گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
<span id='link166'><span>
<span id='link166'><span>


==نكات و دقائقى كه در اوامر خداوند به موسى و هارون درباره رفتن نزد فرعون و دعوت او به كار رفته است ==
==نكته های اوامر خداوند، به موسى و هارون، درباره رفتن نزد فرعون و دعوت او ==
در اين بيان و گفتگوى با فرعون هر جا كه وجهه سخن دگرگون شده همان دستور قبلى به مقتضاى تناسب مقام تكرار شده.  
در اين بيان و گفتگوى با فرعون، هر جا كه وجهه سخن دگرگون شده، همان دستور قبلى به مقتضاى تناسب مقام تكرار شده.  


مثلا بار اول فرمود: ((نزد فرعون برو كه او طغيان كرده است ((
مثلا بار اول فرمود: «نزد فرعون برو، كه او طغيان كرده است».


بار دوم كه بعد از در خواستهاى موسى (عليه السلام ) بود چنين تكرار كرد كه : ((تو و برادرت نزد فرعون شويد كه او طغيان كرده است ((،
بار دوم، كه بعد از درخواست هاى موسى «عليه السلام» بود، چنين تكرار كرد كه: «تو و برادرت، نزد فرعون شويد كه او طغيان كرده است».


بار سوم كه موسى اظهار خوف كرد و خداى تعالى تاءمينش داد، چنين تكرار فرمود: ((نزد او شويد و بگوييد...(( كه در اين نوبت تفصيل جزئيات وظائفى را كه دارند بيان نمود.
بار سوم، كه موسى اظهار خوف كرد و خداى تعالى تأمينش داد، چنين تكرار فرمود: «نزد او شويد و بگوييد...»، كه در اين نوبت، تفصيل جزئيات وظایفى را كه دارند، بيان نمود.


پس در جمله ((فاتياه فقولا انا رسولا ربك (( ماءمور شده اند خود را به عنوان فرستاده پروردگار وى به وى معرفى كنند،
پس در جملۀ «فَأتِيَاهُ فَقُولَا إنّا رَسُولَا رَبِّك» مأمور شده اند خود را به عنوان فرستاده پروردگار وى، به وى معرفى كنند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۱۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۱۸ </center>
و در جمله ((و السلام على من اتبع الهدى ...(( ماءمور شده اند وى را به بقيه اجزاى ايمان بخوانند.
و در جملۀ «وَ السَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدَى...»، مأمور شده اند وى را به بقيه اجزاى ايمان بخوانند.


و اما جمله ((فارسل معنا بنى اسرائيل (( تكليفى است فرعى و متوجه شخص فرعون .
و اما جملۀ «فَأرسِل مَعَنَا بَنِى إسرَائِيل»، تكليفى است فرعى و متوجه شخص فرعون.


و در جمله ((قد جئناك بايه من ربك (( براى اثبات رسالتشان استناد به حجت نموده اند و اگر كلمه ((آيت (( را نكره آورد، خواست تا از عدد آيت سكوت كرده باشد و نيز به عظمت امر آن آيت ، و وضوح دلالتش بر رسالت اشاره كرده باشد.
و در جملۀ «قَد جِئنَاكَ بِآيَةٍ مِن رَبِّك»، براى اثبات رسالتشان، استناد به حجت نموده اند. و اگر كلمۀ «آيت» را نكره آورد، خواست تا از عدد آيت سكوت كرده باشد و نيز به عظمت امر آن آيت، و وضوح دلالتش بر رسالت اشاره كرده باشد.


و جمله ((و السلام على من اتبع الهدى (( به منزله تحيت خداحافظى است كه در عين حال اشاره به اين است كه ديگر حرفى نداريم ، رسالت ماهمين است كه گفتيم ، و نيز خلاصه محتواى دعوت دينى را بيان مى كند كه دامنه سلامت تمامى افرادى را كه هدايت و سعادت را پيروى مى كنند شامل مى شود و چنين افرادى در مسير زندگى به هيچ مكروهى بر نمى خورند نه در دنيا و نه در عقبى .
و جملۀ «وَ السَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدَى»، به منزله تحيت خداحافظى است كه در عين حال، اشاره به اين است كه ديگر حرفى نداريم. رسالت ما همين است كه گفتيم. و نيز خلاصه محتواى دعوت دينى را بيان مى كند، كه دامنه سلامت تمامى افرادى را كه هدايت و سعادت را پيروى مى كنند، شامل مى شود و چنين افرادى در مسير زندگى، به هيچ مكروهى بر نمى خورند، نه در دنيا و نه در عقبى.


جمله ((انا قد اوحى الينا ان العذاب على من كذب و تولى (( در مقام تعليل جمله قبل خودش است كه حاصل هر دو چنين مى شود: اينكه تنها بر پيروان هدايت سلام كرديم ، براى اين بود كه خداى سبحان به ما وحى كرده بود كه ((عذاب (( كه ضد ((سلام (( است سرنوشت بدون استثناء كسانى است كه آيات خدا و يا دعوت حق را كه همان هدايت است تكذيب كنند و از آن روى گردان شوند.
جملۀ «إنَّا قَد أُوحِىَ إلَينَا أنَّ العَذَابَ عَلَى مَن كَذَّبَ وَ تَوَلَّى»، در مقام تعليل جمله قبل خودش است، كه حاصل هر دو چنين مى شود: اين كه تنها بر پيروان هدايت سلام كرديم، براى اين بود كه خداى سبحان، به ما وحى كرده بود كه «عذاب» - كه ضد «سلام» است - سرنوشت بدون استثناء كسانى است كه آيات خدا و يا دعوت حق را، كه همان هدايت است، تكذيب كنند و از آن روى گردان شوند.


و در سياق دو آيه اين معنا به خوبى به چشم مى خورد كه در عين اينكه رسالت آن دو را بيان نموده سلطنت فرعون و آنچه از زخارف كه وى بدان مى بالى دو تظاهر به كبرياء مى نمود به هيچ گرفته و خوار شمرده است ، مثلا خداى سبحان به آن دو بزرگوار مى فرمايد: ((فاتياه (( و نمى فرمايد: ((اذهبا اليه (( چون اگر اين دو تعبير را بخواهيم به فارسى ترجمه كنيم تقريبا ترجمه اولى ((برويد پهلويش (( و ترجمه دومى ((برويد نزد وى (( مى شود و معلوم است كه دومى در جايى به كار مى رود كه طرف داراى مقامى منيع باشد و شخص رسول خدمتش يا حضورش برود، به خلاف اولى كه رسول مى تواند چسبيده به او بنشيند و تماس نزديكترى پيدا كند و اگر سلطنت پادشاه مصر و معبود قبطيان كه دسترسى به دربارش كار بسيار دشوارى بوده رعايت مى شد، جاداشت بفرمايد ((اذهبا اليه (( ولى نفرمود.
و در سياق دو آيه، اين معنا به خوبى به چشم مى خورد كه در عين اين كه رسالت آن دو را بيان نموده، سلطنت فرعون و آنچه از زخارف كه وى بدان مى بالید و تظاهر به كبرياء مى نمود، به هيچ گرفته و خوار شمرده است.  


ديگر اينكه فرمود: ((فقولا(( و نفرمود: ((فقولا له - به او بگوييد(( چون خواست او را داخل انسان حساب نكند و اعتنايى به شاءن وى ننمايد و نيز فرمود: ((انا رسولا ربك (( و ((بايه من ربك ((، و دو بار به گوشش نواختند كه تو آنطور كه ادعا مى كردى ((انا ربكم الاعلى (( نيستى ، بلكه بنده و مربوب ربى هستى .
مثلا خداى سبحان، به آن دو بزرگوار مى فرمايد: «فَأتِيَاهُ»، و نمى فرمايد: «إذهَبَا إلَيه». چون اگر اين دو تعبير را بخواهيم به فارسى ترجمه كنيم، تقريبا ترجمه اولى «برويد پهلويش»، و ترجمه دومى «برويد نزد وى» مى شود. و معلوم است كه دومى در جايى به كار مى رود كه طرف داراى مقامى منيع باشد و شخص رسول، خدمتش يا حضورش برود. به خلاف اولى كه رسول مى تواند چسبيده به او بنشيند و تماس نزديكترى پيدا كند، و اگر سلطنت پادشاه مصر و معبود قبطيان كه دسترسى به دربارش، كار بسيار دشوارى بوده، رعايت مى شد، جا داشت بفرمايد: «إذهَبَا إلَيه»، ولى نفرمود.
 
ديگر اين كه فرمود: «فَقُولَا»، و نفرمود: «فَقُولَا لَهُ: به او بگوييد». چون خواست او را داخل انسان حساب نكند و اعتنايى به شأن وى ننمايد. و نيز فرمود: «أنَا رَسُولَا رَبِّك» و «بِأيَةٍ مِن رَبِّك»، و دو بار به گوشش نواختند كه تو آن طور كه ادعا مى كردى «أنَا رَبُّكُمُ الأعلَى» نيستى، بلكه بنده و مربوب ربّى هستى.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۱۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۱۹ </center>
و نيز فرمود: ((و السلام على من اتبع الهدى (( و نفرمود: ((سلام بر تو اگر هدايت را دنبال كنى (( همچنانكه در جمله مقابلش نيز اعتنايى به وى نكرد و به طور كلى فرمود: ((ان العذاب على من كذب و تولى - عذاب سرنوشت هر كسى است كه تكذيب كند و اعراض نمايد((
و نيز فرمود: «وَ السَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدَى» و نفرمود: «سلام بر تو، اگر هدايت را دنبال كنى»، همچنان كه در جمله مقابلش نيز، اعتنايى به وى نكرد و به طور كلّى فرمود: «أنَّ العَذَابَ عَلَى مَن كَذَّبَ وَ تَوَلَّى: عذاب، سرنوشت هر كسى است كه تكذيب كند و اعراض نمايد».


همه اينها را اگر به دقت در نظر بگيريم مناسب تر است با لحن جمله ((لا تخافا اننى معكما اسمع و ارى (( و نكته اى كه از آن استفاده مى شود، زيرا از آن كمال احاطه و عزت و قدرتى بر مى آيد كه هيچ نيرويى تاب مقاومت در برابرش را ندارد، (آرى در دعوت به عبوديت و ربوبيت چنين خدايى مناسب تر همان است كه فرعونها بى مقدار و به هيچ گرفته شوند)
همه اين ها را اگر به دقت در نظر بگيريم، مناسب تر است با لحن جملۀ «لَا تَخَافَا إنَّنِى مَعَكُمَا أسمَعُ وَ أرَى»، و نكته اى كه از آن استفاده مى شود، زيرا از آن كمال احاطه و عزت و قدرتى بر مى آيد كه هيچ نيرويى تاب مقاومت در برابرش را ندارد. (آرى در دعوت به عبوديت و ربوبيت چنين خدايى، مناسب تر همان است كه فرعون ها، بى مقدار و به هيچ گرفته شوند).


اما اين تعبيرات در عين حال كه بى مقدارى و بى ارزشى فرعون را مى رساند، اولا هيچگونه خشونتى نداشته و از نرمى و ملايمت كه قبل از اين موسى را بدان امر مى كرد بيرون نشده است ، و ثانيا سخن حق را به گوش فرعون رسانيده ، بدون اينكه تملق كرده و از سلطنت باطل فرعون و عزت دروغيش مرعوب شده باشد.
اما اين تعبيرات، در عين حال كه بى مقدارى و بى ارزشى فرعون را مى رساند، اولا هيچ گونه خشونتى نداشته و از نرمى و ملايمت كه قبل از اين موسى را بدان امر مى كرد، بيرون نشده است.
 
و ثانيا سخن حق را به گوش فرعون رسانيده، بدون اين كه تملق كرده و از سلطنت باطل فرعون و عزت دروغی اش، مرعوب شده باشد.
<span id='link167'><span>
<span id='link167'><span>
==بحث روايتى ==
==بحث روايتى ==
رواياتى در ذيل آيات مربوط به داستان موسى (عليه السلام )
رواياتى در ذيل آيات مربوط به داستان موسى (عليه السلام )
۱۳٬۷۵۳

ویرایش