همين كه باغش به او برگشت، گوسفندان را به صاحبش برگرداند.  


مؤ لف : در اينكه زراعت مزبور باغ انگور بوده ، از طرق اهل سنت از عبد اللّه بن مسعود نيز روايت شده و البته در اين ميان روايات ديگرى از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) وجود دارد كه قريب المضمون است با آنچه ما آورديم . و همان بيانى كه ما در معناى آيه آورديم ، در توضيح مضامين روايات كافى است .
اين معنا از امام ابى جعفر و امام صادق «عليهما السلام» هم، روايت شده است.
 
مؤلف: در اين كه زراعت مزبور باغ انگور بوده، از طرق اهل سنت، از عبداللّه بن مسعود نيز روايت شده، و البته در اين ميان، روايات ديگرى از ائمه اهل بيت «عليهم السلام» وجود دارد كه قريب المضمون است با آنچه ما آورديم. و همان بيانى كه ما در معناى آيه آورديم، در توضيح مضامين روايات كافى است.
<span id='link317'><span>
<span id='link317'><span>
==رواياتى ديگر در ذيل آياتى كه به ايوب ، يونس ، زكريا، و مريم (عليهم السلام )اشاره داشتند ==
==رواياتى ديگر در ذيل آياتى كه به ايوب ، يونس ، زكريا، و مريم (عليهم السلام )اشاره داشتند ==
و در تفسير قمى در ذيل آيه ((و لسليمان الريح عاصفه (( فرموده : باد از هر سو به سرزمين شام و بيت المقدس - كه خدا بركتش داده بود - مى ورزيد.
و در تفسير قمى در ذيل آيه ((و لسليمان الريح عاصفه (( فرموده : باد از هر سو به سرزمين شام و بيت المقدس - كه خدا بركتش داده بود - مى ورزيد.
۱۴٬۲۴۶

ویرایش