گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
<span id='link176'><span>
<span id='link176'><span>
==بيان تناسب جواب موسى «ع» با مقتضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسران در معناى آيه ==
==بيان تناسب جواب موسى «ع» با مقتضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسران در معناى آيه ==
اينجا است كه خوب روشن مى گردد كه نظم طبيعى آيه و سياق آن بر طبق مقتضاى مقام جريان يافته است ، چون مقام ، مقام دعوت به سوى توحيد و اطاعت رسول بوده است و فرعون هم بعد از شنيدن دعوت ، عكس العملى نشان داده كه حاصلش تغافل از داشتن رب است ، و چنين وانمود كرده كه شما مرا به سوى رب خودتان مى خوانيد، (چون خود من كه ربى ندارم ) آنگاه پرسيده ((رب شما دو نفر كيست ؟(( چون مقام چنين مقامى بوده ، جا داشته كه در جواب بگويند: ((رب ما همان رب همه عالميان است (( تا ربوبيت ربشان شامل خود آنان و فرعون بشود.
اين جا است كه خوب روشن مى گردد كه نظم طبيعى آيه و سياق آن، بر طبق مقتضاى مقام جريان يافته است. چون مقام، مقام دعوت به سوى توحيد و اطاعت رسول بوده است و فرعون هم بعد از شنيدن دعوت، عكس العملى نشان داده كه حاصلش تغافل از داشتن ربّ است، و چنين وانمود كرده كه شما مرا به سوى ربّ خودتان مى خوانيد، (چون خود من كه ربّى ندارم). آنگاه پرسيده: «ربّ شما دو نفر كيست»؟ چون مقام چنين مقامى بوده، جا داشته كه در جواب بگويند: «ربّ ما، همان ربّ همه عالَميان است»، تا ربوبيت ربّ شان، شامل خود آنان و فرعون بشود.


ولى اينطور جواب ندادند بلكه بليغ ‌تر جواب داده و گفتند: ((پروردگار ما آن كسى است كه خلقت هر چيزى را به آن چيز داده و سپس هدايتش ‍ كرد(( و در عين حال كه آن مدعا را معرفى نموده برهانش را هم افاده كردند، و اگر جواب اولى را داده بودند يعنى گفته بودند: ((رب ما همان رب همه عالميان است (( تنها مدعا را افاده مى كرد، ديگر برهان را نمى رسانيد، (دقت فرماييد)
ولى اين طور جواب ندادند، بلكه بليغ ‌تر جواب داده و گفتند: «پروردگار ما، آن كسى است كه خلقت هر چيزى را به آن چيز داده و سپس هدايتش كرد»، و در عين حال كه آن مدعا را معرفى نموده، برهانش را هم افاده كردند، و اگر جواب اولى را داده بودند، يعنى گفته بودند: «ربّ ما، همان ربّ همۀ عالَميان است»، تنها مدعا را افاده مى كرد، ديگر برهان را نمى رسانيد. (دقت فرماييد).


و اگر در كلام تنها هدايت موجودات اثبات شد، و اسمى از تدبير آنها به ميان نيامد، با اينكه مورد هر دو عنوان يكى است كه در سابق بيانش گذشت ، براى اين بود كه مقام ، مقام دعوت و هدايت بوده و هدايت عامه با چنين مقامى مناسبت بيشترى داشت .
و اگر در كلام تنها هدايت موجودات اثبات شد، و اسمى از تدبير آن ها به ميان نيامد، با اين كه مورد هر دو عنوان، يكى است كه در سابق بيانش گذشت. براى اين بود كه مقام، مقام دعوت و هدايت بوده و هدايت عامه با چنين مقامى مناسبت بيشترى داشت.


اين آن نكاتى است كه دقت در آيه ما را بدان ارشاد مى كند و با در نظر گرفتن آن ، حال و وضع تفاسيرى كه براى آيه شده به دست مى آيد، مانند بعضى از ايشان كه گفته اند: مراد از كلمه ((خلقه (( ((مثل خلقه (( است كه همان جفت هر چيزى باشد و معنايش اين است كه خداى من آن كسى است كه براى هر چيزى زوجى آفريد و در نتيجه آيه مورد بحث از نظر معنا مثل آيه ((و من كل شى ء خلقنا زوجين (( مى باشد.
اين آن نكاتى است كه دقت در آيه، ما را بدان ارشاد مى كند و با در نظر گرفتن آن، حال و وضع تفاسيرى كه براى آيه شده، به دست مى آيد. مانند بعضى از ايشان كه گفته اند: مراد از كلمۀ «خَلقَهُ»، «مَثَلُ خَلقِهِ» است، كه همان جفت هر چيزى باشد، و معنايش اين است كه خداى من آن كسى است كه براى هر چيزى زوجى آفريد و در نتيجه، آيه مورد بحث از نظر معنا، مثل آيه «وَ مِن كُلِّ شَئٍ خَلَقنَا زَوجَين» مى باشد.
و مانند بعضى ديگر كه گفته اند: مراد از ((كل شى ء(( انواع نعمت ها است و كلمه مذكور مفعول دوم براى ((اعطى (( است ، و مراد از خلق ، مخلوق است كه مفعول اول ((اعطى ((است ،
 
و مانند بعضى ديگر كه گفته اند: مراد از «كُلَّ شَئٍ»، انواع نعمت ها است و كلمه مذكور، مفعول دوم براى «أعطَى» است، و مراد از «خلق»، مخلوق است كه مفعول اول «أعطَى» است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۳۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۳۴ </center>
و معنا اين است كه : پروردگار ما آن كسى است كه به مخلوقات خود هر نعمتى را داد. و مانند گفتار بعضى ديگر كه گفته اند: مراد از ((هدايت ((، ارشاد و راهنمايى به وجود خداى تعالى و يگانگى او است ، و معناى آيه اين است كه پروردگار ما كسى است كه به هر چيزى از موجودات آنچه را كه با زبان استعداد طلب مى كرد داد و سپس آن را با همين وسيله به وجود و يگانگى خود ارشاد فرمود.
و معنا اين است كه: پروردگار ما آن كسى است كه به مخلوقات خود هر نعمتى را داد. و مانند گفتار بعضى ديگر كه گفته اند: مراد از «هدايت»، ارشاد و راهنمايى به وجود خداى تعالى و يگانگى او است. و معناى آيه، اين است كه پروردگار ما كسى است كه به هر چيزى از موجودات آنچه را كه با زبان استعداد طلب مى كرد، داد و سپس آن را با همين وسيله، به وجود و يگانگى خود ارشاد فرمود.


ولى اگر در آنچه گذشت دقت و تاءمل شود همان كافى است براى اينكه تو را بر فساد وجوه مذكور ارشاد و راهنمايى كند و بفهماند كه چقدر معانى بعيدى است از سياق ، و چه تقييدات بدون مقيدى را مستلزم است .
ولى اگر در آنچه گذشت، دقت و تأمل شود، همان كافى است. براى اين كه تو را بر فساد وجوه مذكور ارشاد و راهنمايى كند و بفهماند كه چقدر معانى بعيدى است از سياق، و چه تقييدات بدون مقيدى را مستلزم است.


«'''قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الاُولى'''»:
«'''قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الاُولى'''»:


بعضى گفته اند: كلمه ((بال (( در اصل به معناى فكر است و از همين باب است كه مى گويند: ((خطر ببالى - به ذهنم خطور كرد(( و بعدا در معناى حال استعمال شد و در آيه مورد بحث به همين معنا آمده ، و معناى آيه اين است كه ((گفت حال قرون اولى چه بود؟(( و اين كلمه تثنيه و جمع ندارد و جمع آن به صورت ((بالات (( بسيار كم استعمال مى شود.
بعضى گفته اند: كلمۀ «بال»، در اصل به معناى فكر است و از همين باب است كه مى گويند: «خَطَرَ بِبَالِى: به ذهنم خطور كرد»، و بعدا در معناى حال استعمال شد و در آيه مورد بحث به همين معنا آمده، و معناى آيه اين است كه: «گفت: حال قرون اولى چه بود»؟ و اين كلمه، تثنيه و جمع ندارد و جمع آن به صورت «بالات»، بسيار كم استعمال مى شود.


==سؤال ديگر فرعون: «فما بال القرون الاولى»==
==سؤال ديگر فرعون: «فما بال القرون الاولى»==
۱۳٬۷۸۱

ویرایش