۱۳٬۷۸۱
ویرایش
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۳: | ||
«'''وَ لِسلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تجْرِى بِأَمْرِهِ...'''»: | «'''وَ لِسلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تجْرِى بِأَمْرِهِ...'''»: | ||
اين | اين جمله، عطف است بر جملۀ «لَِداوُدَ». يعنى ما باد را هم براى سليمان مسخر كرديم، بادهاى تند را، كه به دستور او، به سوى سرزمينى كه ما مباركش كرديم، جريان مى يافت - و مقصود از آن، سرزمين شام است كه سليمان در آن جا زندگى مى كرد - و ما به هر چيزى عالميم. | ||
و اگر فرمود | و اگر فرمود: «باد را در وقتى كه تند مى وزيد، مسخر او كرديم، با اين كه در وقت آرامى اش هم مسخر او بود - به شهادت اين كه فرموده: «رُخَاءً حَيثُ أصَاب» - از اين باب است كه مسخر بودن باد در حالت تندى، عجيب تر و دلالتش بر قدرت خداى تعالى بيشتر است. | ||
بعضى گفته اند: اگر در اين آيه | بعضى گفته اند: اگر در اين آيه شريفه، تنها جريان باد به سوى سرزمين شام را به امر سليمان دانست، و اسمى از جريان باد به امر او از شام به جاى ديگر را ذكر نكرد، براى اين است كه هرچند هر دو منتى است از خدا، ولى جريان باد به سوى كشور سليمان، به امر سليمان، منتى روشن تر است. اين بود كلام آن مفسر. | ||
و ممكن است مقصود از جريان باد به امر سليمان به سوى سرزمين شام، از اين باب بوده كه به فرمان او، باد از هر جاى دنيا كه بوده به شام مى آمده، تا آن جناب را به هر جا كه مى خواسته ببرد، نه اين كه تنها در شام جريان يابد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۴۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۴۳ </center> | ||
به اين معنا كه سليمان را بعد از | به اين معنا كه سليمان را بعد از آن كه به دوش گرفته بوده، به شام برگرداند. بنابراين، آيه شريفه، هم شامل بيرون شدن از شام مى شود و هم شامل برگشتن به شام. | ||
«'''وَ مِنَ الشّيَاطِينِ مَن يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذَلِك وَ كُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ'''»: | |||
منظور از «غوص»، بيرون آوردن لوء لوء، و ساير منافع دريا است. و منظور از اين كه فرمود: «عمل هاى كمترى هم مى كردند»، همان اعمالى است كه خودش بيان نموده و فرموده: «يَعمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِن مَحَارِيبَ وَ تَمَاثِيلَ وَ جِفَانٍ كَالجَوابِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَاتٍ». | |||
و مقصود از اين كه فرمود: «و ما شيطان ها را حفظ مى كرديم»، اين است كه آن ها را در خدمت وى حفظ، و از فرار كردن، و يا از انجام فرمانش سر برتافتن، و يا كار او را تباه كردن، جلوگيرى مى كرديم. | |||
و معناى آيه روشن است و به زودى، داستان داوود و سليمان «عليهما السلام» در سوره «سبأ» - إن شاء اللّه - خواهد آمد. | |||
«'''وَ أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنّى مَسَّنىَ الضُّرُّ وَ أَنت أَرْحَمُ الرَّاحمِينَ'''»: | |||
كلمۀ «ضُرّ» - به ضم ضاد - به معناى خصوص بلاهايى است كه مستقيما به جان آدمى مى رسد. مانند مرض و لاغرى و امثال آن. و كلمۀ «ضَرّ» - به فتح ضاد - همه انواع بلاها را شامل مى شود. | |||
ايّوب «عليه السلام»، مورد هجوم انواع بلا ها قرار گرفت. اموالش همه از دست برفت، و اولادش همه مُردند. مرض شديدى بر بدنش مسلط شد و مدت ها او را رنج مى داد، تا آن كه دست به دعا بلند كرد و حال خود را به درگاه او شكايت كرد. خداى تعالى، دعايش را مستجاب نمود و از مرض نجاتش داد و اموال و اولادش را با چيزى اضافه تر، به او برگردانيد. | |||
در آيه بعدى در اين باره مى فرمايد: | در آيه بعدى در اين باره مى فرمايد: «فَاستَجَبنَا لَهُ فَكَشَفنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ». يعنى او را از مرضش نجات و بهبودى داديم. «وَ آتَينَاهُ أهلَهُ وَ مِثلَهُم مَعَهُم». يعنى آنچه از اولادش مُردند، به اضافه مثل آن، به او برگردانديم. «رَحمَةً مِن عِندِنَا وَ ذِكرَى لِلعَابِدِين»: تا هم به او رحمتى كرده باشيم و هم بندگان عابد ما، متذكر شوند و بدانند كه خداى تعالى، اولياى خود را به منظور آزمايش مبتلا مى كند، آنگاه اجرشان مى دهد و اجر نيكوكاران را ضايع نمى سازد. | ||
و به زودى داستان | و به زودى داستان ايّوب در سوره «ص»، إن شاء اللّه خواهد آمد. | ||
ویرایش