۱۳٬۷۸۱
ویرایش
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
<span id='link183'><span> | <span id='link183'><span> | ||
«'''فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ وَ أَسرُّوا النَّجْوَى ...مَنِ استَعْلى'''»: | «'''فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ وَ أَسرُّوا النَّجْوَى ...مَنِ استَعْلى'''»: | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۷: | ||
و از جمله بعدى كه در حكايت كلام ساحران فرموده : ((انا آمنا بربنا ليغفر لنا خطايانا و ما اكرهتنا عليه من السحر(( معلوم مى شود كه اختلاف مزبور در همان اولين بارى كه پيدا شد، در ميان همين ساحران پيدا شده و از ناحيه ايشان بوده و چه بسا از جمله آينده كه گفت : ((ثم ائتوا صفا(( فهميده شود كه آن عده اى كه در كار معارضه با موسى ترديد كردند و يا تصميم گرفتند كه معارضه نكنند، بعضى از همين ساحران بودند، البته اين در صورتى است كه خطاب فرعون در جمله مذكور متوجه ايشان باشد، و بعيد نيست كه سياق هم همين احتمال را تاءييد كند. | و از جمله بعدى كه در حكايت كلام ساحران فرموده : ((انا آمنا بربنا ليغفر لنا خطايانا و ما اكرهتنا عليه من السحر(( معلوم مى شود كه اختلاف مزبور در همان اولين بارى كه پيدا شد، در ميان همين ساحران پيدا شده و از ناحيه ايشان بوده و چه بسا از جمله آينده كه گفت : ((ثم ائتوا صفا(( فهميده شود كه آن عده اى كه در كار معارضه با موسى ترديد كردند و يا تصميم گرفتند كه معارضه نكنند، بعضى از همين ساحران بودند، البته اين در صورتى است كه خطاب فرعون در جمله مذكور متوجه ايشان باشد، و بعيد نيست كه سياق هم همين احتمال را تاءييد كند. | ||
<span id='link184'><span> | <span id='link184'><span> | ||
==مشاوره فرعون با ايادى خود و اتخاذ تصميم هاى محرمانه == | ==مشاوره فرعون با ايادى خود و اتخاذ تصميم هاى محرمانه == | ||
و به هر حال وقتى فرعون و اياديش ديدند كه مردم در كار معارضه با موسى اختلاف كردند و اين اختلاف مايه رسوايى و شكست ايشان است ، با يكديگر خلوت كردند و پس از مشورت هاى محرمانه چنين تصميم گرفتند كه با مردم درباره حكمت و موعظه اى كه موسى به سمع ايشان رسانده اصلا حرف نزنند و نزدند، بلكه آن را مسكوت گذاشته و تهمت فرعون را وسيله قرار داده و گفتند: ((موسى ساحرى است كه مى خواهد شما نژاد قبط را از سرزمينتان بيرون كند، و معلوم است كه هيچ قومى به اين كار تن در نمى دهد، براى اينكه اگر به چنين عملى تن بدهد آواره مى شود، مال و خانه و زندگيش تاراج مى گردد، از اوج سعادت به حضيض ذلت و بدبختى سقوط مى كند، آنهم قبطيانى كه در ميان دشمنانشان آن همه سوابق نفرت انگيز و آن همه فرزندكشى ها داشته اند.(( | و به هر حال وقتى فرعون و اياديش ديدند كه مردم در كار معارضه با موسى اختلاف كردند و اين اختلاف مايه رسوايى و شكست ايشان است ، با يكديگر خلوت كردند و پس از مشورت هاى محرمانه چنين تصميم گرفتند كه با مردم درباره حكمت و موعظه اى كه موسى به سمع ايشان رسانده اصلا حرف نزنند و نزدند، بلكه آن را مسكوت گذاشته و تهمت فرعون را وسيله قرار داده و گفتند: ((موسى ساحرى است كه مى خواهد شما نژاد قبط را از سرزمينتان بيرون كند، و معلوم است كه هيچ قومى به اين كار تن در نمى دهد، براى اينكه اگر به چنين عملى تن بدهد آواره مى شود، مال و خانه و زندگيش تاراج مى گردد، از اوج سعادت به حضيض ذلت و بدبختى سقوط مى كند، آنهم قبطيانى كه در ميان دشمنانشان آن همه سوابق نفرت انگيز و آن همه فرزندكشى ها داشته اند.(( |
ویرایش